رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 600241

هشدار عجیب خبرگزاری روسی به نظام سیاسی ایران

اکثریت مردم از سیاست های اقتصادی ناراضی اند و در این وضعیت به هیچ چیز فکرنمی کنند

ساعت 24 -  نویسنده همیشگی وکارشناس اصلی اسپوتنیک فارسی وابسته به روسیه این بار شمشیر از روبسته و به نظام سیاسسی ایران هشدار می دهد اگر سیاستهای اقتصادی کارامدی نداشته باشد که ندارد و هیچ چیز اقتصادایران درست نیست ممکن است سرنوشت محمد مصدق ورضا پهلوی  که اولی به دست کودتا چیان داخلی و دومی به دست کشورهای قدرتمند از قدرت کنار زده شوند در انتظار آنها باشد .

رییسی

عماد آبشناس در یک هشدار و چرخش عجیب به نظام سیاسی هشدار داده است اکثریت مردم از سیاست های اقتصادی ناراضی اند و در این وضعیت به هیچ چیز فکرنمی کنند . وی در اسپوتنیک نوشته است : بر کسی پوشیده نیست یکی از اصلی ترین دلایل وقوع انقلاب در ایران همانا تاثیر انقلاب سفید بود که شاه پیاده کرد و تصور می کرد این انقلاب سفید موجب آن خواهد شد تا قدرت اربابان ضعیف شود و رعیت ها طرفدار او شوند، اما در نهایت اتفاقی که افتاد این بود که همان ها در صف اول انقلاب بر علیه شاه ایستادند.قبل از آن هم مصدق با ملی کردن صنعت نفت امیدوار بود که آنقدر محبوبیت به دست آورد که جایگاه شاه را بتواند تضعیف کند و در نهایت پذیرش پادشاهی مشروطه را بر شاه تحمیل کند و کاری کند که شاه بپذیرد به صورت ظاهری در حکم باشد اما دیدیم که آمریکایی ها و انگلیسی ها با استفاده از ستون پنجمی که درون ایران ساخته بودند، همان شعبان بی مخ معروف، در خیابان ها شورش به پا کردند و ارتش بر علیه مصدق کودتا کرد و وی را سرنگون ساخت و مردم هم هیچ حرکتی برای مقابله با کودتای ستون پنجمی ها و ارتش نکردند.قبل تر هم زمان رضا شاه علیرغم اینکه رضا شاه تلاش زیادی برای آبادانی کشور انجام داد ولی در نهایت انگلیسی ها با استفاده از ابزار رسانه و ستون پنجمی های خود درون ایران رضا شاه را برکنار کردند و باز هم مردم هیچ واکنش نشان ندادند.

در این گزارش تحلیلی اضافه شده است : تحلیل های زیادی در باره این اتفاقات وجود دارد که می توان آنها را مطالعه کرد و بسیاری مسایل مختلف درباره دلیل این اتفاق ها مطرح می شود اما در همه موارد محور مشترک این است که سیاست اقتصادی حکومت ها شکست خورده بود و وقتی که مردم با مشکلات اقتصادی مواجه شدند فکر هیچ چیز دیگری را نکردند.امروزه هم هنوز بزرگترین مشکل مردم در ایران هنوز بحث مشکلات اقتصادی است.شما اگر به درون جامعه مراجعه کنید می بینید که اکثریت قاطع مردم ایران مشکلی با حکومت ندارند واتفاقا خواستار ثبات سیاسی در کشور می باشند ولی اکثرا معترض به اوضاع اقتصادی و معیشتی خود می باشند.بحث هجمه روانی و رسانه ای دشمن و وجود ستون پنجمی ها که مزدور خارجی هستند به کنار، اگر مشکل اقتصادی ومعیشتی مردم حل شود قطعا همه مردم همانگونه که در چهار دهه گذشته در مقابل آنها ایستادند باز هم در مقابل آنها خواهند ایستاد.مشکل اصلی سیاست های اقتصادی است که عموما هیچ کدام پاسخگوی مشکلات مردم نمی باشد.

به عنوان مثال می گویم یکی از مباحثی که امروزه در سیاست های اقتصادی داخلی مطرح می باشد این است که بیاییم برای اینکه با تحریم ها مقابله کنیم و تحریم نفت تاثیری بر بودجه دولت نداشته باشد مانند کشورهای دیگر مثل نروژ و یا انگلیس وابستگی دولت به درآمد های نفتی را قطع کنیم و کل هزینه های دولت را از مالیات تامین کنیم.خوب از نظر تئوری ایده بسیار خوبی است، اما آیا می توان آن را در ایران پیاده کرد؟اولین مشکلی که با آن مواجه می باشیم بحث فرهنگ مالیاتی جامعه است، با جامعه ای مواجه می باشیم که عادت ندارد مالیات پرداخت کند و نمی توان به زور این جامعه را وادار کرد مالیات پرداخت کند..

به عنوان مثال می گویم در کشورهایی مانند نروژ یا انگلیس یا کانادا یا ... حد اقل کاری که دولت ها انجام می دهند این است که بسیاری از خدمات عمومی مانند درمان و تحصیل و ... را کاملا رایگان در اختیار مردم قرار می دهند و به مردم می گویند مالیات آنها اینجا هزینه می شود.در کشور ما امروزه حتی شما بیمه هم داشته باشید باز هم خدمات درمانی رایگان دریافت نمی کنید وجاهایی که خدمات رایگان تقدیم می کنند عموما اماکن آموزشی هستند که پول را به شکلی دیگر از دانشجویان پزشکی دریافت کرده اند.البته این را به عنوان یک مثال گفتم ولی اگر بخواهیم مثال بزنیم ده ها مورد دیگر هم هست که می توان مثال بزنیم که حتی خدماتی که برای مدت ها به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گرفته امروزه دیگر رایگان نیست.خوب در این شرایط چگونه می توانید مردم را قانع کنید بیایند و مالیات بدهند؟

یا مثال دیگری بزنم.در سیستم بانکداری مان امروزه تورم به بالای چهل درصد رسیده و بعد بانک ها محدود به سودهای زیر 20% می باشند آیا توقع دارید مردم بیایند و پولشان را در بانک بگذارند.طبیعی است که مردم بروند سراغ طلا و ارز برای حفظ ارزش دارایی خود.بعد مدیریت اقتصادی ما می آید و تصور می کند با بگیرد و ببند و وادار کردن پلیس و نیروی امنیتی و دادگاه ها به ورود به ماجرا می تواند جلوی این جریان را بگیرد.

یا اینکه مثلا شما اگر بخواهید کار حواله بانکی از طریق بانک های دولتی در کشورهایی که با ایران همکاری می کنند مانند روسیه و چین و... انجام دهید این بانک ها می آیند و نرخ تبدیل ارز را برای شما به نرخی حد اقل 25% زیر قیمت بازار محاسبه می کنند، بعد می آیند با بگیر وببند و تهدید و وعده و وعید می خواهند تاجر ها را وادار کنند که دلار خود را در اختیار بانک ها قرار دهند.آن مدیر دولتی و یا مدیر بانک برای اینکه بیاید و در آمار تراز بالایی از کارکرد خود نشان دهد کاری می کند که ضرر بیشتری به صورت کلان به کشور وارد شود چون در نهایت آن ارزها به جای اینکه به دست خزانه دولت بیافتد به دست رانتخواران و سود جویان می افتد.آیا تصور می کنید اگر سیاست های اقتصادی واقعی و منطبق با شرایط روز جامعه و بازار بود نیاز به این همه کارها بود؟

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها