زمینههای اقتصادی نارضایتی و اغتشاشات
ساعت24 - در سالهای اخیر و با گذشت زمان بیشتر بر میزان و حجم نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی کشور، افزوده شده است و به وضوح مشاهده میشود که فاصله بین دولت و مردم افزایش یافته است. براساس بررسیهای صورت گرفته، بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولان و نارضایتی آنان از شرایط موجود حدود ۷۰ درصد بوده که نسبت به سالهای گذشته روندی افزایشی داشته است.برخی از دلایل اصلی پدیدار شدن بسترهای نارضایتی به شرح زیر است:
ناکارآمدی مسئولان
شاید بتوان مهمترین دلیل نارضایتی مردم را که در برخی مواقع با اغتشاشات نشان داده شده است، ناکارآمدی مسئولان و برخی دولتمردان دانست. سیاستهای ناکارآمد دولت تأثیر مستقیمی بر مشکلات کنونی در حوزه معیشت و اقتصاد کشور داشته است. سوءمدیریتهای برخی مسئولان موجب شده است که منابع و ثروتهای کشور از جمله: ذخایر نفتی، گازی و مواد معدنی و... به نحو احسن استفاده نشوند و به تبع آن، مشکلات اقتصادی بسیاری برای مردم ایجاد شودا.
بیتوجهی به وضعیت زندگی مردم
عوامل مختلفی در گسترش نارضایتی مردم نقش دارند که از جمله آنها میتوان به نبود یک راهبرد منظم و مشخص برای گفتوگو با مردم از جانب دولت اشاره کرد. از آنجا که مکانی با رسانهای برای بازتاب و انعکاس تصویر دقیقی از زندگی مردم وجود ندارد، بسیاری از مسئولان تصمیماتی اتخاذ میکنند که بهشدت زندگی مردم را تحت الشعاع قرار میدهد، اما متأسفانه آنها با این مسأله را نمیدانند یا اینکه نسبت به آن بیتوجه هستند. در صورتی که ادعا کنند از تأثیر تصمیمات خود بر زندگی مردم بیاطلاع بودهاند، باید در جایگاه شغلی آنان تجدیدنظر کرد.
تورم و گرانی
تغییرات قیمت در کشور اتفاق تازهای نیست. در گذشته نیز تغییرات قیمت و تورم در اقتصاد وجود داشته، اما در سالهای اخیر تغییرات قیمت و افزایش تورم لحظهای شده است. افزایش قیمت کالاهای اساسی، افزایش اجارهبهای مسکن و... در ماههای اخیر بهشدت مردم را تحت فشار قرارداده است.
وعدههای بدون عمل
در سالهای اخیر بسیاری از مسئولان در هر برهه زمانی وعدههایی به مردم دادند و متأسفانه بسیاری از آنها به مرحله اجرا نرسیده و در حد حرف باقی مانده است. بیشتر وعدههایی که به مردم داده میشود در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاستجمهوری بوده است که مردم با هزاران امید و آرزو و دلخوشی به وعدههایی که داده شده، پای صندوقهای رأی رفتهاند، اما متأسفانه مسئولان با وعدههای خود را فراموش کردهاند یا اینکه وعدههای آنها از ابتدا وعدهای بیش نبوده است.
سیاستهای نامتعادل و بیثبات
بخشی از مسائل و بحرانهای کشور در بیتوجهی و بیاعتنایی به سیاستهای اجتماعی - اقتصادی ریشه دارد. سیاستهای ناکارآمد، نامتعادل و بیثبات تنها مختص کشورهای در حال توسعه نیست و حتی در کشورهای توسعهیافته و ثروتمندی مانند آمریکا هم دیده میشود. حتی اعتراضات اخیر در کشور آمریکا او را نیز میتوان با ناکارآمدی سیاستگذاری تبیین کرد. بنابر این، میتوان سیاستهای نامتعادل و بیثبات در زمینه اقتصادی و حتی اجتماعی را عامل مهمی در زمینه بروز نارضایتی و اغتشاشات در جامعه دانست.
فساد مالی برخی مسئولان
در سالهای اخیر فسادهای بسیاری توسط برخی مسئولان در سازمانهای مختلف رخ داده است. این در حالی است که وضعیت زندگی مردم در این سالها روز به روز بدتر شده و فاصله طبقاتی در کشور بیداد میکند.باشند. هر چه میزان فسادهای مالی بیشتر باشد، نارضایتی مردم هم افزایش خواهد یافت و حتی شدت نارضایتی آنان ممکن است خود را با اغتشاشات خیابانی نشان دهد.
خویشاوندسالاری
در بسیاری از ادارهها و سازمانهای دولتی مشاهده میشود افرادی مشغول به کار هستند که هیچ گونه سابقه تحصیلی یا حتی شغلی مرتبط با شغل خود را ندارند و تنها به پشتوانه اعضای خانواده خود دارای پست و سمت شدهاند. این در حالی است که بسیاری از جوانان تحصیل کرده در بهترین دانشگاههای کشور امکان استخدامی ندارند و بیکار هستند. متأسفانه در بسیاری از سازمانهای دولتی شایسته سالاری جای خود را به خویشاوندسالاری داده و همین قضیه موجبات نارضایتی و اغتشاش جوانان را فراهم آورده است.
ملاحظات امنیت اقتصادی
بسیاری از مردم از شرایط اقتصادی موجود ناراضی هستند. بسیاری از خانوارها از سنگینی بار زندگی عدم تأمین هزینهها و... و بسیاری از تولیدکنندگان از رکود بازار و عدم رونق و سودده نبودن کسبوکار ناراضی هستند. افراد مشغول به تحصیل با توجه به شرایط موجود و اطرافیان خود از آینده شغلی خود نگران هستند و با اضطراب فراوان در هر مسیری گام میگذارند. در واقع، هر گروه و قشری از مردم جامعه متناسب با شغل و زندگی خود نارضایتیهایی دارند.
مهمترین عواملی که از دیدگاه اقتصادی به نارضایتی آنان منجر شده است در بخش قبل به تفصیل بیان شدند؛ برای مثال، ناکارآمدی مسئولان، بیثباتی در سیاستگذاری، بدقولی مسئولان و... از جمله عوامل اقتصادی مستقیم و غیر مستقیمی هستند که موجب نارضایتی مردم و بروز اغتشاشات در جامعه میشوند. ایجاد نارضایتی در مردم تبعاتی دارد، زیرا مردم یک جامعه اصلیترین سرمایه آن جامعه به شمار میآیند و در صورتی که از مدیریت و شرایط کشور خود ناراضی باشند شاید در کوتاهمدت این نارضایتی تنها به صورت لفظی و گاهی با اغتشاشات خود را نشان دهد، اما در بلندمدت به از دست رفتن سرمایه انسانی کشور منجر میشود؛ برای مثال، بسیاری از مردم به دلیل نارضایتی و عدم رسیدگی به شکایتشان ممکن است از کشور خارج شوند و به مرور این نوع مهاجرتها افزایش و جمعیت پویای کشور کاهش یابد.
نوع دیگر پیامدهای این نارضایتی آن است که اگر به شکایتهای مردم و نارضایتیهای آنان توجه نشود و برای آن گامی برداشته نشود، نمیتوان از مردم انتظار داشت در مواقع حساس و ضروری در صحنه حاضر شوند و خود را همراه و همگام کشور بدانند.بنابراین، هر نوع فعالیت و اقدامی که در کشور صورت میگیرد باید برای ایجاد رفاه مردم باشد، زیرا همانطور که بیان شد، مردم اصلیترین سرمایه و تکیه گاه یک کشور هستند. در صورتی که مردم نادیده گرفته شوند، با گذشت زمان و در بلندمدت، امنیت اقتصادی - اجتماعی کشور از بین میرود و شاهد سلطه بیگانگان بر کشور خواهیم بود. از این رو، ضروری است با توجه به دلایل نارضایتی مردم از دیدگاه اقتصادی و برای رفع آنها، اقدامهایی در دستور کار قرار گیرد. در بخش بعد برخی از اقدامهای پیشنهادی ارائه میشوند.
ماهنامه امتیت اقتصادی