دریک همایش سیاسی مطرح شد
ایران همه مسایلش را با آمریکا یک جا حل کند مثل چین
ساعت 24 - تحریمهای ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷، شامل هم تحریمهای ناشی از منشور و هم تحریمهای یکجانبه امریکا بوده است. در این زمینه، هر چند شاید، از اشغال سفارت امریکا در تهران، در آبان ۱۳۵۸ و برقراری تحریمها علیه نظام نوتاسیس جمهوری اسلامی تاکنون (۱۳۹۸)، تحریمها به صورت متناوب و متوالی وجود داشته و دارد، اما در این میان، نظام تحریمهای بینالمللی ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ و یکجانبه ۲۰۱۹ - ۲۰۱۸، هم از نظر گستردگی و هم اثرات و پیامدها، اساسا با دوره پیش از خود، متمایز بوده و قابل مقایسه نیست.
این تحریمها، شامل: «۱- تحریم بازرگانی، ۲- تحریم مالی و بانکی، ۳- تحریم سرمایهگذاری ۴- تحریم حمل و نقل، ۵- تحریم افراد، ۶- تحریم انتقال دانش و فناوری، ۷- تحریم سیاسی، ۸- تحریم نظامی، ۹- تحریم ورزشی و فرهنگی، ۱۰- تحریم آموزشی و ۱۱- تحریم مسافرتی» (آل کجباف و انصاریان، ۱۳۹۳: ۱۵)، چنان اثرات عمیق و گسترده بر ایران داشت که حل و فصل بحرانهای ناشی از تحریمها، به جدال اصلی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ تبدیل شد. بلوکه شدن درآمدهای ارزی ایران، از جمله درآمد نفتی در بانکهای خارجی، کاهش شدید صادرات نفتی و محصولات پتروشیمی، موانع جدی بر سر راه مبالات تجاری و ارزی ایران، قطع روابط نظام دانشگاهی ایران با مراکز علمی جهان، نوسانات شدید ارزی و افزایش بیسابقه نرخ تورم در کالاهای مورد نیاز مردم، از جمله این اثرات بود. پس از برگزاری انتخابات و پیروزی حسن روحانی، به عنوان کاندیدای موافق حل اختلافات ایران و غرب بر سر مسائل هستهای، مذاکرات ایران و گروه موسوم به ۱۰۵ (شامل پنج قدرت بزرگ عضو دایمی شورای امنیت، به همراه آلمان)، طی دو سال، به صورت فشرده و سخت، در نهایت به تصویب برنامه اقدام مشترک مشهور به «برجام» شد.
ایالات متحده امریکا، با ریاستجمهوری دونالد ترامپ، با خروج از توافقنامه بینالمللی برجام، در سال ۲۰۱۸/ ۱۳۹۷، تحریمهای یک جانبهای را علیه ایران، اعلان و اعمال کرد که با وجود پیش بینی برخیها مبنی بر فقدان تاثیرات جدی، به دلیل عدم اجماع بینالمللی، آثار و پیامدهای بسیار گسترده و عمیقی بر جای گذاشت. این تحریمها، بر اساس لیست وزارت خزانه داری امریکا، شامل بیش از ۷۰۰ نفر، سازمان، هواپیما و کشتی بوده است. در این لیست بیش از ۳۰۰ شهروند ایرانی، بیش از ۱۰۰ نهاد وابسته به بخش حمل و نقل و انرژی، بیش از ۲۰۰ کشتی، ۷۰ موسسه مالی از جمله ۵۰ بانک ایرانی، شرکت هواپیمایی ایران و ۶۷ هواپیما عنوان شده است. در میان بانکهای مورد تحریم ایران، بانک ملی، ملت، آینده، قوامین، سپه، صنعت و معدن، تجارت و شمار دیگری از بانکهای این کشور به چشم میخورد. شرکت ملی نفت ایران و نهادهای مربوطه آن در خارج از این کشور نیز در لیست تحریمهای جدید قرار گرفتند. شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، شرکت ملی تذکر ایران و ۲۱۱ کشتی تحت کنترل و ۶۵ شخص حقیقی و حقوقی مربوطه از جمله دیگر نهادهای ایرانی تحت تحریمهای جدید امریکا علیه این کشور هستند.مواجهه جامعه بینالمللی با تحریمهای یک جانبه امریکا، حداقل، سه وجه متمایز داشت: نخست، تلاشهای بسیار گسترده دیگر اعضای دایمی شورای امنیت جهت متقاعد کردن امریکا برای عدم خروج از برجام؛ دوم، عدم حمایت و همراهی رسمی دیگر کشورهای جهان در تحریمهای امریکا در قالب نپیوستن به نظام تحریمها و حتی تلاشهایی برای برخی معافیتها و همچنین تلاشهایی برای دور زدن تحریم ها: مانند خرید نفت ایران توسط چین)؛ سوم، تلاش کشورهای اروپایی برای حل برخی از آثار ناشی از تحریم (مانند اینستکس).
تحریمهای یک جانبه امریکا طی دو سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ اثرات وسیعی همچون نزدیک به صفر رساندن صادرات نفت، قفل کردن تمامی مبالات تجاری و بازرگانی، دسترسی سخت ایران به اقلام دارویی و مواد غذایی، قطع روابط نظام دانشگاهی ایران با مراکز آکادمیک و پژوهشی جهان و حتی ایجاد شرایط دشوار مسافرت به خارج از کشور از جمله به امریکا حتی برای مقامات رسمی و دیپلماتهای برای برای شرکت در مجامع بینالمللی، نوسانات شدید ارزی، و تشدید نرخ تورم به ویژه در بخش صنعت خوردروسازی و فلزات گرانبها (طلا) داشته است.ا وجود عدم حمایت همپیمانان امریکا از نظام تحریمهای یک جانبه این کشور، دامنه، س طح و اثرات این نوع تحریم، بیش از تحریمهای شورای امنیت بوده است. این گزاره ما را به این پرسش اساسی هدایت میکند که چرا و چگونه نظام تحریمهای یک جانبه امریکا، اثراتی بیش از تحریمهای شورای امنیت داشته است؟بنابر فرضیه این پژوهش و در پاسخ به پرسش تحقیق میتوان گفت: قدرت هژمون امریکا در نظام بینالمللی با سلطه مالی دلار و در یک بستر جامعه شبکهای جهانی و همراهی شرکتهای خصوصی غیرامریکایی به دلیل روابط گسترده اقتصادی با امریکا و ترس از اعمال مجازاتهای اقتصادی علیه آنان، توانسته است با وجود عدم حمایت جامعه بینالمللی، اثراتی گسترده و عمیقی را بر دولت ملت ایران و مناسبات آن با کشورهای مختلف دنیا بگذارد.
کنش بینالمللی متعامل فراگیر
با گذشت سه دهه از آغاز «روند جهانی شدن» (۱۹۹۰-۲۰۱۹)، ما، به صورت نسبی، با یک «دنیای جهانی شده» مواجه هستیم. امریکا در چنین جهانی، با داشتن قدرت برتر و به مثابه هزمون، موقعیت و جایگاه منحصر به فردی را داراست. با توجه به این دو ویژگی جهان کنونی، این کشور توانست تحریمهای یکجانبه خود را «جهانی» کند و از این رو، ما با «تحریمهای یکجانبه جهانی شده» مواجه هستیم. خروج از بنبست نسبتا طولانی چهل ساله و رهایی از پیامدهای چنین تحریمهایی، مستلزم تغییر رویکرد و رفتار بینالمللی ایران است. ایران، به جای حل و فصل موردی مسائل بینالمللی خود با هژمون در نظام بینالملل (چون قرارداد الجزایر در جریان آزادی اعضای سفارت امریکا در تهران و قرارداد برجام بر سر مساله هستهای)، میبایست همه مسائل بینالمللی خود را یکجا حل و فصل نماید تا به عنوان یک دولت عادی در جامعه بینالمللی، هویت یابد. رویکرد و رفتار بینالمللی متعامل فراگیر، همان راهی است که چین انقلابی در بازگشت به ریل اصلاحات در عصر جهانی شدن، از دهه ۱۹۸۰، در پیش گرفت. این تجربه به ما نشان داد که حل و فصل مسائل بینالمللی یک کشور، به صورت اصولی و همهجانبه، مناسبترین راه برای خاتمه دادن به هزینه گزاف و سرسامآور برای اهداف و سیاستهای چالشگرانه و ستیزهجویانه است. ایران کنونی، اگر درصدد پایان دادن به نظام تحریمهای یکجانبه جهانی شده است، شایسته است به علت اصلی و منشأ آن، پایان دهد و آن هم حل و فصل اصولی خود با جامعه جهانی و در کانون آن با هژمون است .
این نوشته متعلق به دکتر حسین جمالی و دکتر سیدصمد حسینی واسوکلایی با عنوان کارایی نظام تحریمها در روند جهانی شدن است که به بررسی تحریمهای هستهای ایران در سالهای 2006 تا 2015 و سپس از 2018 تا کنون را بررسی کرده اند. آنچه می خوانید بخش کوتاهی از مقاله بلندنویسندگان یادشده است که درکتابی به نام علم سیاست ، امروز ایران و گذارهای پیش رو منتشر شده است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.