تحلیل پروفسور محمود منشی پوری ، استاد دانشگاه سانفرانسیسکو
ایران با آمریکا دوست نباشد اما دشمن هم نباشد
ساعت 24 - ترامپ در مدتی که سر کار بود، دولت حسن روحانی را تضعیف کرد و تندروها را قوی تر کرد. البته با سیاست فشار حداکثر به هیچ هدفی نرسید و ایران را پای میز مذاکره نیاورد. ضمن اینکه با شروع سال ۲۰۲۰ و در پایان آن، قاسم سلیمانی و محسن فخری زاده ترور شدند. دولت ترامپ در مورد ایران هیچ دستاوردی نداشت و نتوانست نتیجه ای به دست آورد و کاری را از پیش ببرد.
نفر دوم که بر ایران اثر گذار است، مسلما وزیر امور خارجه یعنی «آنتونی بلینکن» است که در مصاحبه چندی پیش خود و در مقابل سنا، اظهار کرد: ما عجله ای برای مذاکرات برجام نداریم و باید با متحدان خود در اروپا و خاورمیانه صحبت و مشورت کنیم . ما باید خیلی از مسائل را حل کنیم. ایرانی ها باید نشان دهند پایبند توافقات خود هستند. فعلا که ایران به تعهدات خود پایبند نیست. وزیر امور خارجه ایران نیز در پاسخ به بلینکن گفت: ما قصد انجام مذاکره با امریکا را نداریم. آن چیزی که امریکا در سال ۲۰۱۵ وارد شده بود سر جایش است و بعد از آن شما از آن قرارداد بیرون آمدید. شما در ابتدا به آن قرارداد وارد شوید تا ما به تعهدات خود به نحو احسن عمل کنیم. صحبتهایی که سیاست مداران در مقابل مطبوعات انجام میدهند با گفته هایشان در پشت پرده بسیار متفاوت است. جالب بود که صحبتهای مشاور امنیت ملی با وزیر امور خارجه امریکا در خصوص ایران متفاوت بوده است. از آن جایی که صحبتهای وزیر امورخارجه باید از طریق سنا تایید شود، باید در مقابل نمایندگان به گونه ای محتاطانه صحبت کند و سعی کند محافظه کارانه رفتار کند. به هرحال اختلافات کوچکی که بین این دو فرد وجود دارد. اما مهمترین شخصی که پرونده ایران به دست او خواهد افتاد، نماینده ویژه یعنی «رابرت مالی» است که نقش عمده ای در خصوص برجام دارد. دولت بایدن قصد انجام مذاکرات سریع با دولت روحانی دارد. دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد. زیرا بایدن این دولت را به خوبی می شناسد و در سال ۲۰۱۵ زمانی که معاون دولت اوباما بوده است به خوبی از اهداف ایران و تیم این دولت با خبر است و آشنایی دارند.
دومین نکته این است که امریکا قصد دارد مسئولیت برجام را به عهده ایران بیندازد. با توجه به خرداد ماه ۱۴۰۰ و انتخابات ریاست جمهوری ایران، هدف بایدن این است که اگر محافظه کاران بر سر کار آمدند این گونه مطرح کند که ما با دولت روحانی وارد مذاکره شدیم و قراردادی را منعقد کردیم و الان شما هستید که از این قرارداد به طور غیر قانونی میخواهید خارج شوید. مذاکرات دولت بایدن با روحانی یک مذاکرات مرحله ای خواهد بود، یعنی اصطلاحا قطره چکانی. مذاکره ای نیست که به توقف کامل تحریم ها منجر شود بلکه در کاهش این فشارها اثرگذار است. همچنین، مسئله مهم دیگر این است که عادی سازی رابطه بین امریکا و ایران اتفاق نخواهد افتاد، البته غیر قابل تصور نیست و امکان آن وجود دارد، اما احتمال بعید به نظر می رسد.جوی در امریکا اکنون وجود دارد که باید با ایران ستیز نکرد و پای مذاکره نشست. اجماع قابل ملاحظه ای در خصوص ایران وجود دارد در حالی که مخالفتهایی هم وجود دارد. این اجماع نشان می دهد که امریکاییها از جنگ در منطقه خسته شده اند. بنابراین دنبال راه حلهایی می گردند که با ایران سازش کنند و بتوانند مصالحه ای را انجام دهند. بنابراین شعارهای ایران دال بر امریکاستیزی موجب قوی تر شدن گروههای تندرو در امریکا می شود. ایران باید در منطقه به دنبال تشنج زدایی باشد. عادی سازی روابط یک هدف واقع بینانه نیست اما تشنج زدایی هم قابل دستیابی است و هم سیاست معقولی است. ممکن است ایران با عربستان وارد مذاکرات شود و یا دست از حمایت حوثی ها بردارد و یا از دخالت در سوریه و یمن دست بکشد.
پژوهشکده مطالعات خاورمیانه
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.