رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 471920

بازگشت طالبان به قدرت خواسته مردم افغانستان نیست/ باید تفکرات افراطی کنار برود

آیا «خطر» بیخ گوش همسایه شرقی ماست؟

ساعت 24-طالبان از موضع بالا جواب ترامپ در مورد مذاکرات را داده است. به نظر می رسد اینبار هم این گروه به دنبال خرید وقت برای خود باشد تا بتواند سهم بیشتری از قدرت را در آینده افغانستان بگیرد.

خبر
ترامپ این همه راه را از ایالات متحده تا افغانستان طی کرد تا در بگرام خبر موافقت گروه طالبان با مذاکره با امریکا را به گوش همه برساند. ماه ها بعد از آنکه گفتگوهای صلح درمورد افغانستان با کشته شدن یک سرباز آمریکایی منتفی شد، به نظر می رسد که هر دو طرف هم امریکائی ها و هم طالبان بار دیگر به این نتیجه رسیده اند که با یکدیگر بر سر میز مذاکره بنشینند. حالا اما سه روز بعد از حضور ترامپ در افغانستان، طالبان موضعی از بالا گرفته و گفته هرچند که حاضر با مذاکره با امریکاست اما از خواسته هایش کوتاه نمی آید. به نظر می رسد آن شوروشوقی که رئیس جمهور آمریکا از خودش نشان داد، در طالبان دیده نمی شود و آنها ترجیح می دهند همچنان زمان بخرند تا بتوانند امتیازات بیشتری هم از آمریکا و هم از افغانستان و همسایه های این کشور دریافت کنند. درخبرانلاین با کیومرث یزدان پناه، کارشناس مسائل افغانستان به گفت و گو نشستیم. اینجا می توانید این گفت و گو را بخوانید:

ترامپ در بگرام با ذوق و شوق زیادی از امکان مذاکره مجدد و رسیدن به توافق با طالبان حرف زد. اما اولین واکنشی که این گروه از خودش نشان داد، به شکلی بود که شوق زیادی نداشت و تلویحا باز هم به دولت افغانستان تاخت. به نظر شما اینبار مذاکرات اگر شکل بگیرد، به نتیجه خواهد رسید؟

بررسی تمام جوانب مربوط به صحنه سیاسی و امنیتی افغانستان بیانگر این است که موضوعی که از سال 2016 اغاز شده فقط یک مسئله برای خرید زمان و فرار از واقعیت ها است که مسبب پدیده اشغال و مشکلات داخلی و... است. آمریکا بیش از نوزده سال است که در افغانستان سیطره دارد. به نظر می رسد اگر واقع بینانه مسائل مربوط به صلح را تجزیه و تحلیل کنیم، طالبان بازیچه ای بیش نباشد.

آمریکایی ها در افغانستان مثل همه نقاط دیگری که در جهان در آن حضور دارند، به دنبال منافع خودشان هستند. وگرنه برای ایالات متحده با قدرت و پیشرفتی نظامی که دارد پایان دادن به وضعیت سخت و رنج های بیشماری که در افغانستان وجود دارد، کار سختی نبوده که به خاطر آن 19 سال در یک کشور بمانند و بعد هم گزینه دولت انتقالی با شرکت طالبان را مطرح کنند و گروهی را که زمانی با آن جنگیده اند را دوباره به افغانستان برگردانند.

مردم افغانستان با بحران امنیت در داخل کشور روبه رو هستند. جان های بسیاری از دست رفته است و مناطقی از افغانستان مدام میان طالبان و دولت مرکزی دست به دست می شود. به نظر می رسد که بخشی از این جامعه نیاز دارد تا به هر نحوی شده در ارامش برنامه هایش را جلو ببرد. مردم عادی کسانی هستند که در صورتیکه توافق بدی شکل بگیرد، از آن اسیب خواهند دید. به نظر شما این روندی که شروع شده چقدر به نفع مردم است؟

به نظر من گروه هایی مثل طالبان اصلا ارزش گفت و گو کردن را ندارند. پیشینه آنها خشونت بار و بسیار سیاه است. چه مذاکره مستقیم صورت بگیرد چه گفت و گوهای غیر مستقیم میان امریکا و طالبان ادامه پیدا کند، بازگرداندن این گروه به هیچ وجه خواسته مردم افغانستان نیست. طالبان یک ویروس است که به پیکره زخم خورده افغانستان تزریق شده است. مذاکره با این ویروس نه تنها صلح را به ارمغان نمی آورد بلکه به روندی نامطلوب را در عرصه سیاسی و به بازیگری غلط در جغرافیای جهان اسلام، فضا می دهد.

بازگشت به تئوری دولت انتقالی با حضور طالبان به معنای شکست حضور نوزده ساله و خرج های میلیارد دلاری آمریکا در افغانستان است. اگر صلح و ثبات قرار است در افغانستان اتفاق بیفتد، باید خود مردم و نخبگان سیاسی و اجتماعی و رهبران کارکشته دست به دست هم بدهند و تغییر را ایجاد کنند.مردم افغانستان باید به ریشه های خود برگردند.بخش قابل ملاحظه ای از روند صلح در کشورهایی مثل افغانستان به خود مردم بر می گردد که باید تفکرات افراطی را کنار بگذارند و مسئولانه فکر کنند. افغانستان، عراق، سوریه و بسیاری دیگر از کشورها که در اسیا و آفریقا درگیر جنگ و ناآرامی هستند،نیاز به تغییر ساختارهای درون سیستمی خود دارند.این راهی است که به آنها برای خروج از بحران کمک می کند. انتظار بیهوده ای است که فکر کنیم کمک غرب قرار است مشکلات را حل کند.

پاکستان هم به میان آمده و می گوید از توافقی که شکل بگیرد، حمایت می کند. این موضوع مهمی است. افغانستان هر زمانی که به ثبات نزدیک شده، تندروهایی که از داخل پاکستان هدایت می شوند اوضاع را به هم می ریزند. چقدر می شود به روراستی اسلام آباد امیدوار بود؟

پاکستان از جهت های بسیاری وارد این بازی شده.این کشور همیشه یک پای ثابت پرورش افراط گرایان بوده است.آنها در پاکستان اموزش می بینند و سلاح به دست می گیرند تا وقتی به کشورهای خودشان برگشتند،به سمت مردم خودشان اسلحه بگیرند.طبیعی است که در شرایط فعلی که آمریکا پای کار آمده پاکستان هم بخواهد اشتباهات گذشته را جبران کند.از سوی دیگر این را هم مد نظر قرار دهیم که این کشور،خودش هم مشکلات زیادی با تروریست ها دارد و کنترل این موضوعخیلی وقت ها از دست دولت مرکزی خارج شده. بنابراین خطراتی از سوی افراط گرایان وجود دارد، که اسلام آباد را تهدید می کند.

به اعتقاد من رویه کشورهای منطقه از جمله پاکستان هم در استقبال از این مذاکرات صحیح نیست. این گروه تفکری جز خشونت ندارد و چطور می شود با چنین تفکر و پیشینه ای به سمت مذاکره با آنها رفت؟ کشورهای منطقه باید فکر اساسی کنند و با تشکیل یک اتحاد میان خودشان که پاکستان هم جزوی از آن باشد، افراطی ها را ریشه کن کنند.

طالبان تا همین الان هم از موضع بالا سخن گفته. این نوع حرف زدن در حالی که آنها هستند که می خواهند در قدرت نقشی برای خودشان بگیرند، نشان از ذات جنایتکار این گروه دارد. طالبان اگر به قدرت برسد همان خشونت های قبلی را که دو دهه پیش در افغانستان انجام می داد، ادامه خواهد داد. طالبان شایستگی و حرکت در ساختار اسلامی را هم ندارد و حضورش در این ساختار و پذیرش آنها هیچ سودی برای کشورهای منطقه و جهان اسلام هم ندارد.

طالبان همیشه به دنبال خریدن زمان برای بازسازی خود بوده است. حتی اگر ده درصد از قدرت در افغانستان هم به آنها سپرده شود، این گروه به خشونت و تندروی برخواهد گشت و این خطری است که افغانستان و مردم آن را تهدید می کند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها