تکیه گاه قدرت سیاسی در ایران
ساعت 24 - شاید قیمتگذاری روی پدیدهای مثل «قدرت سیاسی» برای برخی قابل هضم نباشد و بگویند مگر میشود روی این پدیده قیمت گذاشت. اما در دنیای امروز که دانش چندرشتهای یا به عبارت دیگر پیوند دانشهای گوناگون به ویژه در دانش حوزه علوم انسانی روند فزاینده یافته این پرسش را میتوان طرح کرد و به جواب هم رسید.
واقعیت این است که در ایران از دهه ۱۳۴۰ به این سو تا همین دهه ۱۳۹۰ قیمت قدرت با توجه به اینکه سالانه میلیاردها دلار درآمد آسان از نفت به دست میآمد چندان به چشم نمیآمد. دولتها رقم بالایی ارز داشتند که آن را به متقاضیان در داخل کشور میفروختند و با ریال بودجه دولت را سامان میدادند و منابعی هم بود که با آن بازار برخی از مهمترین کالاهای اساسی شهروندان از مسیر واردات را تنظیم میکردند. شهروندان ایرانی نیز نارضایتیهایشان دیده نمیشد و نیز گروههای روشنفکری و سایر گروههای مرجع فکری و سیاستمداران به تناسب وزن و اهمیتی که داشتند از آن درآمد سهم میبردند و مجادلههای سیاسی نیز تا این اندازه خشن و بیپروا نبود. اما حالا چهار سال است که این منابع ارزی دیگر به اندازه کافی وجود ندارد و تخصیص منابع ارزی به مقولههای امنیت و کالاهای اساسی و نیز صیانت از نظام سیاسی دشوار شده است. حالا و در شرایط حاضر منبع و سوخت قدرت سیاسی از جیب شهروندان و ایرانیان باید پرداخت شود. به دست آوردن قدرت سیاسی همانند سابق به شیرهای نفت پیوند نخورده و به فروش داراییهای تاریخی و به سطح رفته فروکاسته شده شهروندان سنجاق شده است. نکته و نقطه خطرناک در این شرایط تازه این است که شهروندان دیگر چیزی ندارند که برای سیاستمداران هزینه کنند و قیمت قدرتخواهی آنها را پرداخت کنند.
از سوی دیگر در ایران انگیزهای برای خرید داراییهای ایران باقی نمانده است و حالا داراییهای ایران باید با قیمتهایی زیر قیمتهای بازار جهانی به شرکتهای خارجی فروخته شود. نفت ایران ارزان فروخته میشود و گاز و برق ایران نیز جور دیگر. قیمت قدرت سیاسی را باید در این جاها گشت و پیدا کرد.
احسان شادی – روزنامه جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.