اصولگرایان پیروز میدان بیرقیب انتخابات مجلس؟ در انتخابات باشیم یا نباشیم؟
ساعت24-اصولگرایان این روزها در تکاپوی چیدن فهرستی ۳۰ نفره در حوزه انتخابیه تهران از میان انبوه داوطلبان تایید شده خود هستند و شواهد در دیگر شهرها هم مژده رقابت در ۱۵۸ حوزه بیرقیب به آنها میدهد با این همه اما تجربه زیسته اصولگرایان در میادین بیرقیب هم همیشه پیروزی نبوده است.
۱۵۸ حوزه انتخابیه بدون رقیب و دیگر هیچ
لیست اولیه ۱۵۹ نفره نامزدهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس مشخص شد؛ لیستی که هم شامل «محمد باقر قالیباف» است هم «مرتضی آقاتهرانی»، هم «غلامرضا مصباحی مقدم» در آن حضور دارد و هم «وحید یامینپور»، هم شامل «محمدصادق کوشکی» شده است هم «محمدحسن قدیری ابیانه»، حتی «مسعود زریبافان» و «سید شمس الدین حسینی» هم در این فهرست حضور دارند. در واقع ۶ نفر از این ۱۵۹ نفر اولیه وزیر دولت احمدینژاد، ۴ نفر از جبهه پایداری، ۴ تن از اعضای حزب موتلفه اسلامی و ۴ نفر از جامعه روحانیت مبارز را در خود جای داده است. فهرست رویایی شانا اما باید به سی نفر تقلیل یابد. درباره این پروسه «مصطفی چمران» از اعضای شورای ائتلاف گفته است: «مجمع عمومی شورای ائتلاف با شرکت بیش از ۷۰۰۰ نفر و بهشکل الکترونیکی برگزار شود و با توجه به نظرسنجیهای صورتگرفته درباره چیدمان لیست حدود ۱۰ نفر از چهرهها، ۴ تا ۶ نفر از بانوان، ۳ تا ۴ نفر از روحانیون و مابقی از چهرههای جوان و زیر ۵۰ سال انتخاب میشوند.» در حوزههای انتخابیه شهرستانها هم دست اصولگرایان برای بستن فهرست باز است و به این ترتیب آنها برای بستن لیست دغدغهای نخواهند داشت اما برای لیست مشترک باید منتظر ادامه ماراتن ماند.
انبوه تایید صلاحیت اما همچنان دعوا
به نوشته خبرگزاری ایرنا، داستان رسیدن به یک اجماع مختص انتخابات مجلس نیست و اصولگرایان از اواخر سال ۹۵ در پی اجماع با جمنا بودند؛ سازوکارهای مختلف و متنوعی طی این مدت مورد آزمون قرار گرفت و در نهایت به شانا یا شورای ائتلاف نیروهای انقلاب رسیدند. عنوانی که گرچه نام اصولگرایی ندارد اما به امید نخست این جریان برای پیروزی در انتخابات تبدیل شده است. هرچند ابهاماتی همیشه این باره وجود دارد. «مرتضی طلایی» فعال سیاسی اصولگرا درباره این ابهامات میگوید: «اکنون در شرایطی قرار داریم که گویی یک گرگ ما را بلعیده است و در شکم گرگ هم دست از اختلافات برنمیداریم و با هم دعوا میکنیم.»
همزمان با خالی شدن میدان از رقیب، دعواها میان اصولگرایان درونی شده و آرام آرام به فهرستها میرسد. گرچه «مهدی چمران» عضو شورای ائتلاف لیست واحد را تنها گزینه اصولگرایان میداند اما از تداوم رایزنی خود با دوستان جبهه پایداری هم خبر میدهد و از همین خبر هم میتوان استنباط کرد که وحدت آنچنان که در بوق و کرناست؛ به دست نیامده و فهرست مشترک نیازمند رایزنیهای بیشتر است. «مهدی اقراریان»، دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب از تاخیر در برگزاری مجمع عمومی شورای ائتلاف اصولگرایان برای بستن لیست نهایی خبر داده و تاکید کرده است: «تلاش می کنیم در تهران به یک لیست واحد دست پیدا کنیم.»
«امیررضا واعظی آشتیانی» فعال سیاسی اصولگرا هم خواستار هوشمندی اصولگرایان شده و گفته است: «اگر اصولگرایان هوشمندی به خرج ندهند و بخواهند احیانا به سمت و سویی حرکت کنند که تشتتی در تصمیمگیری باشد و نتوانند در جلسات مشترک به یک اقناع جمعی برسند قطعا حداقل در تهران با چالش جدی مواجه خواهند شد و بعید نیست که چند لیست از اصولگرایان بیرون بیاید.» «ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا هم گرچه انشعاب در فهرست را بد نمیداند اما تقریبا از این انشعاب مطمئن بوده و گفته است: «احتمال کمی وجود دارد تا جبهه پایداری با اصولگرایان یک لیست واحد ارائه کنند و الان هم تقریبا به این نقطه رسیدهایم و میگویم که احتمال یک لیست واحد، بسیار ضعیف است. دوستان تلاش کردهاند که در حد امکان وحدت محقق شود، اما متأسفانه این تلاش به نتیجه نرسیده است.»
ریشههای اختلاف درونی یا پادشاهانی که در یک اقلیم نمیگنجند
«یاران احمدی نژاد با لیست بهار خدمت میآیند» خبری که در روزهای گذشته در کانالهای خبری منتشر شد و گرچه در حد شنیده از آن یاد میشود اما اگر در بررسی این لیست اسامی وزرایی از دولت دهم مشاهده شود که در فهرست شانا هم حاضرند؛ داستان مهم خواهد شد. در این لیست انتخاباتی چهره ها و مسئولان ارشد دولت نهم و دهم و جمعی از چهرههای اقتصادی و همچنین جوانان عدالتخواه حضور دارند و این یعنی جریان بهار جدا از اصولگرایانِ شانا در سودای مجلس هستند. اینکه تا چه اندازه این سودا منطقی است، مشخص نیست اما «محمدرضا میرتاجالدینی» عضو جمنا و نماینده پیشین مجلس چندان آن را جدی ندانسته و معتقد است: «چون احمدینژادیها نامزدی ندارند و نامزدهای موجود یا کاندیداهای نیروهای انقلاب است، یا مستقل یا اصلاحطلب. من کاندیدای خاصی از طرف احمدی نژادیها ندیدم.»
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه تهران اما نظری کاملا متفاوت داشته و پیشبینی جالبی هم درباره ترکیب مجلس آینده ارائه میدهد: «بحث اصلی این است که تندروها ۱۵۰ کرسی بدست می آورند یا ۲۰۰ کرسی؟ اصولگرایان سنتی هم در اقلیت خواهند بود. جبهه پایداری و احمدینژادیها هیات رئیسه و احیانا ریاست مجلس را بدست می آورند. پایداریها و احمدینژادیها اکثریت مجلس را خواهند داشت. طرفداران احمدینژاد با پایداریها رابطه بهتری دارند تا با قالیبافیها.»
پس میتوان جریان بهار را یکی از دلایل اساسی نگرانیهای شانا برای انتخابات آینده دانست اما دو گانه دوم از بهاریها هم مهمتر است. این پرسش که آیا نواصولگرایی و پایداری در یک اقلیم میگنجند؟ میتواند تمام رشتههای ماههای اخیر شانا و جمنا و جامعه روحانیت مبارز را پنبه کند اگر اختلاف نواصولگرایان طرفدار شهردار سابق با پایداریهایی که ترجیحشان مرتضی آقاتهرانی برای سرلیستی است؛ علنی و گسترده شود. اینکه آیا اصول تازه نواصولگرایی میتواند پایداریهایی که گفتمان ارجح و اصلح خود را نه اصولگرایی بلکه انقلابیگری میدانند، اقناع کند موضوع مهمی است که برای نتیجه آن باید منتظر ماند. گرچه در زبان و سخن اصولگرایان سهمخواهی واژهای ممنوعه است اما سابقه این سهمخواهی نگرانیهایی را درباره سرلیستی در گام نخست و ریاست مجلس در گام بعدی ایجاد میکند و نگرانیها درباره میدان بیرقیب و شکست از خودی را تقویت.
انتخاباتی بیرقیب انتخاباتی
روزنامه اعتماد نیز نوشته است: بگومگوهای انتخاباتی همچنان ادامه دارد. روزی رئیس جمهوری اسلامی از شیوه و روند نظارت بر صلاحیتها و کم و کیف اجرای نظارت استصوابی گلایه میکند و روز دیگر دبیر همان نهاد نظارتکننده در پاسخ به گفتههای رییسجمهوری ایران، او را به ایجاد «یأس» در جامعه متهم کرده و تاکید میکند که منتخب مردم نباید چنان سخن بگوید که «دشمن» از آن «سوءاستفاده» کند. روزی رییسدفتر رییسجمهوری که هرگز در زمره اصلاحطلبان نبود و نخواهد بود، پس از علی مطهری، نماینده تهران از کلیدواژه سخن میگوید و تاکید میکند که برگزاری انتخابات با حضور نمایندگان تنها یک جناح، «انتخابات ملت ایران» نیست و به تبع آن منتخبان نیز نماینده مردم نخواهند بود و روز دیگر مشاور رییسجمهوری از تایید صلاحیتشدگان که خود را «جبهه انقلاب» نامیدهاند، میپرسد که قرار است در میدانی که رقیب دیگری در آن نیست، بر سر چه چیزی و با چه کسی رقابت کنند.اشاره حسامآلدین آشنا که مدتهاست چه از جانب اصلاحطلبان و حامیان این جریان سیاسی و چه از جانب اصولگرایان و نزدیکان به حکومت با انتقادهایی مواجه است و این اواخر نیز توقف پخش زنده برنامههایی نظیر «جهان آرا» به واسطه تصمیم درونی سازمان صداوسیما به پای او و حسن روحانی نوشته شد، به ایجاد 158 حوزه انتخابیه بدون رقیب برای اصولگرایان در جریان یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی تبدیل شد. بهطوری که امروز اصولگرایان تحت عنوان «ائتلاف جبهه نیروهای انقلاب اسلامی» فقط در تهران لیستی 159 نفره متشکل از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگان فعلی و سابق مجلس و فعالان نه چندان گمنام عرصه سیاست منتشر میکنند، ولی در نقطه مقابل اصلاحطلبان در سراسر کشور، در بهترین حالت توانایی معرفی کمتر از 40 چهره (21 نفر در سراسر کشور و در خوشبینانهترین حالت همین تعداد در تهران) را به عنوان گزینه پیشنهادی برای ورود به پارلمان یازدهم به جامعه دارند و این همان چیزی است که تحلیلگران بعضا از آن به عنوان نگاه جناحی شورای نگهبان نام میبرند.
در انتخابات باشیم یا نباشیم؟
شورای نگهبان با استناد به تفاسیرش از قانون اساسی و قانون انتخابات، در دوره جاری چنان عمل کرد که وزارت کشور دولت دوازدهم که عملکرد هیاتهای اجراییاش در بررسی صلاحیت کاندیداها و بهویژه اصلاحطلبان بارها و بارها به ورطه نقد کشیده شد، در گزارشی صراحتا اعلام کرد که از مجموع 207 حوزه انتخابیه موجود، اصلاحطلبان کمترین سهم را در طول تاریخ انتخابات برگزار شده در ایران دارند و این یعنی نهادی که روزگاری قرار بود دادگاه قانون اساسی باشد، رکورد خود در مجلس ششم را شکانده و در شرایطی گستردهترین رد صلاحیتهای تاریخ جمهوری اسلامی را رقم زده که دولت ایران بهزعم مسوولانش با فشارهای بیسابقهای چه از درون و چه از بیرون از مرزهای سرزمینی خود مواجه و از اینرو خواستار برگزاری انتخاباتی پرشور و همهجانبه است. در چنین شرایطی راهبرد اصلاحطلبان نه حضور تمامقد و تمامعیار نظیر آنچه در سال 94 اتفاق افتاد و به انتخاباتی پرشور و شکست 30 بر صفر اصولگرایان در تهران منجر شد، بلکه فعالیت محدود در حوزههایی است که کاندیدایی برای رقابت وجود دارد. آذر منصوری، قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر در همین زمینه، با رد برخی لیستهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی تحت عنوان لیست انتخاباتی جریان اصلاحات که در آن بیش از چهره تایید صلاحیت شده، چهره رد صلاحیتشدگان به چشم میخورد، نوشت: «اصلاحطلبان طبق راهبرد مصوب ائتلافی خود، کاندیدایی برایشان باقی نمانده که بخواهند لیستی ارایه دهند.» با این حال اما برخی منابع نزدیک به محمدرضا عارف، رییس فراکسیون امید که نقش موثری در ورود چهرههایی همچون عباسعلی کدخدایی و محمد دهقان به جمع حقوقدانان شورای نگهبان ایفا کرد، از تداوم رایزنی جریان اصلاحات با «رهبری» و «اعضای شورای نگهبان» بهمنظور آنچه «احقاق حق اصلاحطلبان خوانده» خبر میدهند. اما با این حال باید دید در نهایت این رایزنیها به تایید صلاحیت بازماندگان منجر میشود یا اینکه باز هم مهر رد صلاحیت بر کارنامه اصلاحطلبان باقی خواهد ماند.
دلسردی؛ ماحصل تصمیم شورای نگهبان
با این حال پرسش اینجاست اگر شورای نگهبان از تصمیم خود برنگردد و حاضر به تایید اصلاحطلبانی نباشد که برخلاف اظهارات سخنگوی این نهاد و با استناد به اظهارات افراد رد صلاحیت شده، عمدهترین دلایل رد صلاحیتشان نه «مسائل و مفاسد اقتصادی»، بلکه بندهای یک و دو ماده 28 قانون انتخابات، یعنی عدم «اعتقاد و التزام عملی به اسلام» و عدم «التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» است، چگونه خواهد بود. در این میان دولتمردان عواقب چنین تصمیمی را افزایش فشارها به ایران میدانند.» قاسم میرزایینیکو، نماینده مجلس دهم که او نیز از رقابت برای ورود به پارلمان یازدهم با تصمیم شورای نگهبان بازمانده، در همین زمینه در اظهاراتی که ایسنا آن را منتشر کرده، با انتقاد از رد صلاحیتهای گسترده کاندیداهای جریان اصلاحات با اشاره به عواقب این تصمیم میگوید: «از نظر بنده با توجه به برخوردی که شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات داشته است، گروهی یکدست در انتخابات باقی مانده که از قضا قادر به ایجاد فضای گرم انتخاباتی و مشارکت حداکثری نخواهد بود. بنده افق روشنی در فضای انتخاباتی نمیبینم. شورای نگهبان در تایید صلاحیتها یکسویه عمل کرده و سلایق بخشی از جامعه را در نظر نگرفته است. این امر باعث میشود گروهی از جامعه دلسرد شوند. تایید صلاحیتها نشان میدهد که تنها گروه راست (اصولگراها) میدان یافتهاند تا در فضای انتخاباتی حضور یافته و رقابت کنند. فضای انتخاباتی یکدست در دست اصولگراهاست.»
پاسخگویی به سمت شورای نگهبان
شورای نگهبان در این میان از قرار معلوم چندان قائل به گفتههای مسوولان در قوای مجریه و مقننه و اظهارات سایر تحلیلگران نیست؛ کمااینکه در طول روزهای بعد از اعلام اسامی رد صلاحیتشدگان، این نهاد بهرغم بررسی شکایت داوطلبان، عمده زمان خود را به ارایه پاسخ به روسای دو نهاد انتخابی جمهوری اسلامی و همچنین سایر نمایندگان مجلس و مسوولان دولتی اختصاص داده است و در این میان مطابق انتظار، کدخدایی و توییترش که به شکل قابل توجهی از سوی فعالان نزدیک به جریان اصولگرا حمایت میشود، بیشترین نقش را برعهده داشته است. او در آخرین اقدام خود پس از آنکه خواستار نظارت دایمی بر عملکرد نمایندگان مجلس حتی پس از رود پارلمان شد، در پاسخ به اظهارات محمود واعظی، رییس دفتر رییسجمهوری مبنی بر ردصلاحیت غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی، نماینده رشت به دلیل حمایت از برجام، در توییترش همچون گذشته این مقام مسوول دولتی را به «بیاطلاعی» متهم کرده و با طعنه به رییسجمهوری نوشت: «اگر ادعای رد صلاحیت یکی از نمایندگان به دلیل حمایت از دولت یا برجام درست بود، او در همان دور قبل که برجام به تصویب مجلس رسید، رد صلاحیت میشد! شاید همین اطلاعات غلط مبنای اظهارات برخی مقامات محترم در روزهای گذشته قرار گرفته است.»نکته قابل توجه آنکه علیرضا رحیمی، نماینده تهران در مجلس دهم که از معدود افرادی است که از زیر تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبان جان سالم به در برده و میتواند با خیل عظیم اصولگرایان برای ورود به پارلمان یازدهم رقابت کند، در توییترش خبر از اخذ «رسید زکات» از داوطلبان برای اثبات «شرعی بودن اموالشان» داد و این مساله را در زمره «ضوابط نانوشته» قرار داد که «فرآیند ارزیابی صلاحیتها را پیچیده و پرهزینهتر» میکند. این اظهارنظر اما در کمال تعجب چندی بعد نه از جانب کدخدایی یا شورای نگهبان، بلکه از سوی شخص رحیمی تکذیب شد. او در تکذیبیه منبع خبر خود را «یکی از نمایندگان رد صلاحیت شده» عنوان کرد ولی نگفت این تکذیبیه ماحصل پیگیریهای شخصی او از شورای نگهبان است یا اینکه تماسی از جانب این نهاد با او اتفاق افتاده که منجر به این مساله شده است. تماسهایی که پیشتر از سوی محمدجواد حقشناس، فعال سیاسی اصلاحطلب تحت عنوان «بدعتی جدید» از سوی شورای نگهبان معرفی شده بود.با این همه و بهرغم تمام این موارد، آنچه از نوع کنش و واکنش اصلاحطلبان و اظهارات اعضای شورای نگهبان پیداست، به نظر میرسد اصلاحطلبان برخلاف آنچه حسن رسولی، رییس ستاد انتخاباتی این جریان سیاسی از آن به عنوان «میل باطنی» یاد کرده، در تمام حوزههای انتخابیه ایران توانایی رقابت با اصولگرایان را نخواهند داشت و از قرار معلوم میکوشند، راهبرد اقلیت موثر در پارلمان یازدهم را اجرایی کنند تا حداقل مجلسی یکدست به اصولگرایان تقدیم نشود، هر چند که در این میان افرادی قلیل امیدوارند ماحصل رایزنیهای پشتپرده اصلاحطلبان با نهادها و افراد بلندپایه جمهوری اسلامی، سرنوشتی جدای از حضور کمرنگ در انتخابات را نصیب اصلاحات و حامیان این جریان سیاسی کند، سرنوشتی که تاثیر مستقیمی بر میزان حضور مردم در انتخابات پیشرو دارد.
انتخابات مجلس یازدهم و نتیجهای قابل پیشبینی
بیست و نهمین جلسه شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان عصر چهارشنبه با حضور دبیرانکل و نمایندگان احزاب این جریان سیاسی برگزار شد. بنابر گزارشهای تکمیلی که در این جلسه مطرح شد، شرایط به گونهای است که در صورت عدم تغییر معنیدار در وضعیت بررسی صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب، این جریان سیاسی امکانی برای ارایه لیست از طرف اصلاحطلبان در اکثر حوزههای انتخابیه را نخواهد داشت و تقریبا نتیجه انتخابات از هماکنون قابل پیشبینی است. اعضای شورای عالی جبهه اصلاحطلبان در این نشست با اشاره به بیانات رهبری در نماز جمعه هفته گذشته، تصریح کردند که «شرط لازم برای اینکه انتخابات پیشرو بتواند کشور را برابر تهدیدهای فزاینده بیرونی و ناملایمات درونی بیمه کند، این است که امکان برگزاری انتخابات رقابتی، عادلانه و قانونی به عنوان مقدمه برگزاری یک انتخابات پرشور برای همه ایرانیان فراهم شود.» اعضای شورای عالی جبهه اصلاحطلبان در این نشست با انتقاد از نحوه اعلام مواضع شورای نگهبان از سوی سخنگوی این نهاد در مواجهه با اعتراض داوطلبان ردصلاحیت شده، این نوع رویارویی را در شرایط ویژه کشور، نقض بیطرفی این شورا و الزامات یک انتخابات پرشور دانسته و از آن به عنوان عاملی برای بیاعتمادی به نهاد انتخابات و جایگاه مجلس شورای اسلامی توصیف کردند.
افتاب نیوز
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.