رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 603254

سنجش میهن‌دوستی بخش خصوصی ومدیران دولتی

ساعت 24 -  دوست داشتن سرزمینی که شهروندان در آن زاد و رشد می‌کنند به آرامی در قلب و ذهن آنها جای می‌گیرد و بیشتر شهروندان میهن‌دوست به الزام‌های این دوست داشتن آگاه می‌شوند. دلسوزی برای میهن و هم‌میهنان با ملی‌گرایی تندخویانه که با راهبردهای پیچیده و برای پاشیدن خاک به چشم شهروندان تدارک دیده شده و اجرایی می‌شوند به صورت معناداری تفاوت دارند و الزام‌های آنها نیز به طور بنیادین از هم جدا می‌شوند.

دماوند
dir="RTL" style="text-align:right">در تاریخ معاصر برخی ایدئولوژی‌ها به ویژه از سوی مارکسیست‌های جهان‌وطن که سودای یکپارچه کردن ذهن و عمل همه شهروندان را در دستور کار داشتند میهن‌دوستی را از ماهیت پیش‌برنده تهی کردند و خواستار جهان‌وطنی شدند. راهبرد این بود که بخش‌هایی از جهان را که پس از جنگ دوم جهانی به اردوگاه کمونیستی پیوست کرده بودند برای صیانت از خود نگه دارند. این وضعیت در ایران به لحاظ تئوریک و اجرایی از دهه ۱۳۲۰ به وسیله یکی از حزب‌های وابسته به همان ایدئولوژی تبلیغ و ترویج می‌شد و شمار قابل اعتنایی از روشنفکران نیز این آرمان را قبول کرده بودند.در برابر این تبلیغ جهان‌وطنی اما سونامی ملی‌گرایی افراطی و شوونیسم نیز از سوی دولت‌های پهلوی دیده شد. در هر دو حالت یادشده اما یک رخداد و یک نظریه جا افتاد و آن نفی میهن‌دوستی واقعی از سوی همه گروه‌های اجتماعی به ویژه سرمایه‌داران و صاحبان کارخانه‌ها و بنگاه‌های خصوصی‌سازی بود. در همه دهه‌های تازه‌سپری‌شده سرمایه‌داران زیر تیغ بودند و این‌جور جا افتاده بود و هنوز ادامه دارد که آنها تنها به فکر جیب خود هستند و میهن و هم‌میهنان برایشان ارزشی ندارد.

رضا سواری از فعالان صنعت پرورش طیور که در روز بزرگداشت امین‌الضرب از سوی اتاق تهران تجلیل شد در سخنانی در همین باره گفت: «من عاشق ایرانم، در پی آبادی میهنم هستم و روی کشور خود تعصب دارم… بارها تاسف خورده‌ام که چرا مسوولان ما چنین تعصبی روی کشور خود ندارند. چرا به جای آنکه دستمان را بگیرند، پایمان را می‌کشند… به رغم تلاش تولیدکنندگان و تعصب آنها به کشور، افسوس که حمایت شایسته‌ای از تولید صورت نمی‌گیرد.»

به نظر می‌رسد باید درباره الزام‌ها و آیین و آداب و ادب میهن‌دوستی نگاه تازه‌ای داشته باشیم و رفتن در دولت به هر عنوان و گرفتن منصب و مقام در هر رده مدیریتی به ویژه مدیریت‌های کلان در نهادهای قدرت را تراز و متر میهن‌دوستی نمی‌دانیم و به جای آن برآیند و نتیجه فعالیت افراد را معیار سنجش میهن‌دوستی بدانیم. مدیری که در وضعیت بحرانی سوخت و انرژی در کشور به حزب و گروه خاصی در یک کشور دیگر تعارف می‌کند، مدیری که با ناکاربلدی و جزم‌اندیشی و صیانت از مقام و موقعیتش راه ورود سرمایه خارجی را می‌بندد، مدیری که به جای عذرخواهی از تخلف یا قصور زیردستانش سرسختی نشان می‌دهد و از هم‌میهنان طلبکار هم می‌شود و… میهن‌دوست است یا افرادی که توانسته‌اند برای شهروندان ایران شغل ایجاد کنند و برای آنها درآمد بسازند؟

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها