علاقه عجیب محمد جواد لاریجانی درآتش افروزی هسته ای
ساعت 24 - در سالهایی که برادارن لاریجانی هنوز جوان بودند وبرای بالارفتن از پله های ترقی در نظام سیاسی ایران تجربه می آموختند محمد جواد لاریجانی برادر بزرگتر وارشد معاون وزیر خارجه بود و بعدها نیز ریاست مرکز پژوهش های مجلس را در اختیارگرفت. او اما از سوی نیروهای بالاتر درنظام سیاسی به گونه ای ازاینکه یک مقام ارشد در دولت شود کنار گذاشته شد و به قوه قضاییه رفت. او اما دردوران ریاست محمود احمدی نژاد با افشاگری های تند روبه رو شد و در شرایط دشواریس قرارگرفت و بیشتر به مسایل سیاست خارجی پرداخت. حالا اما از او و برادران لاریجانی در مقامهای اجرایی نیستند اما گفتار محمد جواد لاریجانی برای اینکه ایران از ان پی تی خارج شود به سود کیست؟
احمد زید آبادی تحلیلگر مسایل ایران در نوشته ای که در صفحه تلگرامی خود منتشر کرده دراین باره نوشته است : " در دولت را محمد جواد لاریجانی در واکنش به رفتار رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار ایجاد محدودیت برای سفر وی به ایران و بررسی تعلیق عضویت جمهوری اسلامی در ان.پی.تی شده است.آقای لاریجانی چند روز پیش نیز جریان اصلاحات در ایران را "کژراهه" و اصلاحطلبانی در سطح مهندس میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی را "دچار نفاق قهری" دانسته و وضعیت جاری در کشور را "یک نظام مدنی سیاسی کاملاً جدید" با "مبنای مشروعیتِ ناشی از ولایت" و "از لحاظ مدلِ کاری یکی از روشهای بسیار مدرن یعنی دمکراسی عملیاتی" نامیده بود.اینکه آقای لاریجانی چه توصیفی از شرایط کشور و چه توصیههایی برای برخورد با رافائل گروسی داشته باشد، به خودی خود مسئلهای نیست و بخشی از حق هر یک از اتباع عادی کشور برای اظهار علنی دیدگاههای خود محسوب میشود.
آنچه اما در این میان برای من جای پرسش دارد، عدم سنخیت این نوع توصیههای بحرانزا و توصیفات خارج از عرفِ آقای لاریجانی با نوع تحصیلات و سطح شناخت او از مناسبات جهانی و فلسفۀ سیاسی است.به عبارت روشنتر، اگر فردی معمولی و ناآشنا با مباحث فوق، چنین نظرات و پیشنهادهایی را مطرح میکرد، جای تعجب نبود، اما بیان آنها از زبان محمد جواد لاریجانی که دکترای خود را از دانشگاه برکلی آمریکا گرفته و سالیان دراز در پستهای مختلف بخصوص در معاونت وزارت خارجه، تجربه اندوخته است، برای من از هر جهت سؤال برانگیز است!صادقانه بگویم که باور قلبی آقای لاریجانی به این توصیفات و توصیهها به آسانی قابل پذیرش نیست و کاملاً بعید میدانم که وی از پیامدهای بسیار مخرب توصیهها و توصیفاتش برای کشور بیاطلاع باشد.قاعدتاً فردی با نوعِ تحصیلات و گذشته و مزاج وی، در این شرایط خطرناک باید در جهت کاهش تنشهای داخلی و خارجی کشور بکوشد اما گویی او علاقۀ وافری به پاشیدن بنزین بر آتش دارد.علل و دلایل این کار چیست؟ من واقعاً نمیدانم!