خیز عباس آخوندی برای انتخابات ریاست جمهوری
ساعت 24 - نامزدی و عدم نامزدیام درانتخابات ریاست جمهوری در بهار 1400 در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در ایام ثبت نام درباره کاندیداتوریام تصمیم میگیرم. اکنون اظهار نظر در این رابطه بسیار زود است؛ اما از نظر من انتخابات فرصتی است تا بتوان درباره مسائل بنیادین و جاری به گفت و گو پرداخت.
ریشه مشکلات
همه این مشکلات و ناکارآمدی ها این مسئله برمی گردد که ما نمیتوانیم تصمیمات بلند مدت در حوزه امنیت، سیاست، اقتصاد، اجتماع ... اتخاذ کنیم تنها به این دلیل است که در تعریف ملت در ایران گرفتاریم. چون ملت را تعریف نکردیم دولت را هم نتوانستیم تعریف کنیم. به همین دلیل هم امروز با پدیده بی دولتی و چند دولتی مواجههایم. درجایی گفتم ما به جای یک دولت 5 دولت داریم. از کشوری با وجود 5 دولت توسعه، اتحاد ملی و... ایجاد نمیشود. تعریف ملت برای اتحاد ملی ضروری است یعنی حس هم سرنوشتی وهم پیوندی در یک سرزمین. انتخابات به عنوان یک گفتوگوی ملی فرصتی فراهم میکند تا ملتی بتواند 4 سال عملکرد دولت یا مجلس را مورد بررسی قرار دهد و مسیر جدیدی انتخاب کند از این رو، یک بخش انتخابات گفتوگوی ملی است و بخش دیگر آنکه در جامعه ایران یک سلسه منافع متعارض شکل گرفته منجر به نوعی نزاع شده است. امروز شکاف اجتماعی در بالاترین سطح خود قرار دارد. حتی در خانوادهها نیز شکاف اجتماعی بسیار شدیدی ایجاد شده است. قاعدتا انتخابات یک راه و رسم حل و فصل منصفانه منازعات برای رسیدن به صلح اجتماعی است. انتخابات میگوید گروهی که ما را نمایندگی میکردند در نمایندگی خود موفق یا ناموفق بودند. اگر ناموفق بوده باشند ما خواستار انتخاب گروهی دیگر برای نمایندگی خود هستیم؛ بنابراین انتخابات فرصت تجدیدنظر، بازاندیشی، فکر و گفت وگو و حل و فصل منازعات است. معتقدم که در این وضعیت گوشها حساس میشود و همه میخواهند بدانند که مخالفان و موافقان چه میگویند. اگر بخواهم با کسی مخالفت کنم بازهم میخواهم بدانم مخالفم چه میگوید. اگر با کسی موافقت کنم بازهم میخواهم بدانم عمق سخن موافق من چیست؛ بنابراین هم رفتارش را مورد ارزیابی قرار میدهم و هم به سابقه تاریخی رفتارها، سخنان و شعارهایش بازمی گردم تا ببینم در مقاطع حساس چگونه رفتار کرده است. اگر درجایی منافع ملی با منافع شخصیاش در تعارض بود آیا او توانست از خیر منافع شخصی به نفع منافع عمومی عبورکند؟ آیا به تعهداتش وفاداربوده است؟ اگر نتوانست به تعهداتش عمل کند آیا صادقانه به مردم گفت که نمیتوانم به تعهداتم عمل کنم؟
راه برون رفت از چالشها و بحرانها
آخوندی که ایده ایران را در سالهای تازه پشت سرگذاشته در ایران مطرح کرده است در باره توانایی این ایده برای حل مسایل ایران و عبور از بحران ها و چالش ها گفته است : ایدهی ایران دو ویژگی دارد نخست آنکه ملت را تعریف میکند یعنی مبنایی برای تعریف ملت در ایران قلمداد میگردد. مسئله ای که پس از مشروطه تا به امروز هنوز نتوانستهایم به یک تعریف مشخص درباره آن برسیم. تا وقتی که این مسئله حل نشود امکان خروج از جامعه کوتاه مدت را نداریم. ما زمانی ازاین وضعیت خارج میشویم که به یک تعریف مشخص از ملت دست پیدا کنیم؛ بنابراین مبنای ایدهی ایران، تعریف ملت است. ویژگی دوم این است که یک منطقه تمدنی تعریف میکند که امکان زیست، منافع و کار مشترک در آن فراهم میآید. پس از این، ملت در یک چهارچوب محصور نیست و آن منطقه حوزه تمدنی ایران است. این بدین معنی است که من در یک محله زندگی میکنم که با همسایههایم منافع مشترک دارم. آسایشم در گرو آسایش همسایههایم است. اگرخانهی همسایه آتش بگیرد من نیز آرامش ندارم زیرا امکان سرایت آتش به خانهام نیز وجود دارد.
مفهوم فراملی یعنی اینکه اتفاقاتی که در حال وقوع است بزرگتر از اندازه دولت و ملت است. آلمان با همه قدرتش، آلمان بودنش به تنهایی کفایت نمیکند و باید محور اتحادیه اروپا شود. فرانسه با همه قدرتش در نهایت کمک به شکلگیری اتحادیه اروپا میکند. آمریکا با وجود اینکه مشتمل بر 52 ایالت است نفتا را ایجاد میکند. در شمال آمریکا برای خود باید قاعده بزرگتری تعریف کند. کشورهای آمریکای لاتین اتحادیه مرکوسور را تعریف میکنند؛ زیرا برزیل و نیکاراگوئه و سایر کشورهای این منطقه به تنهایی نمیتوانند به مسیر خود ادامه دهند. آسیای جنوب شرقی «آ. سه. آن» را تعریف میکند. هر کدام از این مناطق برای خود منطقه ای تعریف کردند. اما در ایران هیچ منطقه ای تعریف نشده است. اگر از یک ایرانی بپرسیم که برای خود چه منطقه ای تعریف میکنی؟ اوغلب با پاسخ روشنی رو بهرو نمیشویم. به طور مثال وقتی درانگلستان تحصیل میکردم در دانشکده میدیدم صدها نفر از اسپانیا، ایتالیا و ... به دانشکده میآمدند. از استادمان پرسیدم که این افراد با ملیتهای مختلف اینجا چه کار میکنند. او در پاسخ گفت ما بعد از عضویت در اتحادیه اروپا به خاطر اینکه حس کنیم علاوه بر ملیت مان عضو یک منطقه بزرگتر هستیم از همان دوره دانشجویی به کشورهای اروپایی سفر میکنیم. ایتالیایی به انگلستان وآلمانی به ایتالیا و اسپانیایی به کشورهای اسکاندیناوی و... سفر میکند تا تجربههای مختلفی داشته باشند و احساس کنند به منطقه بزرگتری تعلق دارند؛ اما ما ایرانیان فراتر از ایران به کجا تعلق داریم؟ بنابراین حس تعلق امر مهمی است؛ زیرا برای داشتن امنیت، امنیت مان باید فراتر از چهارچوب مرزها باشد. اقتصاد و روابط فرهنگی مان نیز باید فراتر از چهارچوب مرزهایمان باشد. در این رابطه ایدهی ایران به ما میگوید تو تعلق به یک تمدن داری. هم اکنون بیش از 400 میلیون نفر در حوزه نوروز زندگی میکنند. همه نوروز را گرامی میدارند و به واسطه این وجه اشتراک میتوانیم هم صحبت، هم اعتقاد و هم منفعت باشیم، با یکدیگر زندگی و امنیت یکدیگر را حفظ کنیم. لازم نیست که امروز قرار بگذاریم از یکدیگر دفاع کنیم. بیش از 2000 سال است که کنار یکدیگر زندگی کردهایم؛ بنابراین مسئله اصلی این است که بتوان از فرصت انتخابات برای گفت و گوی ملی استفاده کرد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.