پیامدهای هزینه ساز نتیجه راه بسته سرمایهگذاری در زیرساختهاست
ساعت 24 - روزنامه «جهانصنعت» در ۲۹ دی ماه ۱۳۹۸ با تیتر «خطر فروپاشی زیرساختها» پیامدهای سقوط بودجههای عمرانی کشور را بررسی کرد و نوشت: «روند نزولی هزینه سرمایهگذاری و عمرانی بسیار نگرانکننده بوده و بیشترین صدمه را به زیرساختهای کشور وارد میکند و اساسا با این سطح از هزینه سرمایهگذاری و عمرانی بسترهای لازم جهت رشد اقتصادی بالا و پایدار فراهم نخواهد شد. علاوه بر این با تنگ تر شدن روزنه های نفش تاسیسات وزیر ساخت های یکه تولید اب و برق و گاز از جمله آنهاست پیامدهای فقدان سرمایه گذاری ناکافی در زیر ساخت ها است.
به نظر میرسد داراییها و ثروتهای انباشتشده ایران در زیرساختها به مرور و به دلیل خشکسالیهای سرمایهگذاری نهتنها رشد را تبدیل به توسعه نمیکنند بلکه احتمال دارد به دلیل استهلاکهای سالانه از همین میزان فعلی نیز کمتر شود.» واقعیت این است که در سال ۱۳۹۹ و هفت ماه ۱۴۰۰ نهتنها شاهد سرمایهگذاری در زیرساختها از جمله افزایش بهرهوری و تولید و مهار آب برای مصارف گوناگون، تولید برق با راهبرد تولید انرژی برق مورد نیاز صنایع و بنگاهها و خانوادهها و نیز سرمایهگذاری برای تولید گاز مورد نیاز برای کشور نبودهایم بلکه با روند نزولی سرمایهگذاریها و نیز مستهلک شدن تاسیسات مادی در زیرساختها نیز روبهرو بودهایم. نتیجه این روند که از شروع دهه ۱۳۹۰ و با شروع تحریمهای آمریکا و سپس برقراری دوباره رژیم تحریمها در سالهای ۱۳۹۷ تا امروز ادامه دارد این است که آب به کشاورزان و برق به صنایع نمیرسد و رییس دولت ایران از رهبر ترکمنستان میخواهد زمستان امسال به کمک وی بیاید. واقعیت این است که بخشخصوصی ایران به دلیل برخوردهای نادرست و فراریدهنده دولتها و نیز سایر قوا حاضر نیست سرمایههای خود را در زیرساختها به کار گیرد و اصولا در ایران اجازه این کار داده نمیشود و با قیمتگذاری دستوری راه ورود به این بخشها مسدود است.از سوی دیگر سرمایههای خارجی حتی سرمایههای مازاد کشور مدعی دوستی با ایران نیز از بیم آمریکا و نیز ناتوانی فزاینده مالی دولتها در بازپس دادن اعتبارات خارجی حاضر نیستند در وضعیتی که سرمایهگذاران خارجی نیز به دلایل گوناگون از ایران رفته و تا شرایط چنین است برنمیگردند و در وضعیتی که قدرت پسانداز ملی روند کاهنده دارد و بیشترین بودجهها به حقوق و دستمزد داده میشود، باید نگران بود که زیرساختهای ایران با خطر فراموشی و توسعهنیافتگی بیشتر مواجه شوند.
دولت سیزدهم و هر دولتی که در ایران بر سر کار آید باید بداند ناکارآمدی و فراموش کردن این خطر بزرگ به هر بهانه و ناتوانی در تامین سرمایهگذار برای توسعه و صیانت از زیرساختها، ایران را به سوی پیامدهایی ناشناس از جنس پیامدهایی که در روزهای تازهسپریشده در چند استان بودیم، میکشاند و جمع کردن سرو ته این رخدادها با تصاعدی شدن رویدادها ناممکن شده و خطری بزرگ، ایران را تهدید خواهد کرد. اگر راههای بسته شده برای ورود سرمایههای خارجی باز نشوند و تحریم ادامه یابد و نیز اگر فراری دادن سرمایهگذاران ایرانی از سرمایهگذاری در امور زیرساختی ادامه یابد، خشکسالی و بیبرقی و بیگازی فلجکننده ایران را تسریع خواهد کرد.