جولان متکدیان خارجی در روزهای شلوغ پایتخت
ساعت 24- طبق آمار بیشترین تعداد متکدیان در تهران و دیگر شهرها، افراد بومی، و اتباع غیرمجاز افغانستانی و پاکستانی هستند که این افراد چهره زشتی از شهر به جای میگذارند، البته راهحل قطعی برای مقابله با آنها برخوردهای سلبی نیست، زیرا سالهاست که شاهد ناکامی در نتایج اینگونه برخوردها هستیم، اما نمیتوان خواست شهروندان تهرانی برای مبارزه با آنها را نیز نادیده گرفت. هرچند بهنظر اغلب تهرانیها خواستار برخورد انسانی، علمی و کارشناسانه با این آسیباجتماعی کهنه در پایتخت هستند.
رئیس کمیسیوناجتماعی مجلس در این رابطه گفته است: افراد تکدیگر در تهران که اکثرا هم بهصورت باندی فعالیت میکنند، روزانه چهارمیلیون درآمد دارند و منابعرسمی و آماری کشور نیز این رقم را تایید کردهاند. سلمان خدادادی در خصوص درآمدهای نجومی برخی گداها در شهر تهران گفت: تکدیگری در شهرهایی مثل تهران عللی فرهنگی دارد. در واقع ما نتوانستیم برای مردم جا بیندازیم که پول خود را به کسانی میدهید که نیازمند نیستند و در باندها عضویت دارند. او افزود: آگاهی و عدمآگاهی مردم از تریبونهای مختلف شروع میشود، بهطوری که در مراسمها مدام مردم را راهنماییهای غلط میکنند و میگویند دست کسی که به سمتتان دراز میشود خالی نگذارید، دراین صورت حاکمیت هرچه تلاش کند با تکدیگری مبارزه کند، بیفایده است. او تاکید کرد: هیچفردی نمیتواند بگوید تکدیگری برای حکومت خوب است، همه باید به این باور برسند تکدیگری چهره حاکمیت را منفور نشان میدهد. فرهنگ عدمکمک به این افراد باید در این جامعه به وجود بیاید.
توانمندسازی، کارآفرینی کلید راهحل
رئیس انجمن آسیبشناسی ایران در ارتباط با راهکارهای مقابله با مساله متکدیان شهری به «آرمان ملی» میگوید: هیچانسانی حاضر به زیرپا گذاشتن عزتنفس خود نیست تا تکدیگری کند. بنابراین اگر کسی دارای عزتنفس و منزلتاجتماعی بالا باشد یا هردو شاخصه را داشته باشد قطعا تکدیگری نمیکند. کورش محمدی میافزاید: فردی که دچار این مساله میشود، فردی با عزت نفس آسیب دیده است. بخشی از جامعه بهدلیل فقر و ناتوانی در تامین معیشت خانواده و نیازهای اولیه تحتتاثیر فشارهای جامعه عزتنفس خود را تضییع میکند، اما در این میان افرادی نیست هستند که از استعدادها و تواناییهای خود در حوزههای دیگر استفاده نمیکنند و انتخاب تکدیگری توسط خودشان انجام میشود. او تاکید میکند: این افراد بهدنبال کار نمیگردند و کارهای سبکتر با درآمدهای پایینتر نمیکنند. این کار نیز ریشه در مجموعهای از ناکامیها در زندگی دارد، البته الگوهای رایج در جامعه این نوع نگاه به سوی تکدیگری تقویت میکند. محمدی میافزاید: سیستم خدماتاجتماعی جامعه بهدنبال توانمندسازی افراد نیست و صرفا افراد با کمترین میزان درآمد در چارچوب ارائه خدمات اجتماعی در شرایط دونشان منزلتانسانی و عزتنفس نگه میدارد. او تاکید میکند: سیستم خدماتاجتماعی خود خواسته این هدف را ندارد، اما به الگوسازی در زمینه کاهش میزان عزتنفس و منزلتاجتماعی افراد کمک میکند. محمدی میگوید: جامعه ما از نظر فرصتهایشغلی غنی است و منابع نفتی و درآمدزا دارد و قادر به توانمندسازی آحاد جامعه هستیم، اما قدر آنها را ندانستیم و تلاش کردیم، از منابع برای حفظ وضعیت موجود و ایجاد رضایتنسبی در افراد استفاده کنیم و آنها را توانمند نکردهایم. او تاکید میکند: اگر متکدی با درآمد روزانه چهارمیلیونی در بازار بهدنبال کار بگردد حقوق و مزایای آن به میزان کنونی نیست. رئیس انجمن آسیبشناسی ایران خاطرنشان میکند: چرا متکدیان بهصورت مافیا فعالیت میکنند؟ این موضوع بهدلیل ضعف و سوءمدیریت در مورد ساماندهی متکدیان است. سالهاست از این موضوع آسیب دیدهایم. کمیته و ستادی برای متکدیان در استانداریها وجود دارد که متشکل از 15دستگاه است، این ستاد تحتعنوان «ستاد ساماندهی متکدیان و کودکانخیابانی» فعالیت میکند، اما این ستاد متکدیان را توانمند نکرده و صرفا صورتمساله را پاک کرده است، زیرا آنها را در مرکزی تجمیع میکند و بعد از مدتی رها میشوند و به فعالیت خود ادامه میدهند. محمدی میافزاید: این روشها حاکی از سوءمدیریت در چهار دهه اخیر است. امروز هیچدستگاهی بهطور خاص متولی متکدیان نیست، اما براساس آمارهای هر یک از مدیران ستاد ساماندهی دیگر نباید تکدیگری در ایران باشد! او میگوید: رفتارها و اقدامات بیاثر هیچگاه به نتیجه نرسیدیم و نخواهیم رسید. در ارتباط با متولیان باید بهدنبال روشهایی مانند توانمندسازی، کارآفرینی و بازگشت این افراد به زندگی عادی باشیم. این اقدامات نیازمند فرآیندی منسجم در تمام ابعاد و متولی خاص است.متولیهای خاص در مورد آسیبهای اجتماعی باید اعتبارات و منابع کافی برای ورود به مبحث متکدیان داشته باشند تا ساماندهی لازم به منظور سه هدف فوقالذکر رخ دهد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.