ساعت24-"رشد7درصدی قیمت دلار در یک دوره 10 روزه این احساس را در بازار ایجاد کرده است که احتمال رسیدن قیمت هردلار به 5000تومان درپایان سال وجود دارد.
درچنین وضعی است که بانک مرکزی ایران باید شجاعانه تصمیم به توضیح بگیرد و اجازه ندهد تحلیل های نادرست به فزاینده شدن نرخ تبدیل دلار به ریال بیش از اندازه فعلی باشد" آنچه دربالاخواندید بخشی از تحلیل سایت ساعت 24 در 16 دی همین زمستان است که خوب یا بد در 23 بهمن ماه امسال تا اندازه ای محقق شد. روز گذشته قیمت تبدیل هردلار آمریکا به ریال ایران تا نزدیکی 50000ریال رسید و اگر دولت نتواند عرضه ارز را افزایش و تقاضای موثرراکاهش دهد باشتاب به هردلار معادل 5هزارتومان می رسیم. کارشناسان اقتصادی در باره سقوط ارزش ریال دربرابر ارزهای معتبر تحلیل های گوناگونی ارایه داده اند. از جمله دلایل ارایه شده یکی هم این است که دولت راه صعود دلارراهنگامی بازکرد که تصمیم گرفته شد نرخ بهره بانکی از 22درصد به 15 در صد برسد. البته این تحلیل با آمار ارایه شده بانک مرکزی که درآن به افزایش حدود 17 درصدی سرمایه گذاری بلند مدت دربانکها درآذرماه امسال نسبت اسفندماه 1395 ناسازگار است . یکی از تحلیل های ارایه شده که از سوی مشاور وزیرراه وشهرسازی ارایه شده است نسبت به سقوط ریال اظهار نگرانی شدید شده و به دولت توصیه شده است که راه صعود نرخ تبدیل دلار به ریال را با کنترل تقاضای موثر در بخش سفته بازی و هزینه های ناشناس ببندد. غلامرضا سلامی در روزنامه اعتماد نوشته است از سوی دیگر در بخش عرضه نیز با توجه به مناسب بودن رقم صادرات نسبت به واردات، باز هم ارز کافی در کشور وجود ندارد. این امر میتواند ناشی از آن باشد که همه ارز حاصل از مبادلات کشور وارد نشده است. از سوی دیگر دولت و حکومت هزینههای ویژهای هم دارند که طبیعتا تا حدودی منابع ارزی کشور را به سمتی دیگر میبرد. همچنین دو مکان برای دور زدن تحریمها برای ایران وجود داشت، یکی ترکیه و دیگری دوبی که اختلافات سیاسی سبب کاهش روابط اقتصادی ایران با این دو کشور شده است و همین امر تا حدودی مبادلات ارزی ایران را متاثر کرده است. تاثیر روانی تحولات را نیز نباید نادیده گرفت. هنگامی که دولت دایم وعده کاهش قیمتها را به مردم میدهد ولی در عمل اتفاق دیگری میافتد و مردم نمیتوانند متوجه شوند منظور مسوولان چیست، طبیعی خواهد بود که با وجود توصیه مسوولان دولتی، باز هم مردم به بازار ارز سرازیر شوند.دو تقاضا برای ارز در کشور وجود دارد، یکی تقاضای واقعی است و دیگر سوداگرانه. تقاضای واقعی به اندازهای است که قیمت دلار مانع واردات نشود زیرا اگر دلار خیلی گران شود دیگر واردات کالا توجیه نخواهد داشت. در مقابل تقاضای سوداگرانه تنها خواهان افزایش قیمت است و اکنون این تقاضا بر بازار فشار میآورد. در حال حاضر کنترل سوداگری مهمترین کاری است که دولت میتواند انجام دهد. باید توجه داشت کاهش ارزش پول ملی به معنای بیثباتی و تضعیف یک اقتصاد است و به سرمایهگذار این پیام را میدهد که اقتصاد فوق در حال حاضر شرایط سرمایهگذاری را ندارد و بهتر است مکان دیگری برای سرمایهگذاری آماده شود. از سوی دیگر تضعیف ریال موجب افزایش نرخ تورم هم خواهد شد و با توجه به اینکه تکرقمی شدن نرخ تورم یکی از مهمترین دستاوردهای دولت یازدهم بوده، بهتر است که مانعی در مقابل این روند به وجود بیاید. باور این مشاور ارشد مالی و پولی این است که :اتفاقی که در حال رخ دادن است، یک پیام دارد، واحد پول ملی ایران در مقابل تمام ارزهای دیگر ارزانتر شده است. ریال ضعیف میشود چون بیماری مزمن اقتصادهای نفتی دههها است در اقتصاد ایران حاکم است. دولت ایران سعی میکند از طریق تزریق منابع حاصل از فروش نفت پول ملی کشور را در یک قیمت ثابت نگه دارد ولی این سیاست هر بار شکست میخورد. کنترل دستوری قیمت دلار آن هم در شرایطی که اقتصاد کشور تورم را تجربه میکند نهایتا به انباشت قیمتی و پس از آن سرریز شدن منجر میشود. اتفاقی که در آغاز دهه ٩٠ یک بار افتاد و اگر باز هم در دهههای گذشته تمرکز شود، تکرار این روند قابل مشاهده شدن است. دولت دوازدهم نیز کار تازهای نکرد، سراغ همان ترفندهایی رفت که دولتهای دیگر نیز رفته بودند و البته نتیجهای هم حاصل شد مشابه کشورهای دیگر است.
علی میرزاخانی سردبیرروزنامه دنیای اقتصادنیز نوشته است "اکنون که بازار ارز با متقاضیان روز افزون دلار با هدف سفتهبازی مواجه شده است چارهای جز بازگرداندن این تازهواردان به خانههای خود نیست و البته ابزار این کار، تهدیدهای متنوع یا دلارپاشی نیست، بلکه انگیزهسازی در جایی دیگر است و پرقدرتترین ابزار انگیزهسازی نیز نرخ سود بانکی است. اگرچه زمان پیشگیری که بگذرد همه راهحلها پرریسک میشود و چه بسا افزایش معمولی نرخ بهره پاسخگو نباشد، اما این تنها تکیهگاه برای استفاده از راهحلهای مکمل است و تنها با بیرون فرستادن تقاضای کاذب و سفتهبازانه از بازار است که گامهای بعدی قابلیت اجرایی خواهد داشت."
به نظر می رسد تا قبل از شروع توفان دیگر در بازار ارز و با توجه به دلایل سیاسی و روانی ایجادشده در بازار که ممکن است دلار رابه اوج دست نیافتنی برساند بهتر است دولت از همه نیروی کارشناسی و سیاسی خود برای توضیح دادن استفاده کند. باید کل اعضای کابینه به کمک بانک مرکزی بیایند و هرکدام با توجه به نقش و سهمی که در پدیدار شدن شرایط دارند و کمکی که می شود به بانک مرکزی کرد را همین روزها ارایه دهند. هیچ چیز کارآمدتر از صحبت کردن صادقانه با شهروندان نیست.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.