کد خبر
479665
سرکوب تورم و سرکوب رنج
حق مردم ایران ابرتورم نیست
ساعت 24 - اقتصاددانان باورمند به جریان عمومی اقتصاد امروز میگویند سرچشمه رشد شتابان نرخ تورم به اندازه، نسبت و رشد حجم پول پمپاژ شده در اقتصاد یک کشور در یک دوره معین به اندازه و رشد تولید در بخش واقعی اقتصاد بستگی دارد.
dir="RTL">به این معنی که اگر رشد عرضه پول در یک دوره معین نسبت به رشد تولید افزایش نشان دهد به رشد بیشتر تورم منجر میشود. دانش اقتصاد و تجربه جامعههای بشری نشان میدهد نرخ شتابان تورم توانایی دارد نهاد خانواده بهویژه خانوادههایی که درآمد آنها تنها از راه فروش نیروی کار است را نابود کرده و رنج بیپایانی را بر آنها تحمیل کند. تورم شتابان همچنین به کشتار پنهان سرمایهگذاری در بلندمدت منجر شده و جامعه را تهیدستتر میکند. به همین دلایل است که مهار و سرکوب تورم شتابان به مهار رنج و درد انسانی تشبیه شده و اکنون بیشتر کشورهای جهان به سلاح مهار تورم تجهیز شده و نرخ تورم جهانی به طور میانگین زیر پنج درصد است. در ایران و چند کشور دیگر مثل نیجریه و ونزوئلا اما نرخ تورم دورقمی همچنان پابرجاست و نهاد دولت در مهار تورم ناتوان شده است. تورم دورقمی در دههای تازه سپریشده در ایران قاعده است و جز چند سال استثنایی به زیر 10 درصد کشیده نشده است. مرکز آمار ایران اما با خرسندی از مهار شتاب تورم در دیماه نسبت به ماه پیش از آن خبر داده است. درباره کاهندهشدن شتاب تورم دلایل گوناگونی با توجه به واقعیتهای امروز اقتصاد ایران بیان میشود. واقعیت این است که کاهش شتاب نرخ تورم پس از یک دوره جهش و پرش بلند یک اتفاق تکرار شده و تجربه شده است که در ایران شاهد آن بودهایم. برخی از کارشناسان باور دارند تخلیه شدن اثر افزایش قیمت بنزین- قیمت مصرفکننده هر لیتر بنزین سهمیهبندی و بهویژه قیمت هر لیتر بنزین آزاد در آبان امسال رشد بزرگی را تجربه کرد- در دیماه امسال یکی از دلایل کاهندهشدن نرخ تورم است. آمارهای ارائهشده نشان میدهد افزایش قیمت بنزین موجب افزایش 3/3 درصدی نرخ تورم از مسیر افزایش رشد 14 درصدی هزینه حمل و نقل شده است و البته تخلیه کامل آن تا اسفندماه به درازا میکشد. از سوی دیگر تثبیت نسبی نرخ ارزهای معتبر به ریال ایران در ماههای تازه سپریشده نیز بر کاهندهشدن نرخ تورم موثر بوده است. بدونتوجه به پیامدهای تثبیت نرخ ارز به روشهای بانک مرکزی که تقاضای ارز را سرکوب کرده و تجارت خارجی و فعالیتهای دیگر را به رکود نسبی کشانده و در کل به منفیشدن رشد اقتصادی منجر شده است اما این سیاست در مهار شتاب بیشتر نرخ تورم موثر بوده است. کاهش قدرت خرید شهروندان به دلیل سقوط ارزش ریال در برابر دلار در 20 ماه گذشته و عقبافتادن نرخ رشد مزد و حقوق از نرخ رشد تورم نیز در کاهندهشدن شتاب نرخ تورم موثر بوده است. درباره نرخ تورم اما یادآوری چند نکته خالی از فایده نیست. نکته نخست اینکه دولت نباید به این افتخار کند که اجازه نداد ابرتورم درایران پدیدار شود. این سخن آزاردهندهای است و شهروندان را رنج میدهد که مگر ابرتورم برای ایرانیان یک الزام است و مگر در دنیای امروز ابرتورم جز ونزوئلا در کشور دیگری دیده میشود؟ واقعیت این است که حتی اگر نرخ تورم سالانه ایران در پایان سال به نزدیکی 30 درصد برسد باز هم نزدیک به شش برابر میانگین نرخ تورم جهانی است و معنایش این است که درجه رقابتپذیری اقتصاد ایران را در برابر رقبا در بازارهای داخلی و در بازارهای صادراتی کاهش میدهد. پیشبینی میشود اگر سیاست مهار نرخ ارز تا پایان امسال با همه پیامدهای منفیاش ادامه یابد احتمال افزایش تند نرخ تورم کاهش مییابد. اما این مداوای ناقصی است و نمیتوان از این راه به درمان قطعی شتابانشدن نرخ تورم کمک کرد. مهار و درمان همهجانبه و پایدار نرخهای تورم دورقمی و بالاتر از رشد مزد و دستمزد بستگی به سیاستهای بودجهای دارد. تا روزی که دخلوخرج دولت از تعادل و توازن دور است و خرج آن بیشتر از دخلش است و این کسری از راههای منجر به رشد نقدینگی تامین میشود باید انتظار داشت نرخ تورم بالا در ایران به کشتار امید و آرزوهای شهروندان ادامه دهد. تنها جایی که سرکوب توصیه میشود سرکوب شتابانشدن نرخ تورم است که میتواند از دامنه و ژرفای ایرانیان بکاهد.
محمدصادق جنانصفت - روزنامه آرمان
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.