ژئو پلتیک ایران وجهان تک قطبی الزام می کند
کنارآمدن با آمریکا؛ راه تضمین قدرت منطقه ای
ساعت 24 -ایران کشوری دارای موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی، منابع انرژی و معدنی فراوان، نقطه اتصال شرق و غرب، نقطه اتصال تجارت دریایی به خشکی، دارای موقعیت حمل و نقل خشکی بواسطه راه ابرایشم و مهمتر از آن مکان گلوگاهی ژئوپلتیک امنیت برای غرب و شرق در دوران جدید است، که سقوط آن خفگی ژئواستراتژیکی برای قدرت های رو به رشد آسیایی است، و در نقطه مقابل حفظ آن در محور شرقی چالش امنیتی را برای غرب به دنبال خواهد داشت.
اما اگرکشورهای محور طرفدار جهان چند قطبی با اراده سیاسی بتوانند به طور استراتژیک از ایران در تمام ابعاد حمایت کنند، بدون شک جهان چند قطبی بوجود خواهد آمد و قدرت منطقه ای ایران با نگاهی فراتر از منطقه شکل خواهد گرفت، و این عمق ژئواستراتژیک ایران را نسبت به رقیبان منطقه ای گسترش خواهد داد. این قدرت منطقه ای ایران با نگاه به سیاست های استراتژیک جغرافیا محور فراتر از منطقه، در صورت موفقیت و با حمایت محور شرقی می تواند فشار نیروی غربی به حوزه ژئواستراتژیک شرق را مهار کرده و آن را به عقب براند.این موفقیت می تواند محور شرق را بر راه های مهم تجارت خشکی به دریا و برعکس، منابع انرژی عظیم، تسلط بر حوزه های ژئواستراتژیک اقیانوس آرام(شرق اقیانوس آرام)، هند، خشکی اوراسیا و تا اندازه ای از طریق دریای مدیترانه( شاخک ژئواستراتژیک منطقه خاورمیانه در قسمت غربی آن و خط شمالی آفریقا و در امتداد دریای مدیترانه است و قسمت شرقی آن نیز در غرب اقیانوس هند می باشد) و در جنوب اروپا و نزدیک به حوزه ژئواستراتژیک اقیانوس اطلس مسلط کند. بنابراین موفقیت استراتژی های جغرافیا محور ایران باعث تثبیت نسبی ژئوپلیتیک منطقه جنوب و جنوب غرب آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز به نفع محور شرقی خواهد شد، واتصال این مناطق استراتژیک ژئوپلیتیکی به شمال افریقا، کمربند امنیت را در جنوب اروپا بوجود خواهد آورد. اما در صورت عدم موفقیت استراتژی های جغرافیا محور ایران، عکس این موضوع به وقوع خواهد پیوست و ایالات متحده با تسلط نسبی بر این حوزه، تنگنای ژئواستراتژیک واقعی را بر محور شرقی تحمیل کرده و قدرت های آن را به حفره های امنیتی تبدیل می کند.
ایالات متحده این استراتژی های جغرافیایی را با کمک نیروی نظامی هم پیمان(اسرائیل) خود و با کمک مالی کشورهای حوزه خلیج فارس دنبال خواهد کرد. این کشور در صورت موفقیت ژئواستراتژیک در این منطقه، امنیت نظامی آن را به اسرائیل و نیز هزینه اقتصادی آن را به کشورهای ثروتمند عربی به نیابت از خود خواهد سپرد، و در یک دوره زمانی محاسبه شده امپراتوری خود را جهان شمول خواهد کرد. این در حالی است که ایران در این منطقه استراتژیک جغرافیا محور، خود به تنهایی فاقد( در صورت عدم حمایت قدرت های طرفدار جهان چند قطبی) توانایی نظامی و اقتصادی موثر برای مهار قدرت های منطقه طرفدار جهان تک قطبی است، و اصولا هم پیمان قدرتمند اقتصادی و نظامی منطقه ای( ترکیه و قطر در حالت بلاتکلیفی ژئوپلیتیکی قرار دارند) موثری نیز ندارد. بنابراین ایران درکوتاه مدت مقاومت خواهد کرد، اما این مقاومت در دوره زمانی محدود شکننده خواهد بود و در صورت شکست، دومینوی آن به دیگر مناطق ژئوپلیتیکی(جنوب و جنوب غرب آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز) تسری پیدا خواهد کرد. درصورت موفقیت استراتژی های سیاسی جغرافیا محور ایالات متحده، این کشور بر حوزه ژئواستراتژی اقیانوس هند و خشکی اوراسیا مسلط خواهد شد و منطقه ژئوپلیتیک خاورمیانه که زیر مجموعه حوزه ژئواستراتژیک(دریایی) اقیانوس هند می باشد تحت نظارت آن قرار خواهد گرفت و منطقه ژئوپلیتیکی دریای مدیترانه در حوزه سیاسی ایالات متحده و در کنترل آن خواهد بود، و امنیت اروپا به این کشور وابسته خواهد شد و استقلال سیاسی اروپا کم شده و این اتحادیه در تنگنای ژئوپلیتیکی قرار خواهد گرفت. بنابراین براساس عوامل و عناصر جغرافیایی برشمرده و تاثیرگذار در ژئوپلیتیک، محور شرقی در یک انتخاب و تصمیم سرنوشت ساز بر بستر جغرافیای تاریخی تعیین کننده ژئواستراتژی جهانی قرار دارد.
محمدرضا هیودی، دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.