تلاش برای فتنه افروزی علیه تهران در آخرین روزهای دولت ترامپ
ساعت24 -در مورد ورود قدرتهای فرامنطقهای در منطقه خاورمیانه، بیش از هر کشور دیگری، این نام آمریکاست که در صحنه بینالملل مورد توجه قرارگرفته، بهگونهای که به صورت مستقیم و غیرمستقیم، الگوهای رفتاری این کشور بر روند تحولات منطقه تاثیرگذار بوده است.
بر همین اساس، یکی از دلایل عمده تشدید بحران بین ایران و عربستان در سالهای اخیر را میتوان تا اندازه زیادی ﻧﺎﺷﯽ از سیاستهای اعمالشده ایالات متحده در ﻣﻨﻄﻘﻪ داﻧﺴﺖ. ازآنجاییکه این کشور از ﻧﻔﻮذ ﺳﯿﺎﺳﯽ - ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ و اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژیکی جمهوری اسلامی در بین ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﮕﺮان ﺑﻮده، به خوبی متوجه این مسئله شده است که در صورت پیشرفت ایران، ﻣﺮدم ﻣﻨﻄﻘﻪ آمادگی ﭘﺬﯾﺮش اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژی اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ اﯾﺮان را دارا هستند. به همین دلیل، آمریکا تمایل دارد تا عربستان را رو در روی ایران قرار دهد به همان شکل که صدام حسین را برای مهار ایدئولوژی انقلابی ایران، به جنگ علیه تهران تحریک کرد. آمریکا خوب می داند که در صورت همکاری و هماهنگی بازیگران منطقه ای و حل نهایی مشکلات منطقه، دیگر نه بهانه ای برای ماندن دارند و نه زمینه ای برای غارت ثروت های منطقه؛ به همین دلیل است که تمام تلاش خود را به کار گرفته تا ابتکارهای صلح و تنش زدایی درمنطقه را خنثی کند.
از این رو در مقطع کنونی آمریکا میکوشد جایگاه سنتی عربستان را در سیاست خارجی خود، بهعنوان متحدی استراتژیک در خاورمیانه مطرح، و نقش آن را در عرصه سیاست منطقهای ترمیم کند. از سوی دیگر، در تلاش است با وابسته سازی هر چه بیشتر ریاض به خود، نقش مداخلهگر خود را در آینده امنیتی منطقه، بهعنوان عمدهترین قدرت تعیینکننده، تثبیت کند. در مقابل، سعودیها نیز در سایه سیاست ایران هراسی آمریکا و برای نفوذ و قلدری در منطقه، در پی تحکیم روابط خود با آمریکا بهویژه در عرصه امنیتی – دفاعی و افزایش نقش منطقهای خود، از این سیاست آمریکا استقبال میکنند. در چنین فضایی، روی ﮐﺎر آﻣﺪن دوﻧﺎﻟﺪ ﺗﺮاﻣﭗ در آﻣﺮﯾﮑﺎ، ﻓﺮﺻﺘﯽ را در اﺧﺘﯿﺎر سعودیها قرارداد ﺗﺎ ﺑﺎر دﯾﮕﺮ از ﻃﺮﯾﻖ دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ پترو دﻻر، آﻣﺮﯾﮑﺎ را در راﺳﺘﺎی ﻫﺪف ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﯾﺮان، وارد ﻣﻌﺎدﻻت منطقهای کند. در مدتزمانیﮐﻪ از روی ﮐﺎر آﻣﺪنﺗﺮاﻣﭗ در آﻣﺮﯾﮑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ، دﯾﺪارﻫﺎ و گفتوگوهای ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﻘﺎﻣﺎت دو ﮐﺸﻮر در ﻣﻮرد ﻣﺴﺎﺋﻞ منطقهای از جمله؛ ﺑﺤﺮان ﯾﻤﻦ، ﺳﻮرﯾﻪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﻮﺿﻮعات مرتبط با اﯾﺮان، ﺻﻮرتﮔﺮﻓﺘﻪ است، ﮐﻪ ﻧﺸﺎن میدهد دو ﻃﺮف از ذﻫﻨﯿﺖ اﺧﺘﻼف زای دوران اوﺑﺎﻣﺎ ﻋﺒﻮرﮐﺮده و به نوعی به یک ﺗﻔﺎﻫﻢ دوﺑﺎره دست یافتهاند؛ ﺗﻔﺎﻫﻤﯽﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﺎدآوری ﺷﺮاﮐﺖ راﻫﺒﺮدی و ﭘﺮداﺧﺖ دﻻرﻫﺎی ﻧﻔﺘﯽﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺑﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺻﻮرتﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.به عنوان مثال ترامپ در دیدار با ملک-سلمان، بزرگترین قرارداد تسلیحاتی جهان را با ریاض امضا کرد، که این خود میتواند دلیلی برای هرچه تهاجمیتر شدن رویکرد عربستان در قبال تحولات جاری باشد، بهگونهای که این کشور با استفاده از دیپلماسی پترودلار و با تکیه بر حمایتهای نظامی و تسلیحاتی آمریکای دوران ترامپ، درصدد مهار نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و فروپاشی لایههای مقاومت اسلامی برآمده است. با شکست ترامپ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا، سعودیها سرمایه گذاری های کلان خود را در خطر می بینند. آنها در کنار نتانیاهو و پومپئو وزیر نفرت پراکن آمریکا، در تلاشند که در آخرین روزهای دولت ترامپ فتنه ای در منطقه ایجاد کنند تا از سویی ضربه ای سنگین به ایران وارد شود و از سوی دیگر دولت بایدن را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. درمجموع میتوان ﮔﻔﺖ ﺗﺤﻮل در اﺳﺘﺮاﺗﮋی آمریکا بهعنوان ﻣﺘﻐﯿﺮ بینالمللی مداخلهگر در ﻧﻈﻢ اﻣﻨﯿﺘﯽ در ﺣﺎلﮔﺬار ﻏﺮب آﺳﯿﺎ، ﺑﻪافزایش تنش میان اﯾﺮان و ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﻌﻮدی منجر شده اﺳﺖ. بهگونهای که ﻫﻤﺮاﻫﯽ ایالات متحده در ﭼﺎرﭼﻮب رواﺑﻂ ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن در راستای سیاست مهار ایران، قواعد بازی تهران و ریاض را تغییر داده و به افزایش تنش و دشمنی میان آنها منجر شده است.
نویسنده: پارسا جعفری، کارشناس روابط بین الملل – دیپلماسی ایرانی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.