انتقاد سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از نوع مدیریت چین با واکنش سفیر این کشور مواجه شد، عجیب آنکه برخی کاربران مخالف دولت از سفیر چین حمایت کردند
وقتی انتقاد از چین خط قرمز میشود!
ساعت 24-از زمانی که کرونا در چین متولد شد و به سایر نقاط جهان منتقل شد، موضوعی که شاید بسیار جلب توجه کرده این است که پکن میانهای با انتقاد پذیری ندارد. در ایران حالا آمار مرگ و میر ناشی از کرونا از آمار چین هم بیشتر شده، البته براساس آن آماری که دولت کمونیستی چین اعلام کرده است.تقریبا همه کشورها به لحاظ آماری در حال عبور از چین هستند، کشوری با بیش از یک میلیارد جمعیت که گفته حدود 3 هزار و 200 نفر قربانی کرونا شدهاند.
> شوخی تلخ!
مشرق نیوز وب سایت وابسته به محافظه کاران با درج چند توئیت از این افراد که آنها را فعال رسانهای آورده به نوعی حمایت خود را از سفیر چین اعلام کرده است! این وب سایت به نقل از کاربری که آن را فعال رسانهای معرفی کرده نوشته است:«سخنان حاشیه ساز سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا به روابط دیپلماتیک ایران و چین ضربه زده و باعث اعتراض مقامات چین به این اظهارات و در نتیجه دلجویی مقامات وزارت خارجه ایران از چینیها شده است. امیدوارم هزینه سازی آقای جهانپور صرفا از ناآگاهی وی از اصول دیپلماسی باشد نه چیز دیگر! در مورد دیگری یک کاربر دیگر که مشرق نیوز او را هم فعال رسانهای معرفی کرده، در توئیتی نوشته است:«شوخی تلخ، این سخنگوی بدسابقه در راس اطلاع رسانی مهمترین ستاد کشور در شرایط فعلی است. در شرایطی که چین بزرگترین کمک رسان ایران در مبارزه با کرونا بوده است و چند محصول استراتژیک را با دور زدن تحریم به ایران داده، جهانپور ناگهان سخنگوی ترامپ و اسرائیل میشود!» این موضوع که چین تحریمها را دور زده و به ایران کمک کرده است البته چندان با واقعیت نمیتواند همسو باشد چرا که بنابر آنچه که همین دیروز سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرده بیش از سی کشور و سازمان به ایران برای مبارزه با کرونا کمک کردهاند. موسوی گفت:«بیش از 30 کشور و تعدادی از سازمانهای بینالمللی در زمینه مقابله با کرونا به ایران کمک کردند. علاوه بر این ایرانیان خارج از کشور از طریق سفارتخانههای ما کمکهای زیادی را جمعآوری و ارسال کردند که از سوی دولت و ملت ایران تشکر میکنم.»
> نه شرقی نه غربی نداریم!
این واکنشها به توئیت و مصاحبه جهانپور در نوع خود جالب است که برخی به دلیل مخالفتهایی که با غرب دارند به شکل غیر قابل قبولی به دنبال حتی لاپوشانی خطاهای شرق همچون چین هستند. آنچه جهانپور گفت سخنگویی آمریکا یا ضدیت با چین نبود، او به عنوان یک پزشک و سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا واقعیاتی را گفت که از روز اول شیوع کرونا با آن دست و پنجه نرم کرده است. اساسا قانون اساسی جمهوری اسلامی را اگر به برخی از محافظه کاران حامی چین (!) یادآوری کنیم شعاری مهم در آن نهفته است. «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» حالا عجیب است که چنین موج حمایتی از سفیر چین در برابر سخنگوی وزارت بهداشت از برخی کاربران فارسی زبان توئیتر میبینیم! البته خود جهانپور نیز در واکنش به انتقادات این شعار نه شرقی نه غربی را مطرح کرد. در پاسخ به این موضوع اما مدیرمسئول روزنامه اصولگرای جوان به او پاسخ داد:«اول احساس کردم سخنگوی محترم بدون اشراف بر فرصتها و ملاحظات سیاست خارجی موضعی غیرکارشناسانه گرفته است اما این پست نشان میدهد اکنون در دهه 60 سیاست ورزی میکند، شرق فکری، شرق ایدئولوژیک، شرق کمونیست، شرق سوسیالیستی، شرق مقابل کاپیتالیسم و شرق جهانی وجود خارجی ندارد. شرق فعلی فقط جغرافیایی است.» البته مشخص نیست درباره با غرب نیز چنین استدلالی وجود دارد یا جغرافیا در دوره کنونی تنها شامل «شرق» میشود! این نوع واکنش به اظهارات سخنگوی وزیر خارجه درحالی است که نوع مدیریت چین در مواجه با کرونا از همان ابتدا نیز دارای پرسشهای بسیاری بوده است. ماجرای پزشکی که خیلی زود این بیماری را با همکارانش کشف میکند اما دولت چین او را به جرم تشویش اذهان بازداشت میکند و پزشک را مجاب به سکوت میکند. همین پزشک وقتی کرونا شهره عام و خاص شد جان خود را از دست داد!
> یک مصداق موردی
نوع واکنشهایی که در دلجویی از چین بود شاید در حین وجود یک رابطه استراتژک میان تهران و پکن با ارفاق قابل قبول بود اما واقعا رابطه ایران و چین در چه سطحی است؟ شاید اگر در یک مصداق مهم یعنی واردات نفت بعد از تحریمها موضوع را براساس آمار بررسی کنیم تصویر روشنی از رابطه چین و ایران بدهد. براساس گزارشی که در ماه فوریه منتشر شده، درباره آمار چین در واردات نفت ایران به رغم تحریمهای ایالات متحده میتوانیم به نتایجی دست یابیم. بر اساس گزارش گمرک چین در ۱۲ ماه پارسال (2019) بهطور متوسط روزانه ۲۹۵ هزار بشکه نفت از ایران خریده که نسبت به سال ۲۰۱۸ نصف شده و نسبت به سال ۲۰۱۷ نیز بیش از ۶۰ درصد کاهشیافته است. جزئیات آمارهای گمرکی چین نشان میداد بعد از توقف معافیتهای نفتی آمریکا به مشتریان نفتی ایران در ماه میسال گذشته (اردیبهشت 98)، چین خرید نفت از ایران را بهشدت کاهش داده و در ماه دسامبر (آذر 98) به زیر ۱۰۰ هزار بشکه رسانده است. بنابر گزارشها، بخش اعظم نفتی که ایران در ماههای گذشته راهی چین کرده، به خاطر تسویه بدهی شرکت ملی نفت ایران به شرکتهای ساینوپک و سیانپیسی چین بوده است. این بدهی درواقع صرف سرمایهگذاری شده بود که این شرکتها طی سالهای گذشته در توسعه میادین نفتی آزادگان و یادآوران ایران هزینه کرده بودند. هزینهای که گفته میشد ۵ میلیارد دلار ارزش داشته است. بنابر قرارداد، ایران بهجای پول نقد، بدهی آنها را با تحویل نفت تسویه میکند. درواقع این میزان صادرات نفت به چین هم در ازای درآمد ارزی نبوده و تنها پرداخت بدهی را شامل شده است. از طرفی هم شرکتهای بزرگی نفتی این کشور مانند ساینوپک از همان سال گذشته میزان واردات نفت از ایران را کاهش داده بودند. مهرماه سال ۹۷، یک منبع آگاه چینی از کاهش واردات نفت توسط شرکت چینی ساینوپک خبر داد و نوشت:«این اقدام در پی سفر مقامات عالیرتبه آمریکایی به پکن آغاز شده است.» نکته دیگر اینکه چینیها دقیقا رقیب اصلی ایران در اوپک و صادارت نفت یعنی عربستان را جانشین ایران کردهاند. آمارهای گمرکی نشان میدهد که سهم نفت ایران در کل واردات نفت چین در سال گذشته تنها ۳ درصد شده، درحالیکه سهم عربستان و روسیه رویهمرفته ۳۰ درصد بوده است. علاوه بر این هم، عربستان پارسال صادرات نفت به چین را ۴۷ درصد و روسیه ۹ درصد افزایش داد و نفت این دو کشور عملاً جایگزین نفت ایران شد. طبق آمار اداره کل گمرک چین، عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ مجموعاً ۸۳,۳۲ میلیون تن معادل ۱.۶۷ میلیون بشکه در روز نفت به چین صادر کرد و صادراتش در دسامبر ۶.۹۹ میلیون تن بود. موضوع دیگری که مطرح میشود به چرایی برخی حمایتهای چین از ایران است. فریدون وردی نژاد که در سالهای میانی دهه 80 سفیر ایران در چین بوده در این باره میگوید:«چین هم از روابط خودش با کره شمالی و ایران برای گفتوگو و رقابت با آمریکا استفاده میکند. چین به ما نیاز دارد. پس نه آمریکا و نه روسیه و نه چین هیچکدام نمیتوانند ما را نادیده بگیرند. از طرفی چین با ما مرز مشترک ندارد و به لحاظ امنیتی نگران ما نیست. همچنین میداند ما بهعنوان یک دیواره دفاعی جلوی گسترش ناتو به شرق ایستادهایم. آمریکا نیز سرگرم ایران است. پس این فرصتی است تا چین توسعه اقتصادی خود را پیش ببرد. پس مطمئنم چین جایگاه سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران را خوب درک میکند.» وب سایت دیپلماسی ایرانی نیز در مطلبی درباره رابطه ایران و چین آورده است:«فرمول نفت ارزانتر ایران در برابر هرآنچه چینیها خواهان فروش آن به ایران هستند، با نگرش ایران به شراکت راهبردی سازگار نیست. به جای این، ظریف در مقاله اش، از چینیها میخواهد به ایران امکان دهند بطور موثری در طرح چین برای ساخت یک بنیان پیشروی جهانی برای علم، فن آوری و نوآوری مشارکت کند. پکن هنوز هم توجه نزدیکی به حساسیتهای واشنگتن نسبت به تهران دارد. تازه ترین آمارهای اقتصادی نشان میدهد که در پنج ماهه اول 2019، تجارت چین با ایران، به نسبت دوره مشابه سال پیش، افت چشمگیری داشته است. سنگ اندازیهای چین در مسیر عضویت کامل تهران در سازمان همکاریهای شانگهای هم عامل ناخشنودی تهران است.» بسیار گفته شده که چین تنها کشوری است که در دوره تحریم از ایران نفت میخرد، هرچند که میزان آن را به طور چشم گیری کاهش داده است. پکن به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان در یک جنگ تجاری با محوریت تعرفهها در برابر ترامپ قرار گرفته است. در این جنگ چینیها تلاش میکنند از ابزارهای مختلفی برای تحت فشار قرار دادن کاخ سفید استفاده کنند. در همین زمینه سید مهدی حسینی، کارشناس ارشد حوزه انرژی میگوید:«این موضوع که چینیها در یک جنگ اقتصادی مربوط به تعرفه با آمریکا درگیر هستند قابل چشمپوشی نیست.» این کارشناس ارشد حوزه انرژی با تاکید به اینکه اقدام چینیها برای خرید نفت از ایران میتواند یک فشار دیگر به دولت آمریکا وارد کند گفت:«چینیها میتوانند از برگ خرید نفت از ایران بهگونهای با فشارهای اقتصادی آمریکا مقابله کنند که نهایتاً این مساله به نفع ما نیز خواهد بود.»
بنابراین تضعیف یک مقام رسمی ایرانی در برابر سفیر چین که از سوی کاربران جریان مخالف دولت در توئیتر مشاهده شد اساسا با سطح رابطه تهران و پکن همخوانی ندارد. چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان است و ایران هم باید بتواند از این ظرفیت استفاده کند تا در راستای منافع خود سود ببرد اما اینکه برخی گمان میکنند ایران باید زیر چتر چین قرار گیرد اساسا قابل قبول نمیتواند باشد. چینیها در رابطه با ایران تنها یک موضوع را هدف قرار میدهند و آن هم منافع ملی خودشان است. در این مورد هم جای هیچ گلایهای نیست، نظام روابط بینالملل براساس اصول رئالیستی خودیاری بنا شده که هر دولتی باید برای منافع خودش تلاش کند تا جایگاهش را حفظ و قدرتش را افزایش دهد. بنابراین موضوعی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که تعادل در رابطه با شرق و غرب موضوعی مربوط به دهه 60 نیست. اصل موازنه به عنوان یک اصل پذیرفته شده در روابط بین الملل حکم میکند که ایران در روابط خود موازنه را رعایت کند. اگر حالا کاربران ایرانی در مواجه میان سفیر چین و سخنگوی وزارت بهداشت ایران طرف اولی را میگیرند، آیا این به سفیر جسارت بیشتری برای موارد بعدی در هر حوزهای نمیدهد؟ آیا این با منافع ملی ایران سازگار است؟ پرسشهایی که احتمالا تحت تاثیر یک موضوع قرار میگیرند، اینکه برخی از غرب خوششان نمیآید!
آفتاب یزد
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.