رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 498220

آنها که آدرس عوضی نیلی را می دادند جواب دهند

نولیبرال پنهان در دولت داریم؟

ساعت 24 - مسعود نیلی از میان اقتصاددانان هوادار اقتصاد رقابتی تنها فردی بود که به احتما ل بسیاربالا با اصرار اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور در دوات حسن روحانی فعالیت می کرد. او با عنوان مشاور اقتصادی رییس جمهور یک دوره 4 ساله را در دولت اول روحانی حضور داشت و به ویژه دریک سال نخست تلاش قابل اعتنایی برای حمایت از دولت را نشان می داد .

نیلی
dir="RTL">در حالی که در دولت بعدی روحانی نهاوندیان به منصب معاون اول منصوب شد بازهم حسن روحانی به نیلی مقام دستیار ویژه داد که البته درهمان روزها این اتفاق به معنای کاستن از نفوذ وی بود. درحالی که نیلی در دولت دوم آقای روحانی آن اشتیاق نخست برای حضور درنشستهای دولت را نشان نمی داد وگفته می شد تنها چند ماه پس از شروع کار دولت دوم روحانی استعفا کرده بود ، در 12تیرماه 1397 بود که محسن جلالپور رییس سابق اتاق بازرگانی در یک توییت شخصی خبر داد آقای نیلی از اول سال 1397 در نشست های هیات دولت شرکت نکرده است. به این ترتیب بود که معلوم شد مسعود نیلی که البته پیش از ان هم درهیات دولت به لحاظ اجرایی زوری نداشت به طور رسمی از دولت خارج شده است.

در شرایطی که مسعود نیلی مشاور حسن روحانی رییس جمهور ایران بود از سویچند طیف فکری که ارتباط اندیشه ای پنهان دارند با هجوم مواجه می شد. حسین راغفر که براساس نوشته ویکی پدیا درسالهایی سردبیریکی از نشریه های روزنامه کیهان بوده است ، پرچم مبارزه با افکار و عقاید نیلی را دست گرفته و به نمایندگی از کسانی که خود را اقتصاددان نهادگرا می دانند در صف مقدم مبارزه با نیلی قرار داشت . علاوه براین مدیران و گردانندگان پیدا و پنهان یک روزنامه متعلق به نهادها ی حکومتی که یک روزنامه با نفوذ درمیان طیف های تندرو سیاسی به حساب می آید نیز مسعود نیلی را به مثابه اقتصاددانی که افکار لیبرالی دارد و دولت روحانی را هدایت می کند زیر ضرب قرارداده بود. جدای از این برخی از اقتصاد خوانده های جوان همراه و همکار با احمد توکلی که خود از مخالفان سرسخت افکار آزادیخواهانه نیلی است و در تازه ترین نامه خود به رییس جمهور بازهم به هواداران اقتصاد رقابتی یورش برده نیز درصف منتقدان مسعود نیلی بودند. . این سه گروه به اضافه چپ های ارتدکس و نیز چپ های تازه زاده شده دردامان افکار وعقاید مارکسیستی نیز در همه مدتی که نیلی در دولت به عنوان مشاور حضور داشت همه تصمیم های دولت روحانی را سرچشمه گرفته از عقاید او معرفی می کردند. این طیف ها و گروههای به ظاهر گوناگون که از یک اندیشه سیراب می شوند باوردارند یا می خواهند نشان دهند که باور دارند، اگر اقتصاد ایران اکنون شیرازه اش از هم گسیخته است تنها یک عامل دارد و آن عامل اندیشه های اقتصادی است که مسعود نیلی آن را نمایندگی می کرد و آن اندیشه وابسته به لیبرالیسم جدید بوده است

واقعیت تمام عیار این است که تجربه اداره اقتصاد ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز نشان می دهد برخلاف تبلیغات غیر منصفانه جریانهای یاد شده سیاستهای کلان اقتصادی اتخاذ شده در همه سالهای پس از انقلاب هرگز به طور کامل با مبانی و آموزه های اندیشه و فلسفه اقتصاد آزاد سازگار نبوده و گروه اقتصاددانان هوادار اقتصاد رقابتی در برخی از تصمیم ها به طور مقطعی توانسته اند به صورت ناپایدار شماری از تصمیم های دولتهای غیر از دولت های احمدی نژاد را متاثر کنند. آگاهان می دانند اقتصاد رقابتی یک اندیشه کامل است که در پیوند با اقتصاد جهانی و آزاد سازی همه فعالیتها های اقتصادی معنا پیدا می کند. وقتی خوب به ذات تصمیم های اقتصادی اتخاذ شده در دولتهای پس از جنگ نگاه می کنیم اولا مشاهده می کنیم نقش و سهم نهادهای دیگر درشکل دهی و ماهیت بخشی به سیاستهای اقتصادیروندی فزاینده داشته و در هر دوره بیشتر از نهاددولت شده است و پس از در دولت نیز عقاید اقتصاد آزادهرگز اصل نبوده است. بنابر این نسبت دادن سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده در این سالها به اقتصا د آزاد یک اتهام ناکارشناسی و برخاسته از درون مایه سیاسی است که می خواهد به ناکارامدی های این مدت در اقتصاد ایران را که ریشه در اقتصاد نا آزاد و اقتصاد حکومتی دارد را همه را به اندیشه ای نسبت دهد که در این مدت در حاشیه بوده است . اگر حبس شدن نرخ بهره بانکی در همه این 30 سال و حضور پررنگ نهاد و نظام قیمت گذاری دولتی کالاها و خدمات و انحصارهای بزرگ درتولید و توزیع صنایع پتروشیمی ، فولاد، خودروسازی ، برق ، آب ، گاز و بنزین و نلسازگاری با روندهای حاکم بر اقتصاد جهان را ادامه اقتصاد نا آزاد نمی دانیم پس حضور آنها چه معنایی دارد؟

در سالهای 1392 تا 1396 کسانی بودند که با صراحت تاکید می کردند مشکل اقتصاد ایران مسعود نیلی نیست ،بلکه مشکل ریشه دارتر از این حرفها و بحث هاست . حالا و دوسال پس از غیبت مسعود نیلی در دولت وکمرنگ تر شدن نقش اقتصادی اسحاق جهانگیری که به لحاظ عقاید اقتصادی اندکی به اقتصاد آزاد گرایش داشت این جریانهای مخالف چه نظری دارند؟ آیا بازهم می گویند سیاستهای اجرایی دولت برپایه اقتصاد آزاد است؟ در این صورت باد قبول کنند یک اندیشه اقتصادی یا یک کسانی در دولت نقش اقتصاددانان هوادار اقتصاد رقابتی را دنبال می کنند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها