رییسی مراقب بریدن بازوی خصوصی باشد
ساعت 24 - سید ابراهیم رییسی اکنون به مثابه بالاترین مقام اجرایی نظام جمهوری اسلامی شناخته میشود. او به دلیل وعدههایی که در دو مبارزه انتخاباتی در سالهای 1396 و 1400 به ایرانیان داده و نیز به دلیل وعدههای این ده ماه که ریاست قوه مجریه را در اختیار داشته است، در کانون درخواستهای معیشتی و کسبوکار از سوی شهروندان قرار دارد. رییسی البته این شانس را دارد که مجلس قانونگذاری، قوه قضاییه و سایر نهادهای قدرت و نیز رهبران احزاب و گروهها و شخصیتهای سیاسی یک جناح قدرتمند با راهبرد نشان دادن تواناییهای اداره کشور و حتی گروههایی از جریان رقیب برای نگهبانی از کیان سرزمین میخواهند او در راه پوشاندن لباس عمل به وعدهها و نیز برآوردن انتظارهای شهروندان کامیاب باشد.
این وضعیت موجب شده است در راه پیشِ روی دولت سنگلاخ نریزند و راهبندان درست نکنند. با این همه اما پرشمار بودن گرهها و ژرف بودن بدبختیها و گسترده شدن تنگناهای اقتصادی، درهم تنیده شدن کسبوکار شهروندان با سیاست خارجی و انباشت گرههای گور بر جای مانده از دوران سپریشده و نیز ناکاربلدی وزیران اقتصادی کار رییس دولت سیزدهم را دشوار کرده است. خرد و منطق فرمان میدهند، رییس دولت ایران در این وضعیت باید از همه نیروهای موجود برای برطرف کردن تنگناهای فوری و بیرون کشیدن زندگی شهروندان از گرداب اقتصاد با مدارا و بردباری و چشمهای بازو دور از تنگبینی بهرهبرداری کند. کار رییس دولت و همراهان حلقه نخست او باید روشناییبخشی به زمین بازی و نیز نگهبانی از همه نیروهایی باشد که میتوانند به او یاری برسانند. اما این رخداد اتفاق نمیافتد جز اینکه از فضای تیره وتار امروز غبارروبی شده افراد و گروههایی که در تیم رییسی قرار دارند در غبارروبی برای دیدن وضعیت به روشنترین شکل او را یاری دهند. با این همه اما به نظر میرسد گروهی از همراهان پیدا و ناپیدای رییس دولت به دلیل تحلیلهای نادقیق یا داشتن سودای قدرت بیشتر، دور از چشم رییس دولت به جای غبارروبی و یاری رساندن به او سپهر اقتصاد سیاسی را تیره و تار میکنند. یکی از رفتارهای نادرست که کلید آن در مجلس قانونگذاری زده شده و اکنون از سوی رسانههای در اختیار دولت به شکل مرموزی ادامه دارد و به غبارآلود شدن فضای کار رسیده سردرگم کردن نهاد بخش خصوصی و در نوک هرم این نهاد، خاکپاشی به چشمها درباره اتاقهای بازرگانی است. نیک میدانیم بخش خصوصی ایران در موقعیت بسیار دشواری قرار دارد و ستمکش سیاستگذاریهای ناکارآمد نهاد دولت در همه دولتهای پس از جنگ بوده و هست، اما هرگز کلیت این نهاد با چنین یورشی روبهرو نشده است.
این روزها و هفتهها گروهی از کسانی که در نهادهای رسانهای وابسته به دولت یا نهادهای شبهدولتی نفوذ دارند با استفاده از اطلاعات نادرست و تحلیل نادرستتر از فعالیتهای اتاق بازرگانی قصد دارند این نهاد را از کار بیندازند. این جریان مرموز که از سوی شمار اندکی از بازرگانان و صنعتگران منتقد اتاق پشتیبانی اطلاعاتی نادرست شدهاند با این رفتار و گفتار، زمینگیر کردن بخش خصوصی به بهانه مخالفت با اتاق بازرگانی را در دستور کار قرار دادهاند. نتیجه رفتار و گفتار این جریان پر رمز وراز که گویی میخواهد قدرت موجود در اتاق بازرگانی را به چنگ آورد و در این راه شتاب دارد، ناکارآمد کردن دولت و دور شدت نهاد دولت از نیروی بخش خصوصی است. دلسرد کردن بخش خصوصی راه همکاری و راه داد و ستد اندیشه و داشتههای تاریخی و تخصصی موجود در بخش خصوصی و اتاق با دولت را میبندد و دولت از تواناییهای گوناگون بخش خصوصی برای برونرفت از وضعیت فعلی دور میماند.
در وضعیتی که دولت و نظام سیاسی دارد، بیرون راندن بخش خصوصی از میدان کار و عمل و سرمایهگذاری و صیانت از تولید و اشتغال به مثابه فشلتر شدن فعالیتهای اقتصادی در ابعادی گسترده است. حلقه اول یاران رییس دولت باید با چشمهای باز و گوشهایی تیز این رخداد را ببینند و بشنوند و به رییس دولت گزارش دهند که تمایل به خروج از فعالیت در داخل در حال افزایش است و آخر جاده این یورش به بیرون رفتن بخش خصوصی از اقتصاد ایران میرسد. این نوشته میخواهد به حلقه اول یاران رییسی که با او همگام شدهاند و سرنوشتشان با رییس دولت گره خورده هشدار دهد راه این رخداد ناپسند و آسیبزننده را ببندند.نور انداختن بر دهلیزهایی که شاید دور از چشم دولت یورشهای سازمان یافته برای ناکارکردن اتاق بازرگانی به مثابه نماینده قانونی بخش خصوصی که در رسانههای دولتی و نهادهای شبهدولتی در جریان است و میخواهد نهاد قانونی اتاق بازرگانی را ناکار کند یک ضرورت تمامعیار است.بدیهی است در کارنامه اتاقهای بازرگانی نقاط خاکستری دیده میشود اما در مقایسه با نهادهای دولتی و شبهدولتی هنوز کارآمدی بالاتری دارد و مدیران ارشد اتاق باید با شتاب بیشتر و حضور بیشتر در رسانهها این را اثبات کنند. دولت سیزدهم بداند فشل کردن بخش خصوصی در هنگامهای از دشواریهای اقتصاد ساختاری و روزمره که اقتصاد کلان و اقتصاد خانوادهها را در تنگنا قرار داده است به مثابه بریدن یک بازوی اقتصادی کشور و نیز قیچی کردن پرهای دولت برای پرواز بر فراز دشواریها است. در این باره بازهم مینویسیم.