مجلس یازدهم با نظام بین الملل و دولت تقابل دارد؛ نه تعامل
ساعت 24-با روشن شدن نتایج انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی مشخص شد که بیش از ۷۵درصد مجلس آینده را اصولگرایان تشکیل خواهند داد. این مساله سبب شد که گمانهزنیهای بسیاری پیرامون تغییرات احتمالی در سیاستهای کشور و قوانین مصوب به وجود آید. عدهای معتقدند اصولگرایان با حضور در ارکان قدرت متعادلتر رفتار خواهند کرد و از اقدامات تند پرهیز میکنند. عده دیگری اما تاکید میکنند که آنها همچنان در راستای تقابل با دولت و نظام بینالملل ادامه خواهند داد.
ایران سرانجام در لیست سیاه FATF قرار گرفت. بهنظر شما این موضوع چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟
ورود ایران به لیست کشورهای غیرهمکار با گروه ویژه اقدام مالی تبعات زیادی دارد. صادقانه اگر بخواهیم به موضوع نگاه کنیم وضع اقتصادی کشور ما به نسبت گذشته خوبتر نخواهد شد؛ چراکه بسیاری از بانکها و مؤسساتی که در گذشته با ما همکاری داشتند، در موضوع همکاری با ایران تجدیدنظر کرده و این مساله در شرایط تحریم کار را برای ما سختتر میکند.
این مساله بر همکاری ایران با کشورهای دوست نیز مؤثر است و میتواند سطح روابط را کاهش دهد؟
شاهد بودیم روسها و چینیها به ایران هشدار داده بودند چنانچه ایران از تصویب لایحه پیوستن به کنوانسیونهای مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) و مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی خودداری کند، نمیتوانند همکاری مالی و پولی با جمهوری اسلامی داشته باشند. این در شرایطی است که میدانیم در زمان تحریم، دو همپیمان جدی ایران برای دور زدن تحریمها چین و روسیه بودند و اگر همکاری با این دو کشور تحت تاثیر وضعیت همکاری با FATF قرار گیرد، مطمئنا ایران ضرر خواهد کرد. در شرایط فشار حداکثری کشور نیاز دارد که از تمامی منفذهای موجود استفاده کرده و بهدنبال گشایش فضاهای جدید باشد اما با قرار گرفتن در لیست سیاه FATF وضعیت بهنحوی پیش میرود که اندک منفذهای باقی مانده برای تنفس اقتصاد ما نیز در حال بسته شدن هستند.
اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اما میگویند مشکلی برای اقتصاد ایران به وجود نخواهد آمد. نظر شما چیست؟
حتی به فرض آنکه بتوانیم بدون روسها، چینیها و دیگر کشورهایی که در پی قرار گرفتن در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی همکاری خود را با جمهوری اسلامی کاهش میدهند، اقدام به تامین مایحتاج اساسی کشور کنیم، هزینههای این کار برای اقتصاد ایران بسیار بالا خواهد بود. اساسا در مورد تحریم مساله اصلی این است که هزینههای بالای اقتصاد را به مرور زمان فرسوده میکنند و اقتصاد از درون فرو میپاشد؛ چراکه تامین مایحتاج و کالاهای اساسی همچنان امکانپذیر است اما هزینهای که صرف میشود به حدی بالاست که اقتصاد صرفاً ضرر ده میشود و همین امر میتواند کشور را با مشکلات فراوانی مواجه کند. ما این روزها هزینههای سنگینی برای تامین کالاهای اساسی میپردازیم. آماری که از دوره قبلی تحریمها یعنی سالهای 90 تا 92 موجود است نشان میدهد که در آن زمان ما چیزی حدود 10 الی 15درصد هزینه اضافی برای هر کالایی میپرداختیم و حتی اگر در دوره کنونی و فشار حداکثری آمریکا این هزینه را به 20 الی 25درصد نیز رسانده باشد، مشخص است که چه فشاری بر دوش اقتصاد ایران وجود خواهد داشت. وقتی با عدم تصویب لوایح مربوط به FATF هزینههای کشور را افزایش میدهیم، یعنی از جیب مردم هزینهها را میپردازیم. از طرفی بانکهای کوچک و مؤسسات مالی درجه چندم که زیر فشار بانکداری جهانی نبودند و بخشی از مبادلات مالی کشور را انجام میدادند، آنها نیز دچار مخاطراتی میشوند و اینها تازه تاثیراتی است که بهصورت فوری و آنی ظهور و بروز پیدا میکند و تاثیرات نامطلوبی نیز در پیش است.
در حوزه سیاسی چه تاثیراتی بر روابط ایران خواهد گذاشت؟
ورود به لیست سیاه FATF چهرهای از ما در مجامع بینالمللی ارائه میکند. به این دلیل که از میان نزدیک به 200 کشور دنیا که با گروه ویژه اقدام مالی همکاری میکنند، تنها ایران است که ایرادات امنیتی به این مساله وارد میکند. برخی سیاستمداران در داخل کشور میگویند کار این نهاد بینالمللی تعیین قید و بندهای بیشتر برای ایران است و این ماموریت از سوی اعضای این نهاد دنبال میشود، اما آیا ایران در دنیا تنهاست و این مشکلات فقط برای ما پدید میآید؟ واقعیت این است که همه کارهایی که ما نگرانیم با پیوستن به FATF قطع شود، از سوی دیگر کشورها نیز انجام میشود اما آنها نگرانی ندارند و با این نهاد همکاری میکنند. اکنون قریب به 200 کشور با این نهاد همکاری لازم را به عمل میآورند و این وجهه ما در سطح بینالمللی نباید خراب کند. برای من عجیب است که چرا برخی به این مساله کمتوجه بودهاند.
گروه ویژه اقدام مالی در بیانیه آخر خود اکشن پلن ایران را تغییر نداد. این به معنی آن است که با انجام اقدامات مدنظر میتوانیم از لیست سیاه خارج شویم. چرا این ارفاق در مورد ایران در نظر گرفته شد؟
دلایل قائل شدن این نگاه به ایران به اختلافات اروپا و ایران بازمیگردد. اروپاییها مایل نیستند ایران در لیست کشورهای غیرهمکار FATF قرار گیرد و به تبع آن با ناکام ماندن تلاشها در تجارت با ایران، برجام به بن بست برسد. آنها هنوز میخواهند ایران را در برجام حفظ کنند و به همین دلیل نیز اینستکس پیشرفتهایی داشته است. بهدلیل هژمونی آمریکا و فشارهای دولت ایالات متحده، اروپا بهرغم اراده سیاسی در عرصه عمل ناکام بوده و نتوانسته تجارت با ایران را به سطح مطلوبی برساند، با این حال تلاشهای اروپایی در جریان است. مساله FATF نیز همین گونه است و اروپا بهویژه پس از سفر آقای بورل به ایران، درک کرد که جمهوری اسلامی خواهان قطع همکاری با این نهاد نیست. آقای بورل بهعنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دریافت که لوایح CFT و پالرمو درگیر یک منازعه قدرت در داخل شده است. به عقیده من اروپا، چین و روسیه در مذاکره با دیگر کشورهای عضو FATF تلاش کردند این ارفاق را برای جمهوری اسلامی ایران قائل شوند تا همچنان راه برای خروج از لیست سیاه و حفظ همکاریهای مشترک باز باشد. مشورتها و رایزنیهای آنها سبب شد تا به رغم حضور در لیست سیاه، فرصت بازگشت برای ایران در نظر گرفته شود. واکنش اولیه اروپا در مخالفت با خروج ترامپ از برجام در سالهای پس از تشکیل اتحادیه، اتفاقی تاملبرانگیز است. همچنان میتوان با بهکارگیری ترفندهای دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری، موضع آنان در قبال ایالات متحده را تقویت کرد. تلاش برای حفظ برجام و همراهی با ایالات متحده در مورد سیاستهای منطقهای ایران و برخی مسائلی که به قدرت دفاعی ایران برمیگردد، دو بال سیاست اروپا درباره ایران است. این موضعگیریها که در یکسالونیم اخیر گفته شده، بخشی از رفتار اروپاست. آنها تلاش برای تعدیل مواضع همزمان ایران و آمریکا را در دستور کار داشتند که تاکنون بینتیجه بوده است. نگارنده همچنان تاکید دارد نباید اروپا در معرض انتخاب بین ایران و آمریکا قرار گیرد. آمریکا بهواسطه مسائل تاریخی، اقتصادی و امنیتی، روابط متفاوتی با اروپا دارد و ایران با درک این مساله میتواند در اتخاذ تصمیم در این شرایط بسیار حساس، با درایت لازم عمل کند.
این تصور در کشور وجود داشت که FATF بار دیگر مهلت ایران را تمدید خواهد کرد. ریشه این نوع نگاه به کجا بازمیگردد؟
برای FATF بسیار بد بود که چند بار به ایران هشدار فرصت دهد و در نهایت نیز فرصت را تمدید کند. آنها تصمیم گرفتند از این طریق اولا جدیت خود را نشان دهند و دوما راه را برای خروج ایران از لیست سیاه باز بگذارند. در داخل کشور نیز برخی که در مقابل دولت و مجلس برای تصویب این لوایح ایستاده بودند، خیال میکردند که این تهدیدها صرفا روی کاغذ است و گروه ویژه اقدام مالی ایران را به سبب نپیوستن به کنوانسیونهای CFT و پالرمو بار دیگر به لیست سیاه باز نمیگرداند. این بار اما FATF نیز تصمیم گرفت نام ما را در لیست سیاه قرار دهد.
فکر میکنید ارادهای در داخل کشور برای خروج از لیست سیاه وجود دارد؟
بله این اراده وجود دارد اما برخی نگاههای سیاسی مانع از آن شده است که تا امروز این اتفاق رقم بخورد. نگاه ما به همه مسائل فارغ از سیاسیبودن یا نبودن خود مساله، سیاسی است. همه مسائل دنیا را سیاسی میبینیم و از طرف دیگر گاه منافع جناحی را بر منافع ملی ترجیح میدهیم. مساله FATF نیز درگیر منازعات سیاسی داخلی شده است و از آن بهعنوان اهرمی برای تحت فشار قرار دادن دولت مستقر استفاده میشود. مشخصاً جناح اصولگرا نمیخواست این امتیاز را به دولت دهد و به همین دلیل نیز موانع بسیاری را بر سر راه تصویب این لوایح ایجاد کرد؛ چراکه توفیق دولت در بهبود وضعیت معیشتی مردم میتوانست شرایط آنها را برای پیروزی در انتخابات تحت تاثیر قرار دهد.
با این منظور آیا با روی کار آمدن مجلس یازدهم که اکثریت مطلق آن را اصولگرایان تشکیل میدهند، کشور همکاری با FATF را از سر میگیرد؟
تصور من این است که با روی کار آمدن مجلس آینده، کشور از این پیچ خطرناک عبور کند. خطرات و تهدیدهایی که در خصوص باقی ماندن نام کشور در لیست سیاه وجود دارد، بر همگان عیان است و معتقدم در پشت پرده اجماعی پیرامون این موضوع به وجود آمده. آنچه که تاکنون سبب شده این لوایح معطل شوند اولا شجاع نبودن افراد در بیان حق و حقیقت و دوما نقش منازعات سیاسی و منافع جناحی در این مساله است. از این رو نیز نسبت به تصویب لوایح CFT و پالرمو پس از آغاز به کار مجلس آینده خوش بین هستم. نه اینکه مجلس آن را تصویب کند بلکه با توجه به بر سر کاربودن اصولگرایان، آنها به منظور زمینهسازی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده این لوایح را به سرانجام میرسانند تا گشایشهایی در عرصه اقتصادی ایجاد شود. نظام پس از تغییر فضای سیاسی کشور در عرصه انتخابات و مستقر شدن مجلس یازدهم این مساله را حل و فصل خواهد کرد.
فارغ از مساله FATF فکر میکنید بر سر کار آمدن مجلس جدید چه تاثیراتی بر فضای سیاسی کشور داشته باشد؟
به عقیده من مجلس جدید در موضوع FATF گشایشهایی را حاصل خواهد کرد اما نه به آن دلیل که بخواهد با دولت تعامل داشته باشد یا به فکر مردم باشد، بلکه به این دلیل که اعلام کنند با روی کار آمدن جریان اصولگرا توفیقاتی حاصل شده و گره کور این مساله باز شده است. به آن معنی که رویکرد کلی اصولگرایان و اعضای منتخب مجلس آینده نسبت به دولت، تغییری نخواهد کرد. آنها همچنان در پی تقابل با دولت مستقر برخواهند آمد و سیاست خارجی کشور را دوباره منزوی میکنند. این سیاست تقابل با دولت و جهان از سوی مجلس آینده ادامه خواهد داشت تا 1400 که شاید یک رئیسجمهور اصولگرا بتواند بر سر کار بیاید و نیاز به گشایشهای اقتصادی تغییراتی را در سیاستهای اصولگرایان ایجاد کند. آنها گوشه چشمی نیز به انتخابات آمریکا دارند اما فکر میکنم داستان تعامل با جهان دست کم تا سال 1400 پایان یابد و تغییری در شرایط ایجاد شود. پیشبینی میکنم از اولین اقدامات مجلس اصولگرای آینده استیضاح برخی از وزرا و انتقاد به کابینه باشد و اصولگرایان شمشیر را برای دولت از رو ببندند. بهطور کلی از موضوع مشخص FATF عبور خواهیم کرد اما سیاست کلان مجلس آینده تقابل با دولت آقای روحانی و تقابل با جهان دست کم تا زمان انتخابات 1400 خواهد بود که شاید بتوانند دولتی همسو با خود را داشته باشند.
آیا دولت و مجلس اصولگرا یادآور دوران آقای احمدینژاد نیست؟
این سؤال بسیار مهمی است و باید دوستان اصولگرا پاسخگوی آن باشند. معتقدم آنها نیز فهمیدهاند که تجربه دولتهای نهم و دهم بسیار سخت و در مواردی دردناک بود و دیگر نخواهند گذاشت چنین فضایی بر کشور حاکم شود. احتمالاً آدم متعادلتری را مد نظر داشته باشند اما با این وجود این خطر همچنان پابرجاست.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.