دشواری اتمام جنگهای امریکا در عراق، سوریه و افغانستان
چرا امریکا نمیتواند جنگهای خود را تمام کند؟
ساعت 24-با توجه به اینکه اکنون سیاست کلان امریکا بر آسیا و خصوصا چین متمرکز شده است و واشنگتن در بحث تامین انرژی نیز به خودکفایی رسیده، دیگر چرا باید نیروهای امریکایی در منطقه خاورمیانه حضور داشته باشند؟
ماه گذشته کنت (فرانک) مککنزی جونیور، فرمانده نیروهای امریکایی در خاورمیانه و آسیای جنوبی، از عراق، سوریه، افغانستان و لبنان بازدید کرد؛ کشورهایی که تاکنون محل شدیدترین عملیاتهای نظامی امریکا بودهاند.
در جنگهای پس از حادثه 11 سپتامبر، هفت هزار نیروی امریکایی کشته شده و پنجاه و چهار هزار نفر نیز مجروح شدهاند. با روی کار آمدن بایدن حضور نیروهای نظامی امریکا در این چهار کشور بهشدت کاهش یافته است؛ بهطوریکه اکنون تنها دو درصد از نظامیان در این مناطق باقی ماندهاند و آنها نیز عملا دیگر در درگیریها مشارکت ندارند.
ماموریت آنها عمدتا کمک به تجهیز متحدان خود در این کشورها، تدوین استراتژی، به اشتراکگذاری اطلاعات، گاهی اعزام نیروی هوایی و پشتیبانی از روند ایجاد صلح در آن منطقه است. با این حال ممکن است آخرین مرحله درگیریهای نظامی امریکا دشوارتر از قبل باشد. با توجه به شرایط کنونی، امریکا نمیتواند در هیچ کشوری «پیروز» شود. متحدان آن هنوز از نظر نظامی ضعیف هستند. دشمنان آن نیز یا خود را با شرایط وفق داده یا حتی قدرت گرفتهاند. اما باتلاق سیاسی ایجاد شده در هر کدام از این کشورها هنوز هم به کثیفی زمانی است که امریکا برای اولینبار وارد آن شد.
هزاران سال است که سیاستمداران، از سیسرون گرفته تا وینستون چرچیل و ریچارد نیکسون در مورد ایجاد «صلح با افتخار» برای اتمام درگیریهای نظامی سخن گفتهاند. بایدن چهارمین رییسجمهوری است که تلاش دارد در قرن بیست و یکم و در خاورمیانه و بخشهای جنوبی آسیا به این مفهوم دست پیدا کند.
در مورد اینکه او دقیقا باید چه کاری انجام دهد بحثهای زیادی وجود دارد؛ اینکه آیا امریکاییها باید مثل اتفاقی که سال 1973 در ویتنام و سال 1984 در لبنان افتاد، بساط خود را جمع کرده و به سادگی از منطقه خارج شوند؟ این تصمیمات زمانی گرفته شد که شبهنظامیان بدنام با سلاحهای قدیمیشان استراتژیستهای بهتری از آب درآمدند و بیشتر مایل بودند جانشان را در راه هدفشان فدا کنند. با توجه به اینکه اکنون سیاست کلان امریکا بر آسیا و خصوصا چین متمرکز شده است و واشنگتن در بحث تامین انرژی نیز به خودکفایی رسیده، دیگر چرا باید نیروهای امریکایی در منطقه حضور داشته باشند؟ این حضور شاید از دور جذاب به نظر برسد اما در واقع بسیار چالشبرانگیز است.
آنچه بایدن از خود بر جای میگذارد ممکن است یکی از این دو حالت افراطی باشد؛ رییسجمهوری که در نهایت میتواند امریکا را از باتلاقهای سیاسی خاورمیانه خارج کند؛ یا رهبری که قافیه را در سوریه به تروریستهای داعشی، در عراق به افراطگرایان مذهبی و شبه نظامیان مسلح، در لبنان به حزبالله و در افغانستان به طالبان خواهد باخت و این جدای از موضعگیری واشنگتن نسبت به روسیه است که اکنون به پایگاههای موجود در دریای مدیترانه، سوریه و لیبی دسترسی پیدا کرده و توانسته بیشترین پیشروی را به سمت غرب داشته باشد. میراث بایدن همان میراث امریکاست.
سفر مککنزی همزمان با یک عملیات هوایی بزرگ علیه داعش در مرز عراق با سوریه اتفاق افتاد. در این عملیات هواپیماهای جنگی امریکا طی مدت 10 روز 133 حمله هوایی انجام دادند که این تعداد از تمامی حملات سال 2020 بیشتر بود و در نتیجه آنها دهها مخفیگاه کوهستانی و کویری داعش نابود شد.
به گزارش پنتاگون اکنون دو سال از فروپاشی خلافت داعش میگذرد، اما بین هشت تا شانزده هزار تروریست داعشی در عراق و سوریه باقی ماندهاند که هنوز هم اقدام به ترور و بمبگذاریهای انتحاری میکنند. در آخرین حملات هوایی تنها کمتر از سی شبهنظامی داعشی کشته شد. مشکل دیگر این است که دوران حساس عراق در خصوص نحوه توزیع قدرت سیاسی و درآمدهای نفتی کشور در میان احزاب فرقهای، قومی و سیاسی، هجده سال پس از برکناری صدامحسین از سوی امریکا، هنوز هم به پایان نرسیده است. بنابراین حتی شاید از بین بردن داعش نیز این مشکل را حل نکند، زیرا تنشهایی که باعث پیدایش افراطگرایان شده هنوز سر جای خود هستند.
مککنزی میگوید: «راهی که داعش آغاز کرده قطعا دنبالهرو خواهد داشت، چون شرایطی که موجب پیدایش این گروهک شده بود هنوز سر جای خود پابرجاست. چطور میتوانیم توقع نتیجه دیگری داشته باشیم؟ آینده بدون خونریزی نخواهد بود.»
شبهنظامیان مذهبی که در سالهای 2014 تا 2017 برای مقابله با داعش سر بر آوردند نیز در طولانی مدت به همان اندازه خطرناک خواهند بود. عادت بدی که روسای جمهور امریکا دارند این است که به نظامیان خود دستور میدهند فقط آدم بدها را شکست دهند و به این ترتیب مجموعهای از آدم بدها را میسازند که به مراتب تهدید نظامی بزرگتری برای منطقه و جهان محسوب میشوند. عراق نمونه بارز آن است. نخستوزیر این کشور، مصطفی الکاظمی قول داده که از نفوذ محدود خود برای مهار شبهنظامیان استفاده کند. در چنین شرایطی نیروهای امریکایی باید در این کشور بمانند و با داعش مبارزه کنند. اکنون تعداد این نیروها از 165 هزار نفر در سال 2007 به 2500 نفر کاهش یافته است.
الکاظمی در مسیر اجرای عهد خود تاکنون موفقیت زیادی کسب نکرده و همان میزان کم نیز برای وی بهای سیاسی داشته است. مردم عراق اکنون در طرفداری از الکاظمی و شبه نظامیان مذهبی به دو دسته تقسیم شدهاند البته این جهتگیریها در اصل بر سر ماندن نیروهای امریکایی در خاک این کشور یا ترک آن است. اختلاف به وجود آمده بسیار شدید بوده و با توجه به انتخابات پیش رو که قرار است در ماه اکتبر برگزار شود، مقامات امریکایی نگران این هستند که مبادا میان جناحهای مذهبی جنگ داخلی صورت بگیرد.
مککنزی در سفر خود به منطقه از دهکده سبز سوریه نیز بازدید کرد؛ مجموعهای از بلوکهای آپارتمانی فرسوده در نزدیکی تاسیسات نفتی بمباران شده که در سال 2019 برای آخرین پاکسازیهای منطقه از داعش به عنوان ستاد عملیاتی استفاده شد. این روزها تنها تحرک نظامی در این منطقه از سوی نیروهای امریکایی است، آنها هفتهای دو مرتبه با یک خمپارهانداز 155 میلیمتری به صحرای اطراف شلیک میکنند، بدون آنکه هدف خاصی داشته باشند، فقط برای اینکه بگویند ما اینجا هستیم.
به گفته مک کنزی حضور نظامی ایالات متحده در استانهای شمال شرقی سوریه «توانمندیهای مهمی» در اختیار نیروهای دموکراتیک قرار میدهد؛ نیروهایی که هنوز هم در حال جنگ زمینی با تروریستهای داعشی هستند. او میگوید: «اگر ما خاک این کشور را ترک میکردیم، این توانمندیها از بین میرفت.» راندن داعش به مخفیگاههای زیرزمینی موجب شد که توانایی آنها در طرحریزی برای حمله به خاک امریکا و اروپا کاهش یابد، حملاتی که تا سال 2018 شاهد آن بودیم. مککنزی ادامه داد: «اگر تمام شب صدای یک هواپیمای بدون سرنشین به گوش شما برسد، برنامهریزی برای حمله به شهری دیگر برایتان سخت میشود!»
حضور نظامی ایالات متحده در سوریه میتواند در مسیر پایان دادن به جنگ فرسایشی در این کشور، برای متحدان واشنگتن اهرم فشار به وجود بیاورد. پاول کالورت، فرمانده نیروهای ایالات متحده در سوریه و عراق، در جریان سفر مک کنزی گفت آنچه در سوریه اتفاق میافتد نهایتا یک موضوع سیاسی خواهد بود، نه یک مساله نظامی.
مک کنزی میگوید: «ما تا زمان دستیابی به یک راهحل سیاسی، با نیروهای دموکراتیک سوریه همکاری میکنیم.» نیروهای دموکراتیک برگ برنده مهمی در اختیار دارند و آن هم کنترل بر میدانهای مهم نفتی سوریه است؛ از سوی دیگر بشار اسد، رییسجمهور این کشور برای بازسازی مناطق تخریب شده پس از یک دهه جنگ به آنها نیاز دارد. همانطورکه دونالد ترامپ رییسجمهور پیشین امریکا قبلا ادعا کرده بود، سربازان ایالات متحده در کنترل حوزههای نفتی نقشی ندارند، اما حامی نیروهای دموکراتیک هستند. حضور نظامی امریکا همچنین مانع پیشروی نیروهای دولتی سوریه و روسها میشود که در حال حاضر بیشتر خاک سوریه را در اختیار دارند اما تا زمانی که نیروهای امریکایی در اطراف باشند درگیر جنگ بر سر قلمرو نخواهند شد. به اعتقاد مک کنزی «مهم است که حداقل در شرایط کنونی در جای خود بمانیم و با متحدانمان همکاری کنیم.»
کنار آمدن با دوران پساداعش نیز باعث ایجاد خطر دیگری شده است. نیروهای دموکراتیک سوریه بدون دسترسی به زندانهای بزرگ یا سیستم قضایی دولتی 12 هزار تروریست داعشی و بیش از 60 هزار نفر از اعضای خانواده آنها را دستگیر کرده و نگه داشتهاند و کشورهای زادگاهشان نیز حاضر به بازگرداندن آنها نیستند. بیشتر این خانوادهها که از پنجاه و هشت کشور مختلف جهان هستند در شهر الهول ساکن شدهاند؛ اردوگاه آوارگانی که بیشتر شبیه به زندان است. از این تعداد 24 کشور در قاره اروپا بوده و حدود دو سوم کل این جمعیت را کودکانی تشکیل دادهاند که کمتر از دوازده سال سن دارند و بیشتر از آموزش آنها را شستوشوی مغزی دادهاند.
شهر الهول به کانون افراطگرایی و نوعی خلافت کوچک تبدیل شده است. در سه ماه گذشته بیش از چهل فرد بالغ و دو کودک بعضا با اسلحه مجهز به صداخفهکن کشته شدهاند. در اواخر ماه مارس، 5 هزار نیروی دموکراتیک در یک عملیات پنجروزه اقدام به پاکسازی اردوگاه کردند تا بتوانند در این محل نظم ایجاد کنند. مک کنزی هشدار میدهد: «اینها به نسلی خشن و رادیکال تبدیل خواهند شد. خشونت تنها چیزی است که آنها بلدند. اگر خشونت تنها چیزی است که این کودکان در معرض آن هستند نباید انتظار چیز دیگری از آنها داشته باشیم.»
یکی از مهمترین تصمیماتی که بایدن باید اتخاذ کند، در مورد افغانستان است. پس از دو دهه جنگ و سرمایهگذاری چند تریلیون دلاری امریکا در حال حاضر گروه طالبان نیمی از اراضی این کشور را در اختیار دارد. با اینکه دولت افغانستان و گروه طالبان قرار است روز 16 آوریل در استانبول دور جدیدی از مذاکرات صلح را برگزار کنند، اما ناظران چندان امیدوار نیستند توافق پایداری بین دو طرف شکل بگیرد.
بایدن پس از اتمام بازنگری در سیاست خارجی امریکا، باید در مورد هر یک از این کشورها تصمیمات دشواری بگیرد. هر چهار کشور یا در شرایط سقوط قرار دارند یا دچار بحران وجودیاند. این یکی از دلایل متعددی است که باعث شده بر اساس نظرسنجی ماه آگوست موسسه کوک، بیش از 70 درصد مردم امریکا خواستار بازگشت نظامیان اعزامی به جنگهای عراق و افغانستان باشند.
ژنرال بازنشسته اچآر مکمستر، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ که به فرمان او از کارش برکنار شد، روز دوم مارس در اظهاراتی در کمیته نیروهای مسلح سنا گفت بسیاری از امریکاییها معتقدند منطقه خاورمیانه دچار چنان آشوب و هرج و مرجی است که تنها باید از آن دوری کرد.
با این حال او معتقد است امریکا به سه دلیل نباید ارتباط خود با منطقه را قطع کند: رقابت با روسیه و چین بر سر نفوذ در مرکز منابع انرژی جهان؛ مقابله با افراطگرایی و تاثیر درازمدت ترک منطقه از سوی امریکا.
وی افزود: قطع ارتباط امریکا با خاورمیانه نه باعث آرام شدن موج خشونت در منطقه میشود و نه از امریکا در برابر آن محافظت میکند.
اما خیلیها نیز خواستار خروج کامل امریکا هستند. سناتور کریس مورفی، نماینده دموکرات ایالت کانکتیکات و عضو کمیته روابط خارجی سنا، اخیرا در مقالهای در فارن افرز نوشت اعتقاد واشنگتن به توانایی خود در دستیابی به اهداف سیاسی از طریق مداخله نظامی بیش از اندازه است. این در حالی است که مهمترین تاثیر ماجراجویی اخیر امریکا در خاورمیانه، روشن کردن آتش جنگهایی بوده که گروههای تندرو را تقویت کرده و باعث تشدید احساسات ضدامریکایی شده است.
البته از دور خیلی راحت میتوان سیاستها را زیر سوال برد و خواستار تغییر شد، اما در میدان عمل، اتخاذ سیاست درست کار بسیار دشواری است.
بایدن پس از اتمام بازنگری در سیاست خارجی امریکا، باید در مورد هر یک از این کشورها تصمیمات دشواری بگیرد. هر چهار کشور یا در شرایط سقوط قرار دارند یا دچار بحران وجودیاند. این یکی از دلایل متعددی است که باعث شده بر اساس نظرسنجی ماه آگوست موسسه کوک، بیش از 70 درصد مردم امریکا خواستار بازگشت نظامیان اعزامی به جنگهای عراق و افغانستان باشند. ژنرال بازنشسته اچآر مکمستر، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ که به فرمان او از کارش برکنار شد، روز دوم مارس در اظهاراتی در کمیته نیروهای مسلح سنا گفت بسیاری از امریکاییها معتقدند منطقه خاورمیانه دچار چنان آشوب و هرج و مرجی است که تنها باید از آن دوری کرد. با این حال او معتقد است امریکا به سه دلیل نباید ارتباط خود با منطقه را قطع کند: رقابت با روسیه و چین بر سر نفوذ در مرکز منابع انرژی جهان؛ مقابله با افراطگرایی و تاثیر درازمدت ترک منطقه از سوی امریکا
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.