نتیجه نقشه امریکایی ها برای ایران
ایران به عراق دوم تبدیل شود
تغییر نظام در تهران با منافع واشنگتن تضاد دارد
ساعت 24 - نظام سیاسی ایران بدون تردید با نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا دست کم در شرایط امروز و تداوم این وضعیت ناسازگاری ذاتی پیدا کرده است و تا روزی که در بر همین پاشنه می چرخد این داستان ادامه دارد.
بی ثباتی علیه واشنگتن است
با ادعای عملگرایانه بودن شروع می کنیم. برای اینکه تحمیل تغییر نظام در ایران برای آمریکا رویکردی عملگرایانه انگاشته شود، باید راهی موثر و کم خطر برای دستیابی به اهداف استراتژیک آمریکا باشد. ایالات متحده بارها اعلام کرده که هدف استراتژیک آن در خاورمیانه ثبات در منطقه است و در همین راستا، در 20 سال گذشته چه به شیوه نظامی و چه غیرنظامی از 4 مورد تغییر نظام در منطقه حمایت کرده. اما بی ثباتی در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه بر همه آشکار است. در هیچ یک از این موارد نمی شود درک کرد که چطور تغییر نظام می توانسته به حصول هدف استراتژیک ثبات منطقه ای بینجامد. دو تا از این کشورها با ایران مرز مشترک دارند و متحد نزدیک آن به شمار می روند و ایران از قدرت زیادی در آنها برخوردار است.
ایالات متحده در رویکرد تغییر نظام سابقه شکست های متعدد و پر هزینه دارد که از نمونه های بارز آن می توان به عراق، لیبی و گواتامالا اشاره کرد. اگرچه ایالات متحده در همه موارد تغییر نظام را با موفقیت پیش برده، اما همه این کشورها تا سال ها بعد به کانون بی ثباتی تبدیل شده و شاهد جنگ داخلی بوده اند. ایالات متحده در کره شمالی و کوبا کارزارهای اعمال فشار را به مثابه آنچه گرشت و تکیه در مطلب خود پیشنهاد داده اند، دنبال کرده است. این سیاست ها نه تنها به تغییر نظام در این کشورها نینجامیدند، بلکه سبب شدند جهان یک قدرت جدید هسته ای را شاهد باشد. سوابق تاریخی نشان می دهند که سیاست های ایالات متحده برای تغییر نظام در بهترین حالت بی تاثیر بوده و در بلند مدت فاجعه به بار آورده اند.
از نظر افرادی مانند گرشت و تکیه، «اعمال فشار مداوم با هدف ایجاد شکاف در نظام» بهترین سیاست گذاری است؛ اما در واقعیت، این سیاست گذاری به شدت بی ثبات کننده است. منظور از «اعمال فشار مداوم» این است که ایالات متحده باید عواقب سوء مدیریت در ایران را از طریق تحریم های مداوم و فلج کننده همراه با تهدیدهای نظامی تشدید کند. این تئوری مبتنی بر این تفکر است که درد و نارضایتی مردم ایران نهایتا به تغییر نظام در این کشور می انجامد. اما تغییر نظام در ایران به شدت بی ثبات کننده خواهد بود که متناقض با هدف استراتژیک ایالات متحده است. مشهود است که روند انقلاب های مردمی به شدت غیرقابل پیش بینی است و جدای از نتیجه آن، همواره با اتفاقات وحشتناکی همراه است.
همانطور که انتظار می رفت، اقدام ایالات متحده به خروج از توافق هسته ای ایران که انگیزه های این کشور برای دستیابی به سلاح های هسته ای را کاهش می دهد، و تلاش ها برای وادار کردن ایران به کاهش فعالیت های منطقه ای و عدم حمایت از متحدان در کشورهای همسایه، شکست خورده است. پیشنهاد شروع مذاکره با وعده خودداری از نابود کردن طرف مقابل نمی تواند شالوده مناسبی برای دیپلماسی و دموکراسی باشد. استراتژی «همه یا هیچ» طرفداران تغییر نظام نمی تواند برای ایران انگیزه ای برای میانه روی باشد، بلکه بیشتر محرکی برای افزایش قدرت و نفوذ منطقه ایست.سیاست تغییر نظام در ایران در ایالات متحده یک تابو و امر نهی شده به شمار نمی رود، اما باید باشد. بهتر است ایالات متحده به جای پیشبرد این سیاست به این مساله بیاندیشد که کاهش فشار تحریم ها و کاهش تهدیدهایش تا چه اندازه می تواند به دموکراسی در ایران کمک کند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت - مترجم: طلا تسلیمی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.