رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 468784

هاشمی طبا: دولت ابرقدرت نیست/ قطعه سازان به کشور خدمت کرده اند

ساعت 24-تولید و صنعت ملی ایران این روزها بیش از گذشته با چالش های فراوانی روبرو هستند، چه از جهت تامین سرمایه و نقدینگی، چه از جهت تامین مواد اولیه و ماشین آلات و چه از جهت فروش و بازارهای صادراتی. بخشی از این چالش ها، ریشه دارند اما با تحمیل تحریم های اقتصادی جدید توسط آمریکا، یا به قول محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه با تروریسم اقتصادی، با وضعیت سخت تری روبروهستند.

خبر
از جمله این صنایع، صنعت قطعه سازی ایران است. براساس برآوردها اشتغال مستقیم در صنعت قطعه سازی ایران حدود ۵۵۰ هزار نفر بود که حدود نیمی از آنها در جریان اتفاقات مربوط به تحریم و عدم پرداخت بهنگام مطالبات از سوی خودروسازان، تعلیق یا کار خود را از دست داده‌اند. در یک نگاه کلی قطعه‌سازان معتقدند در 20ماه گذشته ۱۳۰ هزار از نیروی انسانی خود را تعدیل و ۱۵۰ هزار نفر نیز از کارشان تعلیق کرده اند.

درکنار فشارهای اقتصادی اما فضای کسب و کار صنعت خودرو نیز این روزها، با چالش های دیگری روبرست، مدیران عامل 2 خودروساز بزرگ کشور بازداشت شده اند و عباس ایروانی مالک گروه قطعه سازی عظام که آن را بزرگترین قطعه سازان ایران می دانند این روزها در دادگاه پاسخگوی اتهامات است.

با سیدمصطفی هاشمی طبا، وزیر صنایع دولت دفاع مقدس و رییس مرکز توسعه صادرات ایران در دولت نخست مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره چالش های پیش روی فضای کسب و کار و صنعت قطعه سازی گفت و گو کرده ایم.

آقای هاشمی طبا! ما اکنون در شرایط تحریم قرار داریم. به نظر جناب عالی که سوابق زیادی در حوزه صنعت و به خصوص خودرو سازی دارید، دولت باید چه کاری انجام دهد که فضای کسب و کار برای تولیدکننده و سرمایه‌گذار باز شود و در این شرایط بتواند فعالیت عادی خودش را برای تولید کالا و خدمات انجام دهد؟

مهم ترین نکته برای یک تولید کننده، در درجه اول داشتن مشتری است. یعنی اگر فرض کنید یک سرمایه گذار می‌خواهد یک واحد صنعتی درست کند، نمی‌تواند بگوید من درست می‌کنم که ببینم به چه کسی می‌فروشم. اول باید بازارش را ببیند، بعد بازار را که دید، برود و تولید کند. الان تولیدکننده ما در بازارش گرفتار است، یعنی هم بازار صادراتی، هم بازار داخلی و هم در تامین مواد اولیه‌اش گرفتار است.

بعضی‌ها هم فکر می‌کنند دولت یک ابرقدرتی است که همه کاری می‌تواند بکند. دولت‌ها هم بعضی وقت‌ها خودشان فکر می‌کنند ابرقدرت هستند؛ وعده می‌دهد که می تواند چند کار می تواند انجام می دهد، کما این‌که از آغاز انقلاب هم مجموعه حکومتی ما مدام به مردم گفته من این کار را می‌کنم، آن کار را می‌کنم و بعد نتوانسته است.

دولت که ابرقدرت نیست. دولت الان وعده‌های مختلفی می‌دهد و هر دولتی هم باشد، تقریبا این طوری است، بالاخره می‌خواهد یک جور امیدواری ایجاد کند، ولی امروز صنعتگران، ما از گمرکش گرفته، تا نقدینگی‌اش گرفته، تا بازارهای داخلی و خارجی و انتقال پولش، همه این‌ها گرفتار هستند. دولت هم ماله‌درمانی می‌کند، یعنی می‌گوید باشد، چشم، فلان می‌کنم و...! اگر ما بخواهیم بگوییم دولتی چه کاری می‌تواند انجام دهد، عملا می‌توانیم بگوییم دولت واقعا در این شرایط کمتر کاری را می‌تواند انجام دهد. برای این‌که دولت الان هشتش گروی نه خودش است در پرداخت حقوق و دستمزد مانده؛ بالاخره چون هم شرایط تحریم است، هم نفت ما کم فروش می‌رود و هم انتقال پول ممکن نیست.

با این وجود به نظر من یک کاری که دولت می‌تواند انجام دهد، بهترینش این است که تسهیل در اجرای مقررات کنیم. مثلا الان سر ترخیص کالا گمرک خیلی سخت‌گیری می‌کند، اگر دولت بتواند تسهیل در اجرای مقررات کند، به نظر من بیشترین کاری است که می‌تواند بکند.

شما می‌گویید دولت می‌تواند حداقل تسهیل را انجام دهد، اما یک مساله دیگری مطرح است و آن این است که خیلی از این تسهیل‌ها هم باز هم به دولت ارتباطی ندارد. فرض کنید یکسری از قوانین باید اصلاح شود که آن کار مجلس است.

منظورم از دولت مجموعه حکومتی است، برای این‌که دولت در خیلی جاها اصلا اختیاراتش خیلی کم است. البته خیلی جاها از اختیاراتش استفاده نمی‌کند. مثلا فرض کنید گیر گمرکی، خیلی جاهایش را دولت می تواند حل کند. یعنی اگر رئیس گمرک این ذهن تسهیل‌کننده را داشته باشد، ‌خیلی کارها می‌تواند بکند، ولی من مقصودم از دولت، مجموعه حکمرانی کشور است که به قول شما مجلس هم یکی از آن‌ها است.

قوه قضاییه می‌تواند چه کمکی به تولیدکننده‌ها انجام دهد؟ ما در این شرایط فعلی تعداد زیادی از افراد تحت عنوان این‌که این فرد پرونده دارد، این پرونده وارد دادگاه می‌شود، اطلاع‌رسانی‌هایی صورت می‌گیرد که در نهایت ناخواسته به بقیه سرمایه گذاران و تولیدکنندگان، پیام ترس و نگرانی و دردسر به صورت غیرمستقیم منتقل می شود. تولیدکننده باید چه راهی را در پیش بگیرد که هم در ایران با پولشویی، قاچاق و مسائل دیگری روبرو نشود و یک طرف دیگر هم بتواند آن مجموعه تولیدی خودش را نگه دارد؟

به نظر من قوه قضاییه باید مجری قانون باشد و انتظار هم نمی‌شود از آن داشت که بیاید تسهیل کند، تسهیل کار قوه قضاییه نیست، عدالت کار قوه قضاییه است. یعنی قوه قضاییه با موارد به سرعت و منطبق با عدالت رفتار کند. آن وقت همه راضی می‌شوند. قوه قضاییه نمی‌تواند مجرم را ببخشد، حق ندارد ببخشد، باید مجازاتش کند، اما باید اگر موردی باشد در یک جایی، به سرعت و با عدالت رسیدگی کند. از قوه قضاییه آدم انتظار ندارد که به امر تولید خیلی کمک کند. حالا بحث‌هایی است که می‌گویند کمک می‌کنیم، دستشان درد نکند، ولی باید انتظار داشت که بر اساس مقررات و قوانین عمل کند و اصلا این هم که بخواهد مجرم را ببخشد، خلاف رونق تولید است، چون مجرمین شروع می‌کنند به رشدکردن! تولیدکننده‌ها آدم‌هایی هستند که علاقمند به کار هستند. بنابراین در مجموعه حکومتی ما تسهیل در اجرای مقررات به‌خصوص از جانب دولت ضرورت دارد. مثلا به تازگی آیین نامه پول شویی را مطالعه می کردم که به نظرم اصلا نشدنی است. اگر قرار باشد مقررات آن قدر سخت بشود که آدم ها نتوانند کار عادی شان را بکنند، این که اصلا نقض قرض است.

این روزها در دادگاه مفاسد اقتصادی شاهد برگزاری دادگاه یکی از تولیدکنندگان قطعات خودرو کشور هستیم. گروه قطعات عظام بر اساس گزارش ها بزرگترین تولید کننده قطعات خودرو در کشور است، با توجه به سوابق و تجربه صنعتی شما، صنعت قطعه سازی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ ارزیابی شما از این دادگاه چیست؟

قطعه‌سازان خدمات کردند به این مملکت! مگر می‌شود قطعه‌سازان خدمات نکرده باشند! مگر این‌که یک کار تقلبی کرده باشند، مثلا یک کاری زده باشند تلرانس آن باید پنج هزارم باشد، این‌ها زد و بند کرده و تلرانس پنج هزارم را کرده‌اند بیست هزارم، در نتیجه ماشین آن قطعه‌اش خوب کار نمی‌کند. قطعه سازان کار کره اند، خدمت کرده اند، اما موارد اتهامی «عظام» خیلی روشن نیست، حقیقتاً!

مثلا گفته‌اند رفته‌اند به گمرک دو تا سکه داده‌اند. این دو تا سکه دادن به گمرک اگر خلاف نکرده باشد، این قدر در مملکت ما از این چیزها می‌دهند که به آن معنا جرم نیست. موارد جرمش بیشتر یکی از همان ها بود، مثلا فرض کنید آدم‌هایی که علیه همدیگر کار می‌کنند و رقیب هستند، بعضی وقت‌ها از این حرف‌ها می‌زنند علیه همدیگر.

البته قطعه‌ساز، غیر از کسی است که کالا وارد می کند و مارک ایران روی آن می زند، این که اصلا خلاف است. اگر با خودروساز زدوبند کرده اند که خلاف است، ربطی به قطعه ساز ندارد، هرچند که متاسفانه در مراودات ما زیاد است. من غیر از این یکی دو مورد که از این چیزها درباره عظام بود در این بحث هایی که شد ندیدم. شاید مسایلی باشد که یک طرفش ایران خودرو یا سایپا باشند که باید به آن ها هم رسیدگی کنند. ولی قطعه‌سازان خدمات خیلی قابل توجهی به ایران کردند، مگر این که کسی کارخانه نداشته باشد اما به اسم قطعه سازی از چین وارد کنند.

نماینده دادستان چند وقت پیش گفته بود اگر این قطعه‌سازان، یعنی دو تا قطعه‌ساز معروف نبودند، قطعا دیگر شرکت‌ها گسترش و قدرت پیدا می‌کردند. آیا کسی را داریم که یک چنین سرمایه‌ای را بگذارد که مثلا در صورت نبود این دو تا قطعه‌ساز یا حذف این دو باعث شود صنعت خودروی ایران پیشرفت کند، قطعه‌سازی پیشرفت کند؟

به نظرم این حرف اصلا ربطی به {نماینده} دادستان ندارد. کار «قضا» این است که خلاف را با قانون تطبیق می‌دهند و مجازات متناظرش را پیدا می‌کنند. این‌که عقیده یک نفر این باشد که ملاک نیست که اگر این‌ها نبودند، کسانی دیگر بهتر می‌شدند؛ نه! شاید اگر این‌ها هم نبودند، کسانی دیگر هم نبودند. ولی اصولا در کار تولید قطعه، به‌خصوص قطعات خودرو در کشور ما، کلا اقدامات خوبی شده است. حالا این‌ها را ببینند کجا خلاف کرده‌اند، نه این‌که چرا خوب قطعه‌سازی کرده‌اند، چرا زیاد قطعه‌سازی کرده‌اند، چرا کار خودشان را گسترش داده‌اند!

فکر می‌کنم منظور نماینده‌ دادستان این بوده که انحصار قائل شده‌اند برای خودشان؟

انحصار را که خریدار قائل می‌شود. اگر خریدار انحصار قائل نباشد از همه دعوت می کند و از کسی که بهترین کیفیت را دارد خرید می کند، این به سازنده ربطی ندارد مگر این که تبانی باشد، {نماینده دادستان} باید بگوید تبانی کرده اند. مثلا کسی را می شناسم که موتور تولید می کند، تقریبا هم انحصاری است، کس دیگری نکرده او کرده! تولید که جرم نیست، افراد دیگر هم بیایند تولید کنند!

فروشنده که انحصار ایجاد نمی کند، خریدار انحصار ایجاد می کند یا مستقیم یا با رفتارش همه را متوجه می کند که از یک خریدار خرید می کند، این دیگر جرم خریدار است. این{اظهار نظر دادستان} امری غیرقابل اثبات است، وقتی غیر قابل اثبات باشد قابل اتکا نیست.

نکته ی پایانی؟

اصل قضیه این است که ما اگر تولیدمان بین المللی نباشد هم مفسده زیاد دارد هم رشد نمی کند. اصل قضیه این است. تولید باید تولید بین المللی باشد. بتواند در بازارهای بین المللی خودش را پیدا کند. اگر تولید این خاصیت را داشت، آن وقت به فلاح می رسد و الا منجر به شکست و سرخوردگی می شود.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها