رسانههای داخلی بیش از خارجیها ضد دولتاند
ساعت 24-۴۸ ساعت دیگر مهمترین فرایند سیاسی کشور در سال ۹۸ به مرحله اجرا خواهد رسید و مردم پای صندوقهای رای خواهند رفت تا نمایندگان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را انتخاب کنند.این در حالی است که اتفاقات بسیاری بر این انتخابات سایه افکنده است. مسائلی همچون اتفاقات آبان و دی، نارضایتی اقتصادی و معیشتی جامعه، مسائل مربوط به بررسی صلاحیتها و...
باتوجه به وضع فعلی و اتفاقات پیش آمده در ماههای اخیر شرایط جامعه در سطوح مختلف را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر به وضعیت امروز جامعه نگاه کنیم میبینیم که مردم به علت مسائل مختلف نارضایتیهایی دارند که بعضا هم آنها را ابراز کردهاند. اشکال قضیه اینجا است که ما با یکسری مسائل و مشکلات روبهرو شدیم و این چیزی نبوده که از قبل قابل پیشبینی نباشد. در این راستا مقام معظم رهبری نیز بارها بر مقاومت تاکید کردهاند که این مقاومت و ابعاد آن باید در میان مردم تشریح شود. اینکه دولت و مقامات کشور به جای اینکه با توجه به شرایط کشور به مردم بگویند که در شرایط بحرانی چگونه زندگی کنند، چگونه رفتار کنند، مقررات و توزیع ثروت چگونه باشد و با وجود مشکلات فعلی میخواهند همه چیز را عادی جلوه بدهند رویکرد درستی نیست و حقیقت ندارد. چرا که با نگاهی به شرایط جامعه کاملا مشخص است که مردم با چه مشکلاتی مواجهاند. از این جهت است که وقتی مسئولان قولی به مردم میدهند و از انجام آن باز میمانند مردم بیش از پیش از دولت ناامید میشوند. اگر مسئولان واقعا اعتقاد دارند که مردم معتقد به انقلاب هستند و باید از انقلاب حمایت کنند باید باعملکرد خود به مردم بگویند که چگونه از انقلاب حمایت کنند. باید با تشریح شرایط کنونی به مردم بگویند که توقع نداشته باشید و وضع معیشت به این سادگی درست نمیشود. اینکه نمیشود همه بگویند معیشت مردم را درست کنید اما کاری از پیش نرود و هر روز شرایط بدتر شود. واقعیت این است که کشور در شرایط خوبی بسر نمیبرد. نفتمان کمتر فروش میرود و مشکلات کارخانجات و بانکی و... داریم و بعد هم میخواهیم همه چیزمان عالی باشد. باید واقعیت و حقیقت را به مردم بگوییم و تازه آن زمان است که مردم برآیند درستی از آینده پیدا میکنند و امیدوار میشوند. حقیقت این است که گرفتاریهایمان به این سادگیها قابل حل نیست و باید برای مردم تشریح شود، اما نه رئیسجمهور حرف میزند و نه دیگران.
مردم خود به مشکلات جامعه در حوزههای مختلف واقفند و خواستار عملگرایی در راستای حل این مسائل هستند، اما برخی مسئولان صرفا به بیان مشکل میپردازند؛ اساسا این عدم عملگرایی را در چه میبینید؟
من معتقدم که مسئولان خودشان باید به مشکلات باور داشته باشند و بدانند که با مردم چگونه رفتار کنند. امسال قانون بودجه را آنقدر تغییر دادند که باز هم مثل سال گذشته به تورم اضافه خواهد شد هر چند که در آخر هم احتمالا تمام بندهای آن اجرا نمیشود اما تلاش این بوده که ظاهر بودجه خوب باشد که این اصلا چندان با واقعیتهای اقتصادی منطبق نیست، اوراق قرضه فروخته خواهد شد و اجرای برخی مسائل به شکل دیگری اتفاق میافتد که برخی مشکلات به حداقل برسد و به اعتقاد من این روش درست نیست و باید با مردم رو راست بود. اگر قرار است که کشور انقلابی باشد این مساله باید در همه زمینهها نمود پیدا کند و برای مردم نیز ترسیم شود که انقلابی بودن، سختی و مشکلات به چه معناست. اگر نه با به صرف گفتن برخی مسائل مشکلات حل نمیشود.
با این تفاسیر نگرشتان نسبت به آنچه در ساحتهای مختلف جامعه میگذرد چگونه است؟
در حال حاضر مردم از برخی رویکردها و عملکردها دلخور و ناراضیاند و در زندگی خود مشکلاتی دارند. مشکلات را نمیشود به سادگی از بین برد و باید کارها اصولی باشد. اشکال کار این است که نمیگوییم باید چگونه با مشکلات برخورد کنیم و مردم باید چکار کنند. ادامه این روند سبب شده تا آنهایی که از همه امکانات برخوردارند همچنان برخوردار باشند و فقرا نیز همچنان فقیر میشوند. این وضعیت یک روش کاری و برخوردی جدید میطلبد اما میبینیم اینطور نیست و بودجه و رفتارها تغییری نکرده و حتی سیب و پرتقال روی میز کنفرانسها کم نشده است. بالاخره اینها مظاهری است که اگر قرار است صرفهجویی شود و به مردم میگویند، خود مسئولان هم باید توجه کنند.
چندی پیش چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب را پشت سر گذاشتیم و به قرائت بسیاری هنوز در برخی حوزهها با کمبود و کاستیهایی مواجهیم؛ از دید شما در دهه پنجم انقلاب باید به حل چه مسائل و مشکلاتی بپردازیم؟
در حال حاضر هرچند که به مفهوم استقلال سیاسی دست یافتهایم اما هنوز به استقلال اقتصادی نرسیدیم و هنوز از خارج مواد غذایی وارد میکنیم. باید رشد و توسعه متوازنی داشته باشیم، در حالی که از لحاظ منابع طبیعی، آبها، خاک کشور و نشست دشتها دچار مشکل هستیم. از طرف دیگر به لحاظ محیط زیستی مشکل داریم و نه تنها قدمی رو به جلو برنداشتهایم، عقبگرد هم داشتیم. در حوزههای بسیاری باید کار کرد و مردم انتظارات زیادی از مسئولان برای بهبود شرایط خود دارند. لذا باید در همه زمینهها بسیج عمومی داشته باشیم اما گویا این مسائل فقط در حرف بیان میشود و مسئولان نیز به روال عادی فقط وعده میدهند.
در شرایطی که کشور با مشکلات خارجی چون تحریمها و دشمنی آمریکا روبهروست برخی جریانات در داخل به اختلافات دامن میزنند؛ اساسا چرا برخی جریانات به این درک از منافع ملی نرسیدند که برای ایستادگی در مقابل دشمن نباید در داخل اختلاف ایجاد کرد؟
من معتقدم که اختلافات داخلی حل نمیشود و جریانات سیاسی صرفا باید همدیگر را تحمل کنند و در وجه اشتراکها با هم باشند. درست این است که با تمام اختلافات فکری بهصورت مسالمتآمیز زندگی کنند. همین دولت تا این لحظه مورد تایید مقام معظم رهبری است اما ببینید که چقدر به دولت تهمت میزنند و بدترین حرفها را علیه دولت، رئیسجمهور و وزیر امور خارجه میزنند. اگر قرار است که مشت واحدی در مقابل دشمنان باشیم باید یکدیگر را تحمل کنیم و از ایجاد اختلاف و ایراد اتهام و تهمت پرهیز کنیم.
با توجه به اینکه چند روز تا برگزاری انتخابات مجلس فاصله داریم شور و حرارتی در میان مردم دیده نمیشود و فضا انتخاباتی نیست؛ ارزیابی شما از علل و عوامل این مساله چیست؟
اولا من فکر میکنم که مردم در دقیقه نود بیایند و سر صندوقها حاضر شوند، چراکه مزه گل دقیقه نود بیشتر است، اما بهنظر من نیز حرف شما درست است و تمام افرادی که با آنها ارتباط دارم چنین وضعیتی دارند. دلیل این سردی فضای انتخابات نیز عدم هماهنگی نیروهای سیاسی در کشور است. یعنی در حالی که همه میگویند در انتخابات شرکت کنید به یکدیگر تهمت و اتهامات زیادی میزنند. بهخصوص کسانی که با دولت مخالفند خیلی بیشتر از آنچه که ضد انقلاب علیه دولت عمل میکنند علیه دولت تبلیغات میکنند. در فضای مجازی شاید هیچیک از کشورهای خارجی و ضد انقلاب آنقدر که در داخل علیه دولت تبلیغ میکنند نسبت به انجام کاری مبادرت نورزند. لذا زمانی که مردم میبینند چنین فضایی در کشور است و دولت از نظر بخشی از جامعه که خود را انقلابی میداند اینهمه مورد هجمه قرار گرفته و ناکارآمد و فاسد جلوهگر میشود اعتقادشان به مشارکت در انتخابات و تاثیر رأیشان در روی کار آمدن مجلسی کارآمد کاهش مییابد. بهنظر من تبلیغاتی که ضد دولت است خیلی در عدم مشارکت مردم تاثیر دارد. البته اتفافات آبانماه و دیماه نیز بر این مساله تاثیرگذار است اما اگر مساله بهطور عمومی توجیه شده و ناکارآمدی مدیران جلوهگر نمیشد این رویکرد مرسوم در جامعه تعدیل میگشت. در حالی که اکنون تشدید شده است. یعنی تاثیر اتفاقات رخ داده در ماههای گذشته و تخریب دولت تشدید شده و بر انتخابات تاثیر میگذارد.
راهکار خروج از بحران در شرایط فعلی را چطور میبینید؛ آیا همهچیز به عملکرد دولت بازمیگردد یا بخشهای دیگر هم باید به این مسائل توجه داشته باشند؟
من معتقدم که مجموعه حاکمیت باید رویکرد دقیقی برای این مساله اتخاذ کند، چرا که دولت به شدت تحت فشار است. ضمن اینکه من برخی از رویکردهای دولت را نمیپسندم ولی دولت وظایف بسیار سنگینی در کشور دارد. وقتی که بدین حد تضعیف میشود طبیعتا نمیتواند ابتکار جدیدی به خرج داده و عملکرد جدیدی از خود بروز دهد. امروز همه از دولت انتظار دارند در حالی که همه چیز در اختیار دولت نیست. خروج از شرایط فعلی و مشکلاتی که گریبان جامعه را گرفته عزمی ملی میطلبد و صرفا با اقدامات و عملکردهای دولت کاری از پیش نخواهد رفت. از این رو کل حاکمیت باید نسبت به این مساله حساس باشد.
با توجه به در پیشبودن انتخابات تعدد لیستهای انتخاباتی میان جریانات سیاسی چه تاثیراتی در جامعه دارد؛ آثار منفی یا خنثی؟
بهنظر من در گذشته هم این شرایط اتفاق افتاده و چنین نیست که فقط امروز شاهد این مساله باشیم. لذا فکر میکنم که مردم سر این مساله حساسیت و مشکلی ندارند. مشکل در کل قضیه است و تاثیری در اصل کار ندارد. البته نباید از یاد برد که تعدد لیستها در جریانات سیاسی بهدلیل عدم وحدت و تشتت در میان آنها است. هر چند که این تشتت بیشتر در میان اصولگرایان است که بالغ بر 10 لیست انتخاباتی دادهاند و در مقابل احزاب اصلاحطلب لیستهای کمتری برای انتخابات ارائه دادهاند. این تشتت در جامعه سیاسی ما وجود دارد و مردم کار خود را میکنند. البته همانطور که بارها پیش از این گفتم مردم دیگر آنچنان به اصلاحطلبان و اصولگرایان رویکردی ندارند، اما بازهم گروه تا گروه فرق میکند. برخی گروهها ریشهای هستند و مردم با وجود نارضایتی از عملکردها بازهم در دقیقه نود رأی میدهند. امید میرود که شاهد انتخاباتی باشکوه با حضور گسترده مردم باشیم.
از دیدگاه شما اولویت مجلس آینده برای اینکه در رأس امور قرار بگیرد و کشور را از بحران خارج کند چیست؟
من فکر میکنم که مجلس آینده نیز مثل مجلس کنونی ناکارآمد خواهد بود و نخواهد توانست در تصمیمهای مهم دخالت داشته باشد. اولویت ما حفظ ایران است. من بارها گفتهام که اگر بر اساس حفظ ایران تصمیمگیری کنند خوب است اما بهنظر من چه اصولگرایان روی کار بیایند و چه اصلاحطلبان کارآمدی ندارد برای اینکه همفکر نیستند و اختلاف دیدگاه بسیاری دارند. البته برخی از آنها در یک نقطه مشترکند و آن هم برخوردهای پوپولیستی است. به اعتقاد من مجلس یازدهم هم نمیتواند در تصمیمهایی که به سیاستهای کلی است ورود کند. احتمالا هر کسی دنبال کار خود است تا موجه جلوه کند و هیچکس دلش برای کشور و آینده آن نمیسوزد. از این جهت است که میگویم نمیتوان انتظار خاصی از مجلس داشت.
چرا پس از چهل سال هنوز جریانات سیاسی نمیتوانند برای پیشبرد کشور با یکدیگر ائتلاف کنند و هر کدام بر مصدر کار قرار میگیرند به جای منافع ملی منافع حزبی و جریانی خود را پیش میگیرند؟
اینکه شما میگویید در کشورهای جهان سوم روی میدهد و فقط مختص ایران نیست. ائتلاف و وحدت برای پیشبرد کشور در کشورهایی است که از نظر فرهنگی، سیاسی و دموکراسی پیشرفت کردند. اما در کشورهایی که پیشرفت نکردند چنین اتفاقاتی طبیعی و اجتنابناپذیر است و عدم رشد و توسعه و عدم سواد سیاسی باعث شده که پس از سالها هنوز هر کسی نفع خود را به نفع ملی ترجیح دهد. متاسفانه به رغم اینکه در کشور ما افراد سیاسی هستند اما سواد سیاسی ندارند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.