رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 506947

اتهام به بخشی از دولت: هواکردن عمدی قراداد راهبردی ایران وچین

ساعت 24 - محمد حسین ملائک در یادداشتی می خواهد بگوید گروهی در دولت یا در وزارت خارجه با نوع اطلاع رسانی در باره قرارداد راهبردی ایران وچین انگار عمد داشتند این قرارداد هرگز بسته نشود.

ظریف
dir="RTL">او به برخی اجزای دولت شک دارد و می نویسد "شاید بخشی از دولت نیز بی علاقه به چنین برداشتی نباشد و با این عمل پیامی برای غرب ارسال کنند که اگر قرار است همکاری بشود هرچه زودتر و الا ایران به دامن چین خواهد رفت. معاون حقوقی وزارت امور خارجه طی مطلبی در دیپلماسی ایرانی این سیاست را به نحو شفافی توضیح داده اند." بخشی از داوری وی که روزگاری سفیر ایران در چین بوده است را می خوانیدرا می خوانید

هو وجنجال

اول خبررسانی بدون محتوا و تحریک جامعه برای فهمیدن موضوع، هو و جنجال خارجی، دفاع های ناشی از ترس و خجالت دولتمردان در دو هفته اول، و سپس انتشار یک متن حداقل محرمانه دولتی (توسط افراد ناشناس) در فضای مجازی همه و همه تنها با یک تحلیل قابل فهم است که "برخی" می خواستند مذاکرات سیاسی بین دو کشور را به سطح عمومی کشانده و اجازه دهند که به آن حمله شود تا شاید نگذارند مذاکره با طرف خارجی شکل بگیرد. طرح موضوعات خیالی از جمله واگذاری بخشی از کشور و یا حضور نیروهای بیگانه در کشور در"تفاهم" سپس حمله به آن و نهایتا تکذیب توسط مسئولین در واقع از بین بردن فضای مذاکره دو طرف در مقطع فعلی است که به نظر نگارنده هدف افشاکنندگان این خبر است. افشای مذاکرات "ذاتا محرمانه" بین دو کشور توسط یک طرف به معنی فرو ریختن اعتماد بروکراتیک بین دو کشور است و لاجرم تبعاتی دارد که "افشاکنندگان" در این مورد خاص به دنبال آن بوده اند.

ترکمنچای

مواضع آقای پمپئو و تشبیه این تفاهم نامه به "ترکمنچای" نیز ناشی از اهمیت بسیار زیاد روابط این دو کشور است. واکنش منفی اعراب و اسرائیل و حتی برخی اروپایی ها همه از این زاویه قابل فهم است. بررسی نظرات اندیشمندان و اندیشکده های بین المللی از اسرائیل گرفته تا اروپا و خود آمریکا نشان می دهد که حتی در یک مورد هم روابط ایران و چین را بی اهمیت و عادی توصیف نکرده اند، آن وقت "تعدادی" در ایران بجای درک این اهمیت، روابط را عامدانه به دست دنیای مجازی و بحث کوچه و بازار کشانده و بعد خود در مقام دفاع بد از این "تفاهم" بر آمده اند که نتیجه اش یا توقف مذاکرات مرتبط با "تفاهم" و یا تضعیف آن به بی خاصیت ترین شکل خود است. به طور مثال وقتی وزیر امور خارجه طی مصاحبه ای تاکید دارد که ذره ای از خاک خود را به چین نخواهیم داد تنها در جهت فضای مخالف "تفاهم" قابل ارزیابی است.

لاجرم از منظر طرف خارجی مذاکرات این باور به وجود خواهد آمد که بخشی از الیت سیاسی ایران با روابط ایران و چین مشکل دارد یا جریان مخالف تفاهم در ایران قوی است و با ترفندهایی تلاش بر توقف روند دارد و بروکراسی دولتی نیز توان توجیه اقدامات خود را ندارد.

نهایتا اگر متن 18 صفحه ای منتشر شده را متن اصلی در نظر بگیریم که دولت برای "کاهش فشار" برخود انتشار داد می توان گفت که متاسفانه بر هیچ تحلیل اقتصادی، سیاسی و استراتژیکی در دوران کنونی استوار نیست. چه نتیجه ای را باید متصور بود اگر مجوعه نیازهای کشور به صورت تلمبار شده و بدون اولویت حتی اگر فصل بندی هم شده باشد را به کشور دیگری ارائه دهیم؟ این مجموعه مشخص نمی کند که آیا ایران با این تفاهم دنبال خام فروشی معادن و منابع است؟ دنبال یک پایه نگه داشتن اقتصاد ایران بر پایه نفت است یا به دنبال کاهش وابستگی به نفت؟ دنبال اقتصاد مقاومتی است؟ دنبال مشخص کردن جایگاه ایران در زنجیره ارزش تولید جهانی هست؟ آیا این تفاهم نامه بازار صادراتی برای ایران می گشاید؟ آیا این تفاهم نامه سرمایه گذاری خارجی مولد را برای ایران به ارمغان می آورد؟ آیا ایران دنبال تامین امنیت سیاسی است؟ این "تفاهم نامه" مجموعه ای از آمال و آرزو و پیشنهاد یکطرفه است اما بی برنامگی نظام فکری و کارشناسی "دولت" را که نمی داند چقدر منابع در دسترس دارد و چه کارهایی در اولویت و نهایتا اینکه نمی داند با یک کشور بزرگ همچون چین چه کار باید و یا می خواهد انجام دهد را شفاف سازی می کند. لذا نتیجه قابل تصور در این گونه شرایط آن خواهد بود که طرف مقابل، حالا هر طرفی که باشد مدیریت مذاکرات را به عهده بگیرد و فقط منافع خود را تامین کند و نهایتا نصیب ایران نیز تبلیغات فراوان و بهره اندک باشد.

دیپلماسی ایرانی

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها