هشدار ۳۰ ماه پیش فروپاشی زیرساختها
ساعت 24 - روزنامه «جهانصنعت» ۲۹ دی ماه ۱۳۹۸ تیتر یک خود را با عنوان «خطر فروپاشی زیرساختها» به این مقوله بسیار پراهمیت اختصاص داد و نوشت: «تجربه دهههای تازهسپریشده نشان میدهد دولتهای ایران از مسیر بودجههای سالانه در بخشهای گوناگون اقتصاد سرمایهگذاری میکردهاند. این سرمایهگذاریها با استفاده از اعتبارات عمرانی در بودجههای سالانه اتفاق میافتاد و بیشترین سرمایهگذاریها نیز در زیرساختهای فیزیکی مثل راه و راهآهن و فرودگاه و سد و پالایشگاه و نیروگاه و واحدهای بزرگ صنعتی و کشاورزی انجام میشد.
به این ترتیب بود که راهآهن توسعه مییافت، ظرفیت تولید برق روندی فزاینده را تجربه میکرد و سدسازی برای مهار آب در جریان بود و کارخانههای بزرگی مثل ذوبآهن و فولادمبارکه و پتروشیمیها در ایران ساخته شدند و اکنون عصای دست دولت به حساب میآیند. روند نزولی هزینه سرمایهگذاری و عمرانی بسیار نگرانکننده بوده و بیشترین صدمه را به زیرساختهای کشور وارد میکند و اساسا با این سطح از هزینه سرمایهگذاری و عمرانی بسترهای لازم جهت فعالیت موثر بخش خصوصی و در نتیجه بسترهای لازم جهت رشد اقتصادی بالا و پایدار فراهم نخواهد شد. به نظر میرسد داراییها و ثروتهای انباشتشده ایران در زیرساختها به مرور و به دلیل خشکسالیهای سرمایهگذاری نهتنها رشد را تبدیل به توسعه نمیکنند بلکه احتمال دارد به دلیل استهلاکهای سالانه از همین میزان فعلی نیز کمتر شود.»
حالا پس از سپری شدن این مدت نهتنها آمارهایی درباره میزان سرمایهگذاری احتمالی کشور در زیرساختها منتشر نمیشود بلکه میتوان به حرف محمدرضا باهنر سیاستمدار قدیمی اصولگرا که با صراحت گفته است کشور پولی ندارد تا آجر روی آجر بگذارد باور قطعی داشت. نشانههای تاسفبار این هشدار ۳۰ ماه پیش روزنامه «جهانصنعت» و این سخن امروز محمدرضا با هنر را میتوان در داستان تلخ جیرهبندی برق واحدهای صنعتی دید که با ناباوری شاهد آن هستیم. در شرایطی که کشور به تولید صنعتی نیاز دارد تا بر تولید ناخالص داخلی بیفزاید و رشد اقتصادی بالاتر و رفاه مادی بالاتر را تجربه کند ظرفیتهای موجود در سیمان و فولاد و احتمالا پتروشیمی و نیز سایر بنگاههای صنعتی به مرور از دست میرود. واقعیت این است که بخش خصوصی ایران جرات نمیکند در زیرساختها سرمایهگذاری کند و بعد دولت بیاید برای کامیاب نشان دادن خود برای تولیدات آنها قیمت بگذارد، سرمایهگذاران بینالمللی نیز به دلیل اعمال رژیم تحریمها و اینکه ایران فاقد جذابیت برای سرمایهگذاری است به ایران نمیآیند و دولت نیز به دلیل ادامه تحریمها درآمدی مازاد بر میزان درآمدی که تنها بودجه جاری را با زحمت پوشش میدهد در اختیارش نیست. این وضعیت تهدیدی جدی برای باقیمانده زیرساختهای موجود است که به مرور نابود شده و ایران را به یکی از فقیرترین کشورها از نظر داشتن زیرساختها تبدیل خواهد کرد.