عباس آخوندی : مردم دیگر فهمیده اند نباید به وعده دهنده یارانه بیشتر رای دهند
رییس سیزدهم جلوی کارخانه تولید فساد را بگیرد
ساعت 24 - رییس دولت سیزدهم با کدام سازوکار و روش سیاسی بر رقبای خود پیروز خواهدشد؟ شورای نگهبان به مثابه نهادی بسیار موثر به کدام کاندیداها مجوز ورود به مبارزه برای کسب قدرت را می دهد؟ دوجناح اصلی سیاسی یعنی جبهه اصلاح طلبان و جبهه اصولگرایان با این هممه طیف های پرشمار با کدام ساز وکار به نفر واحد برای مغرفی به جامعه برای انتخابات سیزدهم به اجماع می رسند؟
در این مقطع مردم به این نگاه میکنند که هر کسی میخواهد نامزد شود و هر گروهی میخواهد از نامزد انتخاباتی پشتیبانی کند چقدر مسئله ایران را میفهمند. شما به عنوان شهروند صبح که از خواب بیدار میشوید چقدر فکر میکنید شرایط تا آخر شب آرام است و چقدر فکر میکنید ممکن است تا آخر شب صد اتفاق پیشبینینشده بیفتد؟ کشور پر از عدم قطعیت است. ایرانیان صبح که بیرون میآیند، تا به هم میرسند میگویند چه خبر؟ یعنی هر لحظه منتظرند که اتفاقی بیفتد یا قیمت کالایی افزایش یافته یا یکی در گوش دیگری زده و چالشی ایجاد شده و یا دادگاهی اظهارنظری کرده و عدم مشروعیتی در جایی ایجاد شده و مسائلی از این دست.
نهاد جامعه در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به شدت ناآرام است. خیلی مهم است کسی که میآید چگونه بخواهد این ناآرامی را آرام کند و وضعیت ثبات وخیلی مهم است کسی که میخواهد رییسجمهور شود چطور ناآرامیها را آرام میکند و ثبات و امنیت در کشور ایجاد میکند یا اینکه بر تنشها میافزاید؟ امنیت در کشور ایجاد کند و یا اینکه بر تنشها بیفزاید و مشکلات را چندچندان کند. آرام کردن مفهومش این نیست که بگوییم همه چیز آرام است، هیچ مشکلی نیست و بروید در خانههایتان بنشینید، بلکه مفهومش این است که چقدر این فرد ریشه مسئله را فهمیده است. وقتی در کشوری امکان تجارت نیست و نتوان تجارت سالم و متعارف داشت، یعنی اقتصاد در حال توقف و درگیر فساد تودرتو و عمیق است. اقتصاد هم که متوقف شود، نتیجهاش بیکاری و فقر و بهراهافتادن چرخهی فساد است. مردم میفهمند کسی که میگوید اوضاع را آرام کنیم آیا او میخواهد که این کار را از طریق روان کردن تجارت و حل مسئله ایران با جهان و حل مسئله مبادله مالی انجام دهد و یا با سرپوش گذاشتن بر واقعیت و حرکتهای نمایشی. وقتی نتیجه صحبت کسی توقف مبادله است، آرامش حاصل از آن توسعه فساد است. مردم میفهمند که این یک شعار بیش نیست. مردم کاملا حواسشان هست.
بخش عمدهای از اقتصاد در ایران زیرزمینی شده است. وقتی اقتصاد زیرزمینی میشود مفهومش این است که افراد خاصی به منابع پول و قدرت دسترسی دارند و بقیه ندارند. مابقی داستان شفافیت، عدالت و رقابت در چنین شرایطی به مسائل غیرواقعی تبدیل میشود. زمانی که مبادله مالی در ایران متوقف میشود و شما از طریق عادی نمیتوانید مبادله کنید، کل تجارت ایران باید ۶۰ دور بچرخد و هزار و یک گرفتاری داشته باشد. مفهوم شفافیت و رقابت در چنین شرایطی چیست؟ وقتی شفافیت نباشد فساد رخ میدهد. در جامعهای که پر از فساد است مردم چطور میتوانند آرامش داشته باشند و مفهوم کارآمدی چیست؟
در بحث های انتخابات مهم است که در شرایط پیش رو آن کسی که حرف میزند ریشه مسائل را چقدر توانسته درست بفهمد و مسئله را با مردم درست در میان بگذارد. ممکن است یکی بگوید همین است که هست، قرار است اقتصاد غیررقابتی و صددرصد زیرزمینی و غیرشفاف داشته باشیم، ولی در عین حال به جای یارانه ۴۵ هزار تومانی، ۱۰۰ هزارتومان و یا بیشتر یارانه میدهیم. این عمق عوامفریبی است و مسئلهای نیست که مردم متوجه نشوند. مردم به خوبی این را میفهمند که افزایش یارانه ۴۵ هزار تومانی به ۱۰۰ یا ۱۲۰ هزار تومان با حفظ زیرزمینی بودن همه اقتصاد و غیرشفاف بودن آن به چه معناست. آن طرف و شما این طرف به مردم میگویید که به جای ۴۵ هزار تومان به شما ۱۰۰ هزار تومان یارانه میدهیم. از این هیچ کارآمدی درنمیآید و مفهومش یک نوع دولت پوپولیستی فرسایشی است که مردم را به سمت فقر مطلق پیش میبرد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.