روزنامه جهان صنعت تحلیل کرد
اقتصاد سیاسی ایران در قاب پاییز 1399
ساعت 24 - گاهی آدمی باید بایستد و به پشت سر نگاه کند و امروز و الانش را ورانداز کند و چشماندازی را برای آیندهاش در نظر بگیرد. این سه کار یعنی دیدن آنچه بر سر جامعه آمده است، آنچه امروز هست و آنچه آیندهاش را میسازد. برای جامعههای انسانی از جمله ایران یک راه انکارناشدنی برای پیمودن است. نوشته حاضر بیشتر بر آنچه الان یعنی در قاب پاییز ۱۳۹۹ هستیم را در قالب اقتصاد سیاسی ایران پوشش میدهد. بدیهی است نوشته کوتاه و گویاست که ریخت و اندازه ایران در قاب پاییز ۱۳۹۹چگونه است.
بدون رودربایستی و بدون اینکه بخواهیم روزهای بهتر آینده را انکار کنیم باید راست و درست بگوییم ایران ارجمند، ایران باستانی، ایران سرد و گرم بسیار چشیده و ایران برخاسته از فروافتادنهای دورهای این روزها و در پاییز ۱۳۹۹روز و روزگارش شیرین و دلنشین و شادیبخش نیست و حال عمومی قابل تعریفی ندارد. این بد بودن حال و روز ایران در قاب پاییز ۱۳۹۹ هرگز نباید انکار کردن این باشد که در آینده نیز چنین خواهد بود. اینجا یک سرزمین با تاریخی دراز و دورههایی نفسگیر از فرازها و فرودها و تلخیها و شیرینیهاست که همچون ققنوس بارها از زیر خاکستر ویرانیها بیرون آمده است. هر ایرانی که دلش برای این کشور میتپد و نیرومندی و سرافرازی برایش آرزو میکند از ژرفای دل و ذهن خود میخواهد این روزهای ناخوش بروند و دیگر برنگردند اما این آرزوی سترگ روزی از ذهن و دل بیرون شده و خود را مینمایاند که همه برایش کار کنند و سختی بکشند و خوشخیالیها، کجرویها و رخوت و سستی را کنار نهاده و با جان و دل و با درستی و راستی و با یکدلی و سازگاری کوشش کنیم. این راه رفتن در روشنایی و داشتن چشمانداز خوشحالکننده هنگامی از خیالی بودن دور میشود که امروز این سرزمین بدون لکنت زبان و بدون هراس، خوب و کارشناسانه و با دسترسی به نماگرهای درست و بهنگام و آگاهانه در ترازوی داوری بنشیند. هیچ آدم دلسوز به این مرز و بوم و هیچ فرد دانا و بینایی در این سرزمین نیست که نداند ارزیابی ایران در شش ماه نخست سال را باید ارزیابی کل واحدی به نام ایران دانست و در نگاه نخست این پدیده را بررسی کرد به این معنا که نمیتوان و نباید سیاست ایران را از اقتصاد، امور اجتماعی را از امور فرهنگی و یا مساله زنان را از مساله کل جمعیت جدا و جداگانه بررسی کرد.
جهان از نگاه نظام سیاسی ایران
بدون چون و چرا همه ایرانیان ساکن در سرزمین مادی و یا پراکنده شده در کره زمین نیک میدانند مساله شماره یک و اول امروز ایران همانند دیروز و روزهای سپری شده و حتی روزهایی که در پیش داریم مناسبات ایران با قدرتهای بزرگ جهان به ویژه ایالات متحده آمریکاست. در یک ارزیابی کلی میتوان حکم داد سیاست خارجی ایران در قاب پاییز ۱۳۹۹ همان سیاست خارجی است که در ماهها و سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب ترسیم شد. سیاست خارجی ایران بر پایه تضاد با نظام سیاسی آمریکا به عنوان قدرت اصلی جهان استوار شده و در نگاه ایران به جهان در پاییز ۱۳۹۹ دگرگونیهای احتمالی درون آمریکا بیش از هر زمان دیگری سرنوشتساز است. مدیریت اصلی سیاست خارجی ایران باور ندارد آمریکا و غرب دلش برای ایرانیان میسوزد و سر سوزنی به ایرانیان کمک خواهد کرد بلکه با همه نیروی خود میخواهد نظام سیاسی حاکم بر ایران را تضعیف کند. پیامدهای این سیاست خارجی ضدآمریکایی و ضد نظام سلطه به رهبری آمریکا در حوزههای سیاست داخلی، در حوزه تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاستهای مربوط به اداره اقتصادی کشور پرشمار و گوناگون بوده است.
محاصره اقتصادی
اقتصاد ایران حالا و پس از سپری شدن دو سال از دور تازه رژیم تحریم و با همه جانفشانی نیروهای پیدا و پنهان برای بنبستشکنی تحریمها اما تا اندازه زیادی از هر سو محاصره شده است. پیامدهای تحریم دامنهدار و طولانی علیه اقتصاد ایران به مرور آثار و پیامدهای خود را در سطح کلان بر جا میگذارد. واقعیت این است که دولت ایران در قاب پاییز۱۳۹۹ زیر شدیدترین فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دارد و پیامدهای تحریم حالا به آستانه بودجه ۱۳۹۹ رسیده است و دولت ایران اگرچه بر زبان نمیآورد اما در شرایط دشواری برای دخل و خرج قرار دارد. درآمدهای پیشبینیشده دولت برای صادرات نفتخام و به دست آوردن منابع ارزی با شکست مواجه شده است. اگرچه برخی کشورهای دوست ایران بارها بر زبان آوردهاند تحریم آمریکا را نمیپذیرند اما در عمل نیز کاری برای ایران انجام نمیدهند و شرکتهای کوهپیکر راه خود به ایران را به سوی دیگر کشورها کج کردهاند. در قاب پاییز ۱۳۹۹ حتی نسیمی کوچک از ورود سرمایههای خارجی و نیز تمایل غولها برای اقتصاد ایران نمیوزد.
نفت خودش رفت
مدیران سیاست و اقتصاد در ایران بیش از نیمسده است هر سال به شهروندان میگویند میخواهیم بودجه را از درآمد صادرات نفت رها سازیم. حالا در قاب پاییز ۱۳۹۹ و بدون اینکه مدیران ایرانی ارادهای داشته باشند درآمد نفت خودش از سفره و خزانه مردم و دولت رفت و شوربختانه در بازار جهانی نفت نیز ردی از نفت ایران دیده نمیشود. بودجه ایران در شش ماه نخست امسال اما یک اتفاق بزرگ زیرپوستی را تجربه کرد که کمتر درباره آن صحبت شده است. اتفاق غمانگیز از دست دادن بازارهای صادراتی نفت ایران به ویژه بازارهای هند، کره جنوبی و ژاپن و تا اندازهای چین است. در قاب پاییز امسال و بر اساس صلاحدید دولت و نهادهای قدرت تقریبا آماری از میزان صادرات نفت ایران ارائه نشده بود تا اینکه محمدباقر نوبخت لابد در پی اصرار مجلس انقلابی اعتراف کرد در چهار ماه نخست بسیار اندک از پیشبینی فروش نفت لباس عمل پوشیده است.
مناسبات مردم و دولت
نهاد دولت در ایران همانند جوامع دیگر در نوک پیکان برخورد با شهروندان قرار دارد و با وجود اینکه دولتهای ایران نسبت به همتاهای خود قدرت کمتری دارند اما هر اتفاقی در این سرزمین بیفتد نگاه شهروندان به سوی دولت دوخته میشود. واقعیت این است که مناسبات گروههای اجتماعی با نهاد دولت بهویژه دولت دوازدهم آنچنان که باید صمیمی و از سر اعتماد و وفاداری نیست. شهروندان ایرانی مثل کارگران و کشاورزان و کارمندان شاهد کاهش قدرت خرید خود هستند و در برابر نرخ فزاینده تورم ناتوان شدهاند و دولت نیز توانایی مهار این عنصر را ندارد و با وعدههای بیهوده و بیسرانجام کار را دشوار میکند. کارفرمایان ایرانی به چشم میبینند که دولت به جای تعامل با آنها و باز کردن گره کارشان هدفش بیشتر این است که آنها را مهار کرده و از سرمایه و درآمد و ثروت آنها برای خود چیزی به دست آورد. دولت با لایحههای آسیبساز مثل لایحه تجارت، لایحه مالیات و تاسیس وزارت بازرگانی اعتماد بخش خصوصی را از دست داده است. در قاب پاییز ۱۳۹۹ شهروندان دل خوشی از دولت ندارند.
دلار بر فراز
کمشمار شدن نوشتههای عبدالناصر همتی، رییس کل بانک مرکزی در اینستاگرام خود و صدای نارسای او با لحنی نهچندان نیرومند نشان میدهد دیگر آن ارادهای که پیش از این نشان میداد میتواند دلار را مثل موم در دست داشته باشد شکسته است. قیمت هر دلار آمریکا به مثابه شاه ارزها در بازار ارز ایران در اوج نشسته و با ۳۲۰۰۰۰ ریال دادوستد میشود. این موضوع نشان میدهد این ارز در صدر قرار دارد و شوربختانه همراه با اوجگیری خود قیمت سایر کالاها و خدمات را نیز به آسمان میبرد. سیاستهای ارزی دولت و تهدیدها و تطمیعهای رییس کل بانک مرکزی سد راه دلار نشد و توانست در یک دوره کوتاه خود را به صدر رشد در چند دهه تازه سپری شده در یک نیمسال برساند. حالا دلار فرمانده اقتصاد ایران شده است و این برای اقتصاد و سیاست کشور تلخ است. در قاب پاییز ۱۳۹۹ چشمانداز بازار ارز تیره و غبارآلود است.
سرد شدن آتش سرمایهگذاری
سرد شدن آتش سرمایهگذاری آن اندازه لرزه بر تن اقتصاد ایران انداخته است که صدای به هم خوردن دندانهایش را میتوان در قاب پاییز ۱۳۹۹ و در حالی که سرمای بیشتر در راه است، شنید. تلاش دولتها این است که سرمایهگذاران فعلی را با استفاده از اهرمهای تشویقی واقعی در مسیر توسعه واحد اقتصادی خود قرار دهند و همچنین راههایی را برای سرمایهگذاران تازه باز کنند و در نهایت همه شهروندان درون و بیرون سرزمین را در مسیر اقدام سرمایهگذاری قرار دهند. دقت در برخی آمارها نشان میدهد موتور سرمایهگذاری در ایران متاسفانه خاموش است و بدتر از خاموش شدن این متغیر اصلی اقتصاد، این است که این درد در جسم و جان ایران نهادینه میشود. رشد اقتصادی هر کشوری از جمله ایران که عامل مهمی در برطرف کردن فقر و تنگدستی است، میزان و نرخ رشد سرمایهگذاری است که در ایران خاموش شده است و کارشناسان و اقتصاددانان به درستی میگویند باید منتظر فقیرتر شدن ایران باشیم. در شش ماه نخست امسال آمارهای کمی از تحولات سرمایهگذاری داخلی و خارجی در ایران منتشر شده و بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران هنوز در این باره آمار دقیقی ارائه نکردهاند اما فقدان تحرک در این بخش قابل لمس است.
تجارت کوچکشده
نفس اقتصاد ایران را همواره در نیمسده تازهسپریشده پول نفت تازه میکرد و حالا این روزنه بسیار تنگ شده است. دولت و نهادهای حاکمیتی امیدوار بودند بتوانند با راهاندازی گسترش صادرات کالاهای غیر از نفت درآمد ارزی لازم برای هزینههای ارزی را دست و پا کنند. اما شوربختانه در قاب پاییز ۱۳۹۹ این راه نیز دیگر فراخ و هموار نیست و کاروان صادرات ایران به کندی راه میپیماید. تجارت جهانی بر اثر بیماری افتاده بر جانش کوچک شده و شهروندان جهانی هم حوصله و پول برای خرید پسته و فرش و خشکبار ایران ندارند و بازار چین هم با کاهش چشمگیر در قیمت و تقاضای فرآوردههای پتروشیمی مشتری پرهیجانی نیست. سقوط نزدیک به ۳۰ درصدی صادرات و بسته شدن نسبی راه صادرات کالا به عراق، ترکیه و افغانستان کار را سختتر کرده است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.