سنجش میهندوستی بخش خصوصی ومدیران دولتی
ساعت 24 - دوست داشتن سرزمینی که شهروندان در آن زاد و رشد میکنند به آرامی در قلب و ذهن آنها جای میگیرد و بیشتر شهروندان میهندوست به الزامهای این دوست داشتن آگاه میشوند. دلسوزی برای میهن و هممیهنان با ملیگرایی تندخویانه که با راهبردهای پیچیده و برای پاشیدن خاک به چشم شهروندان تدارک دیده شده و اجرایی میشوند به صورت معناداری تفاوت دارند و الزامهای آنها نیز به طور بنیادین از هم جدا میشوند.
رضا سواری از فعالان صنعت پرورش طیور که در روز بزرگداشت امینالضرب از سوی اتاق تهران تجلیل شد در سخنانی در همین باره گفت: «من عاشق ایرانم، در پی آبادی میهنم هستم و روی کشور خود تعصب دارم… بارها تاسف خوردهام که چرا مسوولان ما چنین تعصبی روی کشور خود ندارند. چرا به جای آنکه دستمان را بگیرند، پایمان را میکشند… به رغم تلاش تولیدکنندگان و تعصب آنها به کشور، افسوس که حمایت شایستهای از تولید صورت نمیگیرد.»
به نظر میرسد باید درباره الزامها و آیین و آداب و ادب میهندوستی نگاه تازهای داشته باشیم و رفتن در دولت به هر عنوان و گرفتن منصب و مقام در هر رده مدیریتی به ویژه مدیریتهای کلان در نهادهای قدرت را تراز و متر میهندوستی نمیدانیم و به جای آن برآیند و نتیجه فعالیت افراد را معیار سنجش میهندوستی بدانیم. مدیری که در وضعیت بحرانی سوخت و انرژی در کشور به حزب و گروه خاصی در یک کشور دیگر تعارف میکند، مدیری که با ناکاربلدی و جزماندیشی و صیانت از مقام و موقعیتش راه ورود سرمایه خارجی را میبندد، مدیری که به جای عذرخواهی از تخلف یا قصور زیردستانش سرسختی نشان میدهد و از هممیهنان طلبکار هم میشود و… میهندوست است یا افرادی که توانستهاند برای شهروندان ایران شغل ایجاد کنند و برای آنها درآمد بسازند؟
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.