رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 604427

نگاهی به تاریخچه شایعات در مورد دخالت سیاسیون در نتایج فوتبال

یحیی گل‌محمدی درست میگوید؟

ساعت24-پس فردا (چهارشنبه) در آبادان پرسپولیس به مصاف میزبانش صنعت نفت می‌رود. بسیاری منتظرند ببینند آیا یحیی گل‌محمدی سرمربی پرسپولیس تهدیدی که در کنفرانس خبری بعد از بازی تیمش مقابل آلومینیوم مطرح کرده بود را عملی می‌کند یا نه؟ یحیی در اعتراض به وضعیت داوری و بر اساس آنچه خودش سازماندهی برای قهرمان نشدن پرسپولیس عنوان کرد، گفته بود تا زمانی که سرمربی پرسپولیس باشد با تیم امید به میدان خواهد رفت.

گلایه سرمربی پرسپولیس با وجود اینکه رنگ و بوی سیاسی دارد، اما در همان دسته‌بندی «اینها نمی‌خوان ما قهرمان شیم» که سال‌هاست در فوتبال ایران شنیده می‌شود، قرار می‌گیرد. یحیی معتقد است اشتباهات فاحش داوری علیه تیمش مجازات فعالیت‌های او و چند نفر از اعضای تیم در ۴ ماه اخیر و همزمان با اعتراضات به خاطر درگذشت مهسا امینی است. در حالی که در سال‌های گذشته دیگران دلایل دیگری را برمی‌شمردند. اینکه مسعود سلطانی‌فر پرسپولیسی است، احمدی‌نژاد استقلالی است، فلان تیم حکومتی است و فلان تیم مردمی و چیزهایی از این دست. در این گزارش قصد داریم به این سوال پاسخ بدهیم که آیا واقعا امکان تاثیرگذاری اینچنینی در فوتبال ایران وجود دارد یا خیر؟

آیا سیاسیون در فوتبال دخالت می‌کنند؟
اولین سوالی که در این راه باید به آن پاسخ داده شود، این است: آیا مسائل سیاسی در فوتبال ایران اثرگذار است یا خیر؟ جواب به این سوال سهل و ممتنع است. در ایران همه‌ چیز متاثر از مسائل سیاسی است و در این شرایط چطور می‌توان تصور کرد که فوتبال و ورزش استثنا باشند؟ وقتی مدیران ورزش، مدیران عامل باشگاه‌ها مخصوصا استقلال و پرسپولیس با تغییر دولت‌ها عوض می‌شوند، می‌توان ادعا کرد فوتبال جدا از سیاست به معنای عام آن است؟ وقتی روسای فدراسیون‌ها از جمله فوتبال تحت تاثیر اتفاقاتی قرار می‌گیرند که در راس دولت رقم می‌خورد چطور می‌توان پذیرفت که فوتبال سیر طبیعی خود را دنبال می‌کند؟ این در حالی است که همیشه مدیران سیاسی و ارشد ورزش در دولت ادعا می‌کنند دخالت مستقیم در امور ورزش ندارند. واقعیت هم همین است که سند مشخصی مبنی بر دخالت مدیران سیاسی در جزییات فوتبال جز تغییرات مدیریتی تا به حال پیدا نشده است. تازه در همان موارد هم ادعا می‌شود نگاه سیاسی نیست و ورزشی است. گرچه همیشه شنیده‌هایی از برخی مقامات که نمی‌خواستند نامی از آنها به گوش برسد، منتشر شده که نشان می‌دهد داستان چیز دیگری است. همچنین اتفاقاتی رخ داده‌اند که در نهایت پاسخی برای چرایی‌شان جز احتمال «یک دستور از بالا» پیدا نشده است.

دخالت‌های مستقیم برای حذف چهره‌ها
به نمونه‌ها بپردازیم. داریوش مصطفوی، رییس اسبق فدراسیون فوتبال در گفت‌وگوی تصویری با اعتمادآنلاین در مرداد امسال گفت زمانی که رییس فدراسیون بوده یک روز با او تماس گرفتند و گفتند باید جای خودت را به محسن صفایی‌فراهانی بدهی. مصطفوی تاکید کرد شخص خاتمی چندین بار در جلسه هیات دولت به مصطفی هاشمی‌طبا رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی زنگ زده و گفته تا ظهر استعفای مصطفوی روی میز من باشد. در دوره‌های بعد نمونه‌های دیگری هم بوده. مثل برکناری محمد دادکان از ریاست فدراسیون فوتبال با دستور محمد علی‌آبادی معاون احمدی‌نژاد. حتی می‌توان به مورد علی کفاشیان هم اشاره کرد که می‌گفت به او گفته شده بهتر است برود به خانه و استراحت کند و دیگر در انتخابات فدراسیون شرکت نکند. با این حال آنهایی که مدعی دخالت سیاست در فوتبال هستند موارد جزیی‌تری را مدنظر دارند. مثل کنار رفتن وریا غفوری از استقلال. این یکی از مواردی است که هنوز رمزگشایی نشده. وریا غفوری به عنوان کاپیتان در زمان مدیرعاملی مصطفی آجورلو از تیم قهرمان جدا شد و به فولاد پیوست. محمد دادکان رییس اسبق فدراسیون فوتبال در آن برهه به روزنامه «اعتماد» گفت از بالا دستور رسیده بود که وریا به خاطر مواضع انتقادی‌اش از استقلال برود. غفوری بعد از بازداشت در آذرماه در فولاد هم ماندنی نشد. او چند روز بعد از استعفای مشکوک محمدرضا گرشاسبی از این تیم جدا شد و هنوز بدون تیم است. شایعاتی در این باره وجود دارد که به تیم‌های لیگ برتری گفته شده با وریا قرارداد نبندند. حذف علی دایی از فوتبال هم نمونه دیگری است. هرچند خود دایی همیشه تاکید کرده کناره‌گیری‌اش از دنیای فوتبال با نظر شخصی خودش بوده ولی همچنان اخباری از پشت پرده پیرامون ممنوع‌الکار بودن شهریار فوتبال ایران به گوش می‌رسد.

آیا سیاسیون در نتایج هم دخالت می‌کنند؟
آیا این دخالت‌ها منجر به تغییر نتایج بازی‌ها هم می‌شود؟ این قسمت احتمالا مناقشه‌برانگیزترین بخش دخالت سیاسیون در فوتبال است. اینکه آیا یک فرد یا یک جریان می‌تواند در زمین بازی و به صورت مستقیم نتیجه‌ای را رقم بزند؟ در این باره شایعات زیاد است. امیررضا خادم معاون مسعود سلطانی‌فر و نماینده سابق مجلس در مصاحبه‌ای که روز گذشته در «اعتماد» منتشر شد، پیرامون این مساله نکته جالبی را مطرح کرد. عنوان‌دار سابق کشتی جهان و المپیک در رابطه با اینکه مردم سال‌ها تصور می‌کردند به خاطر مسائل امنیتی دستور می‌رسیده که پرسپولیس و استقلال باید یک بر یک مساوی کنند، گفت: «مردم سال‌هاست چیزی در ذهن‌شان هست که به پرسپولیس و استقلال گفته می‌شود که مساوی کنند. من در این سیستم بودم و می‌خواهم بگویم اگر این سیستم تا این حد متشکل و منظم بود که بتواند چنین ساماندهی‌ای بکند که نتیجه‌اش این اتفاق بشود، خب خیلی خوب بود و برعکس باید به این سیستم امیدوار بود. اما اصلا به این شکل نیست.» اشاره امیررضا خادم به این نکته است که شاید اراده‌ای وجود داشته باشد که بخواهد چنین چیزی را رقم بزند، اما در واقع سیستم ورزش ایران فشل‌تر از این حرف‌هاست که بتوان چنین سازماندهی مشخصی در آن ایجاد کرد. در همین رابطه یکی از مدیران ارشد ورزش و فوتبال ایران در گذشته نمونه دیگری را در حین یک گفت‌وگوی دوستانه و خصوصی برای خبرنگار «اعتماد» تعریف کرد: داستان تلاش برای کسب نتیجه خوب توسط تراکتور پیش از سفر حسن روحانی به استان آذربایجان شرقی. این مدیر ورزش می‌گفت: «قرار بود در دوره نخست ریاست‌جمهوری روحانی و قبل از سفر استانی ایشان به تبریز تیم تراکتور در بازی پایان فصل ۱۳۹5-۱۳۹4 به مصاف تیم نفت تهران برود. تراکتور در صورت برد قهرمان لیگ می‌شد. بر همین اساس از ریاست‌جمهوری با مقامات ورزشی تماس گرفتند و گفتند آیا امکانش هست شرایط به سمتی برود که تراکتور قهرمان شود تا قبل از حضور رییس‌جمهور شور و حال مردم افزایش پیدا کند؟ مثلا با داور صحبت کنید یا چیزی شبیه به این؟ ما به ایشان گفتیم چنین چیزی امکان ندارد، اما ما یکی از بهترین داورهای‌مان را روی این بازی می‌گذاریم تا مطمئن شویم عدالت رعایت شده.» این مدیر ورزشی در ادامه تاکید کرد که فوتبال به شکلی است که واقعا تغییر نتیجه آن در زمین بازی کار سختی است و بدون اصطلاحا «تابلو» شدن نمی‌توان این کار را انجام داد. حتی اگر نهادهای تاثیرگذاری مثل ریاست‌جمهوری و وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال پای کار باشند.

آیا تا به حال نتیجه‌ای عوض شده؟
ممکن است با خواندن پاراگراف بالا چنین تصوری به وجود بیاید که عملا امکان تغییر نتیجه در زمین بازی وجود ندارد. این تصور اشتباهی است. مثال‌های زیادی را می‌توان در فوتبال دنیا پیدا کرد که در آن یک سیستم به صورت منظم در نتایج بازی‌ها دست می‌برد. نمونه‌اش کالچوپولی در ایتالیا که رسوایی بزرگی به بار آورد و یوونتوس را به سری بی ‌فرستاد. در آنجا یک شبکه بزرگ از افراد به همراه داورها، رسانه‌ها، مدیران ورزشی و بازیکنان گرد هم آمده بودند و در نتایج دست می‌بردند. دلیل اینکه چنین چیزی در ایران رقم نمی‌خورد (بر اساس ادعای مدیران ورزش) احتمالا این است که چنین سیستم منظمی وجود ندارد و امکان شکل‌گیری آن هم نیست. البته ممکن است نمونه‌هایی به یاد آورده شود که تغییراتی در نتایج به وجود آمد و حتی افرادی هم محروم شدند. اما در آن موارد مثل ماجرای محسن قهرمانی و قضاوتش در بازی معروف پرسپولیس و سپاهان یا اتفاقاتی که در دسته‌های پایین‌تر رقم می‌خورد حاصل تصمیمات بعضا شخصی افراد یا نهایتا یک گروه کوچک است نه اینکه به شکل دستوری از بالا رسیده باشد. چنین تغییراتی در نتایج معمولا برای هماهنگی با سایت‌های شرط‌بندی است نه مسائل سیاسی.

مورد خاص یحیی
از آنجایی که یک سیستم شفاف وجود ندارد اظهارنظر پیرامون برخی مسائل همیشه در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد و صرفا می‌توان به روش استنتاجی عمل کرد. به بیان واضح امروز کسی نمی‌تواند با قاطعیت بگوید فشاری وجود دارد یا ندارد که فلان تیم نتیجه نگیرد. واکنش‌های مقامات رسمی هم گره‌گشا نیست. اینکه وزیر ورزش بگوید: «ما نمی‌خواهیم نگاه رنگی داشته باشیم و برنامه‌ای برای نتیجه نگرفتن پرسپولیس نداریم.» هم کمکی نمی‌کند. همان‌طور که اظهارات مسعود سلطانی‌فر که می‌گفت من پرسپولیسی نیستم و به هر دو تیم پایتخت با یک چشم نگاه می‌کنم را کسی باور نکرد. امروز هواداران پرسپولیس اظهارات یحیی گل‌محمدی را می‌گذارند گوشه ذهن‌شان، بعد وقایع اخیر را مرور می‌کنند و نتیجه می‌گیرند حتما چیزی هست. با خودشان مرور می‌کنند پرسپولیس در اوج اعتراضات و در مهر ماه و هفته هفتم و به فاصله چند روز بعد از بازداشت حسین ماهینی قرار بود به مصاف تراکتور برود، اما آن حواشی ایجاد شد. یادشان می‌آید سرمربی و برخی بازیکنان تیم تا آستانه بازداشت پیش رفتند و در نهایت مساله با حضور در دادسرا و ارایه توضیحات حل شد. جنجال مربوط به هک خبرگزاری فارس و داستان آن بولتن جنجالی که در فضای مجازی می‌چرخید را به یاد می‌آورند. مخصوصا آن قسمتش که نوشته بود یحیی باید از پرسپولیس برود! بعد اینها را به اضافه مسائل دیگر و تجربیات‌شان از گذشته و همزمانی اتفاقات عجیب و بدون توضیح را وصل می‌کنند به اشتباهات داوری سریالی علیه تیم‌شان. طبیعتا نتیجه می‌گیرند که دستی در کار است تا این تیم نتیجه نگیرد. با این حال یک نگاه وسیع‌تر نشان می‌دهد اتفاقا فوتبال باشگاهی در ایران سیر طبیعی‌اش را طی می‌کند و همزمانی اشتباهات داوری با اتفاقات سیاسی صرفا یک بدشانسی برای مقامات است!

اشتباه داوری؛ بخشی از بازی یا توطئه؟
نگاه کلی‌تر نشان می‌دهد اشتباهات داوری یا به عبارت دیگر اشتباهات فاحش داوری در لیگ ایران همیشه وجود داشته. برای پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتور و سایر تیم‌ها. همین امروز اگر کسی از تمام سرمربیان لیگ برتر بپرسد کدام تیم بیشترین ضرر را از داوری کرده پاسخ می‌شنوند: تیم ما! این پاسخ از سر منفعت‌طلبی نیست، بلکه واقعا همه تیم‌ها به مقدار زیاد از داوری ضرر کرده‌اند. این سیر طبیعی فوتبال ایران است. البته یک مغز شکاک با نگاه بدبینانه ممکن است بگوید این هم نقشه است! یعنی مقامات اشتباه داوری را به تدریج تبدیل به بخش جدانشدنی فوتبال ایران کردند تا در بزنگاه‌ها اینچنین از آن بهره ببرند و در نهایت بگویند اشتباه داوری همیشه جزیی از بازی بوده. این نگاه جالبی است اما طبق گفته امیررضا خادم نیازمند یک سیستم بسیار منظم است که بتواند یک پروسه دست‌کم ۲۰ ساله را پیگیری کرده باشد. در حالی که نه در بخش ورزش که در رده‌های بالای حاکمیت و دولت هم اثری از آنهایی که ۲۰ سال پیش می‌توانستند در این روند دخالت کنند، پیدا نمی‌شود. در همین چند سال آنقدر مدیران از بالا تا پایین عوض شده‌اند که عملا امکان چنین هماهنگی وجود ندارد. پس باید پذیرفت متاسفانه سیستم ورزش ایران فشل‌تر از این حرف‌هاست که بتواند چنین نقشه‌ای طراحی کند!

یحیی چه کار کند؟
یحیی بدون شک بهترین مربی ایران است. اگر این گزاره اغراق‌آمیز است، می‌توان آن را به یحیی که جزو سه مربی برتر حال حاضر ایران است، تغییر داد. آنچه امروز برای این مربی رخ داده بسیار دردناک و پرفشار است. سرمربی پرسپولیس در میانه‌ای قرار گرفته که از هر سو بر او فشار وارد می‌شود. انتظار هواداران هست به اضافه اتفاقات کشور و در خوشبینانه‌ترین حالت طعنه‌هایی که از گوشه و کنار به او می‌زنند. در چنین شرایطی واکنش‌هایی از این دست هم چندان دور از ذهن نیست. اتفاقا به نظر می‌رسد تنها سازماندهی صورت گرفته همین بهره‌برداری از عصبانیت یحیی گل‌محمدی است. چیزی که می‌توان خطوط ارتباطی‌اش را به راحتی در برخی رسانه‌ها پیدا کرد؛ اینکه یحیی بیاید و حرفی بزند و تبدیل بشود به «آدم بده» ماجرا. تنها راهی که برای سرمربی پرسپولیس می‌ماند، خونسردی و خونسردی و خونسردی است. بازی کردن با تیم امید، عصبانیت و پرخاش، بازی کردن در زمین همان‌هایی است که یحیی می‌گوید قصد زمین زدنش را دارند.

همین امروز اگر کسی از تمام سرمربیان لیگ برتر بپرسد کدام تیم بیشترین ضرر را از داوری کرده پاسخ می‌شنوند: تیم ما! این پاسخ از سر منفعت‌طلبی نیست، بلکه واقعا همه تیم‌ها به مقدار زیاد از داوری ضرر کرده‌اند. این سیر طبیعی فوتبال ایران است. البته یک مغز شکاک با نگاه بدبینانه ممکن است بگوید این هم نقشه است! یعنی مقامات اشتباه داوری را به تدریج تبدیل به بخش جدانشدنی فوتبال ایران کردند تا در بزنگاه‌ها اینچنین از آن بهره ببرند و در نهایت بگویند اشتباه داوری همیشه جزیی از بازی بوده. این نگاه جالبی است اما طبق گفته امیررضا خادم نیازمند یک سیستم بسیار منظم است که بتواند یک پروسه دست‌کم ۲۰ ساله را پیگیری کرده باشد. در حالی که نه در بخش ورزش که در رده‌های بالای حاکمیت و دولت هم اثری از آنهایی که ۲۰ سال پیش می‌توانستند در این روند دخالت کنند، پیدا نمی‌شود. در همین چند سال آنقدر مدیران از بالا تا پایین عوض شده‌اند که عملا امکان چنین هماهنگی وجود ندارد.

اعتماد

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها