نقشه پلیدانه برای یلدا زن جوان در آرایشگاه زنانه
ساعت 24-حیله گری دو چشم داشت و دو چشم هم قرض کرده بود و با نگاهی عجیب و غریب تیپ و قیافه ام را برانداز می کرد. برای آن که حرصش را دربیاورم از لحظه ای که در کنارش، روی صندلی نشستم مشغول شمارش بسته اسکناسی شدم که چند دقیقه قبل جلوی آرایشگاه از شوهرم گرفته بودم.
او با عجله زیر تمام صندلی های آرایشگاه را نگاه کرد و سپس از مدیر سالن خواست تا موضوع را به پلیس ۱۱۰ اطلاع دهد. دقایقی بعد افسران پلیس زن وارد آرایشگاه شدند و زن ناشناس بی پروا و عصبانی گفت باید تمام کیف های داخل آرایشگاه را نگاه کنید و تا پول هایم پیدا نشود اجازه نخواهم داد کسی از سالن بیرون برود.
«یلدا» ادامه داد: متاسفانه با توجه به مشخصاتی که زن ناشناس از بسته پول به پلیس داد ماموران همان بسته را داخل کیف دستی ام پیدا کردند و در این لحظه زن شیاد به چشمانم خیره شد و گفت: بااطمینان کیف دستی ام را روی صندلی در کنارت گذاشته بودم، چطور به خودت اجازه دادی که چنین کار وقیحانه ای انجام بدهی و...
او با این تهمت ناروا مرا متهم کرد و چون باورم نمی شد با چنین صحنه ای روبه رو شده باشم واقعا نمی دانستم چه طور ثابت کنم که بسته پول مال خودم است. اما پس از انتقال به کلانتری، افسران تحقیق و بازجویی بادرایت و هوشمندی متوجه شدند این زن حیله گر که برای اعلام رضایت خود نیز درخواست مبلغی وجه نقد داشت دروغ می گوید و با این ترفند، طعمه های خود را به دام می اندازد و پول آن ها را از دستشان بیرون می کشد.
یلدا در پایان گفت: تا وقتی از این معرکه تبرئه شدم و به خانه برگشتم جانم به لبم رسید و عذاب و رنج زیادی تحمل کردم. من گلیم آبرویم را به هر سختی که بود از این آب گل آلود بیرون کشیدم اما از تمام خانم های جوان خواهش می کنم خودنمایی نکنند. واقعا چه ضرورتی داشت که من محتویات داخل کیف دستی ام را در حضور فردی غریبه به نمایش بگذارم و اگر نمی توانستم ثابت کنم که او دروغ می گوید چه دردسری برایم درست می شد؟
رکنا
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.