کد خبر
73469
روزنامه ایران21خرداد
بیانیه دفاع احمدی نژاد از بقایی
احمدینژاد که در جریان مجرمیت و زندان معاون اول خود از رحیمی برائت جسته بود، دیروز به سکوت سه روزه خود درباره بازداشت معاون اجرایی دولت خود پایان داد و حمایتش از بقایی را اعلام کرد. در بیانیهای که توسط دفتر احمدینژاد منتشر شد، بقایی، فردی «مومن، انقلابی و کاملاً پاکدست» که «در تمام عمر پربرکت خود، خدمتگزاری صدیق و بیمنت برای کشور، مردم و انقلاب اسلامی بوده و خواهد بود.» معرفی و افزوده شده است: «مقایسه نحوه برخورد با ایشان و دیگران نشاندهنده آن است که رفتار با آقای بقایی تا چه میزان از ضوابط و مبانی حقوقی برخوردار بوده است.
برخلاف فتوای صریح رهبر معظم انقلاب و قوانین و مقررات حاکم، یک مقام مسئول در مصاحبهای مطبوعاتی از فردی دستگیر شده، نام میبرد و علاوه بر آن، از بیان اتهام وی اجتناب میکند و فرصتطلبان با استفاده شرایط، انواع اتهامات کذب و ناجوانمردانه را نثار کسی میکنند که در حبس است و امکان پاسخگویی و دفاع از خود را ندارد، در حالی که مستند به مبانی حقوقی و اخلاقی، در فرآیند اطلاعرسانی، باید عکس آن عمل شود.» دفتر احمدینژاد تأکید کرده است که «رئیس جمهوری دورههای نهم و دهم... به طور قاطع از پاکی، پاکدستی و حقانیت جناب آقای بقایی تا آخر دفاع خواهد کرد.»
حمایت، پس از انکار سه روزه
حمایت تام و تمام احمدینژاد از بقایی، آن هم در سومین روز بازداشت، در شرایطی اعلام شد که پس از بازداشت معاون اجرایی دولت دهم در روز دوشنبه، حلقه یاران احمدینژاد، ترجیح داده بودند حتی نزدیکی و ارتباط کنونی او به رئیس دولت سابق را انکار کنند.
در نخستین واکنشها و ساعاتی پس از اعلام خبر بازداشت بقایی، عبدالرضا داوری از مشاوران رسانهای وحامیان احمدینژاد در گفتوگویی تأکید کرد که «آقای بقایی در جلسات ولنجک حضور نداشتند.» مرتضی تمدن دیگر حامی رئیس دولت سابق هم کوشید رفت و آمد بقایی به دفتر ولنجک را کمرنگ جلوه دهند اما انکارها، چندان به درازا نکشید و پس از کاهش شوک اولیه و ارزیابی بازتاب منفی انکارها حتی در حلقه یاران احمدینژاد، تاکتیک عوض شد. براین اساس، ۱۹ خرداد، یعنی روز دوم بازداشت بقایی، یک منبع نزدیک به احمدینژاد در گفتوگویی با سایت منسوب به هواداران احمدینژاد به «ایران خبر» گفت: «اینکه میگویند احمدینژاد این اواخر از بقایی فاصله گرفته بود، اصلاً درست نیست؛ اتفاقاً بالاترین سمت را در مجموعههای مربوط به احمدینژاد و ساختمان ولنجک بقایی دارد و در واقع مدیریت این مجموعهها به طور کامل با بقایی بوده است.» سهشنبه گذشته هــــم، علی اکبر جوانفکر، در واکنش به بازداشت معاون رئیس دولت سابق، انتقادهای تندی را مطرح کرد و در پاسخ به سؤال «باشگاه خبرنگاران جوان» درباره علت بازداشت بقایی گفت: «چطور ممکن است سخنگوی دستگاه قضا از بازداشت معاون اجرایـــــــــــی رئیس جمهوری سابق خبر داشته باشد اما نداند که چرا او را بازداشت کردهاند؟! سکوت ایشان نسبت به دلیل بازداشت باعث شده است بداندیشان در سطوح رسانهای به طرح اتهامات واهی علیه بقایی بپردازند. مسئولیت این رفتار غیراخلاقی با کیست؟» وی با بیان اینکه «گاهی جای شاکی و متهم عوض میشود و دور از ذهن نیست که در موضوع بقایی چنین اتفاقی افتاده باشد»، مدعی شد که «سفر هفته پیش احمدینژاد به همدان و استقبال بیسابقه مردم از ایشان، نمیتوانست بدون تبعات باشد.»
طرد رحیمی، پذیرش بقایی
احمدینژاد درحالی به دفاع تمام قد از حمید بقایی برخاست که تنها ۵ ماه پیش، ۵ بهمن ۱۳۹۳ در نامه سرگشادهای که پس از حکم زندان معاون اول خود منتشر کرد، نوشت: «تمام ماجرای آقای رحیمی، حتی با فرض صحت اتهامات و قبول رسیدگی قانونی و صحیح، مربوط به سال ۸۶ و قبل از آن و دوره ریاست ایشان بر دیوان محاسبات کشور وابسته به مجلس شورای اسلامی و پیش از شروع همکاری و حضور ایشان در دولت نهم بوده و در آن زمان چنین مسائلی مطرح نبوده است.
اصولاً این موضوع، هیچ ارتباطی با دولت و حتی دوره خدمت ایشان در دولتهای نهم و دهم ندارد.» اما برخلاف رحیمی در مقام معاون اول احمدینژاد، همه سوابق اجرایی، مسئولیتها و همه سمتهایی که بقایی در عالیترین سطوح قوه مجریه داشته، تنها مربوط به دولتهای محمود احمدینژاد است. بقایی، در دهه ۸۰ و تا پیش از شهرداری و بعدها رئیس جمهوری احمدینژاد، کارمند رادیو یا معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، چهرهای گمنام بود اما در دولت نخست احمدینژاد بود که با نزدیکی به مشایی و بعدها شخص احمدینژاد، به ریاست سازمان میراث فرهنگی و در دولت دوم نیز سمت معاونت اجرایی رئیس دولت و سرپرستی نهاد ریاست جمهوری به او سپرده شد. بنابراین، احمدینژاد قادر نیست که به بهانه ارتکاب تخلفات توسط بقایی در پستهای غیر دولتی، از او هم مانند رحیمی برائت جوید. علاوه بر این، انتصابهای پی در پی بقایی توسط رئیس دولت سابق و در سمتهای مهم، موجب شده سهم احمدینژاد در ارتکاب تخلفات بقایی هم مطرح شود. خوشبینانهترین پرسش آن است که رئیس دولت سابق باید پاسخ دهد که چرا چنین فردی را تا بالاترین سطوح قدرت قوه مجریه رسانده و چرا نظارت کافی بر عملکرد او نداشته و حتی به هشدارهای مستند نهادهای نظارتی درباره تخلف بقایی، بیاعتنایی کرده است؟ بنابراین، حمایت احمدینژاد، به نوعی گزینهای اجباری و با هدف دفاع از کارنامه خود نیز هست.
همچنین پیامدهای منفی نامه تبری احمدینژاد از رحیمی، در افکار عمومی و حتی جمع یاران نزدیک احمدینژاد هم عامل مؤثر دیگری بود که رئیس دولت سابق را ناگزیر کرد برخلاف خالی کردن پشت معاون اول خود، به دفاع از معاون اجراییاش برخیزد تا از فشارهای بعدی حامیان و یارانش خلاصی یابد. حال باید منتظر ماند تا مشخص شود آیا اعلام حمایت احمدینژاد از بقایی، تبلیغی و گذراست یا از وعده به عمل تبدیل خواهد شد؟
حمایت، پس از انکار سه روزه
حمایت تام و تمام احمدینژاد از بقایی، آن هم در سومین روز بازداشت، در شرایطی اعلام شد که پس از بازداشت معاون اجرایی دولت دهم در روز دوشنبه، حلقه یاران احمدینژاد، ترجیح داده بودند حتی نزدیکی و ارتباط کنونی او به رئیس دولت سابق را انکار کنند.
در نخستین واکنشها و ساعاتی پس از اعلام خبر بازداشت بقایی، عبدالرضا داوری از مشاوران رسانهای وحامیان احمدینژاد در گفتوگویی تأکید کرد که «آقای بقایی در جلسات ولنجک حضور نداشتند.» مرتضی تمدن دیگر حامی رئیس دولت سابق هم کوشید رفت و آمد بقایی به دفتر ولنجک را کمرنگ جلوه دهند اما انکارها، چندان به درازا نکشید و پس از کاهش شوک اولیه و ارزیابی بازتاب منفی انکارها حتی در حلقه یاران احمدینژاد، تاکتیک عوض شد. براین اساس، ۱۹ خرداد، یعنی روز دوم بازداشت بقایی، یک منبع نزدیک به احمدینژاد در گفتوگویی با سایت منسوب به هواداران احمدینژاد به «ایران خبر» گفت: «اینکه میگویند احمدینژاد این اواخر از بقایی فاصله گرفته بود، اصلاً درست نیست؛ اتفاقاً بالاترین سمت را در مجموعههای مربوط به احمدینژاد و ساختمان ولنجک بقایی دارد و در واقع مدیریت این مجموعهها به طور کامل با بقایی بوده است.» سهشنبه گذشته هــــم، علی اکبر جوانفکر، در واکنش به بازداشت معاون رئیس دولت سابق، انتقادهای تندی را مطرح کرد و در پاسخ به سؤال «باشگاه خبرنگاران جوان» درباره علت بازداشت بقایی گفت: «چطور ممکن است سخنگوی دستگاه قضا از بازداشت معاون اجرایـــــــــــی رئیس جمهوری سابق خبر داشته باشد اما نداند که چرا او را بازداشت کردهاند؟! سکوت ایشان نسبت به دلیل بازداشت باعث شده است بداندیشان در سطوح رسانهای به طرح اتهامات واهی علیه بقایی بپردازند. مسئولیت این رفتار غیراخلاقی با کیست؟» وی با بیان اینکه «گاهی جای شاکی و متهم عوض میشود و دور از ذهن نیست که در موضوع بقایی چنین اتفاقی افتاده باشد»، مدعی شد که «سفر هفته پیش احمدینژاد به همدان و استقبال بیسابقه مردم از ایشان، نمیتوانست بدون تبعات باشد.»
طرد رحیمی، پذیرش بقایی
احمدینژاد درحالی به دفاع تمام قد از حمید بقایی برخاست که تنها ۵ ماه پیش، ۵ بهمن ۱۳۹۳ در نامه سرگشادهای که پس از حکم زندان معاون اول خود منتشر کرد، نوشت: «تمام ماجرای آقای رحیمی، حتی با فرض صحت اتهامات و قبول رسیدگی قانونی و صحیح، مربوط به سال ۸۶ و قبل از آن و دوره ریاست ایشان بر دیوان محاسبات کشور وابسته به مجلس شورای اسلامی و پیش از شروع همکاری و حضور ایشان در دولت نهم بوده و در آن زمان چنین مسائلی مطرح نبوده است.
اصولاً این موضوع، هیچ ارتباطی با دولت و حتی دوره خدمت ایشان در دولتهای نهم و دهم ندارد.» اما برخلاف رحیمی در مقام معاون اول احمدینژاد، همه سوابق اجرایی، مسئولیتها و همه سمتهایی که بقایی در عالیترین سطوح قوه مجریه داشته، تنها مربوط به دولتهای محمود احمدینژاد است. بقایی، در دهه ۸۰ و تا پیش از شهرداری و بعدها رئیس جمهوری احمدینژاد، کارمند رادیو یا معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، چهرهای گمنام بود اما در دولت نخست احمدینژاد بود که با نزدیکی به مشایی و بعدها شخص احمدینژاد، به ریاست سازمان میراث فرهنگی و در دولت دوم نیز سمت معاونت اجرایی رئیس دولت و سرپرستی نهاد ریاست جمهوری به او سپرده شد. بنابراین، احمدینژاد قادر نیست که به بهانه ارتکاب تخلفات توسط بقایی در پستهای غیر دولتی، از او هم مانند رحیمی برائت جوید. علاوه بر این، انتصابهای پی در پی بقایی توسط رئیس دولت سابق و در سمتهای مهم، موجب شده سهم احمدینژاد در ارتکاب تخلفات بقایی هم مطرح شود. خوشبینانهترین پرسش آن است که رئیس دولت سابق باید پاسخ دهد که چرا چنین فردی را تا بالاترین سطوح قدرت قوه مجریه رسانده و چرا نظارت کافی بر عملکرد او نداشته و حتی به هشدارهای مستند نهادهای نظارتی درباره تخلف بقایی، بیاعتنایی کرده است؟ بنابراین، حمایت احمدینژاد، به نوعی گزینهای اجباری و با هدف دفاع از کارنامه خود نیز هست.
همچنین پیامدهای منفی نامه تبری احمدینژاد از رحیمی، در افکار عمومی و حتی جمع یاران نزدیک احمدینژاد هم عامل مؤثر دیگری بود که رئیس دولت سابق را ناگزیر کرد برخلاف خالی کردن پشت معاون اول خود، به دفاع از معاون اجراییاش برخیزد تا از فشارهای بعدی حامیان و یارانش خلاصی یابد. حال باید منتظر ماند تا مشخص شود آیا اعلام حمایت احمدینژاد از بقایی، تبلیغی و گذراست یا از وعده به عمل تبدیل خواهد شد؟
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.