کد خبر
521916
دوکشور نیرومند اقتصادی می توانند اقتصاد ایران را کمک کنند
توکیو- برلین - به جای پکن - مسکو
ساعت24- همه رهبران احزاب و جمعیتهای سیاسی و نیز مدیران ارشد دولت و مجلس و سایر نهادهای ادارهکننده کشور باور راسخ دارند که آمریکای تحت ریاست دونالد ترامپ از اندازه تحریم اقتصادی ایران عبور و به جنگ اقتصادی با ایران اقدام کرده است. این را میتوان در نوشتهها و سخنان پرشماری خواند و شنید. منطق حکم میکند ایران برای این جنگ اقتصادی خود را به نیروی اقتصادی تجهیز کند و خود را در جنگ با محاصره اقتصادی آمریکا که احتمالا در آینده نیز ادامه یابد، آماده سازد.
از سوی دیگر این احتمال هم وجود دارد که دولت بعدی آمریکا از میزان و شدت و گستردگی تحریمها بکاهد و ایران در نقطهای بایستد که بسیاری از کشورهای جهان ایستادهاند. در صورت رخداد دوم نیز ایران باید بتواند خود را از هر نظر برای استفاده از فضای تازه آماده سازد. حالا و در این وضعیت ایران باید برای عبور از شرایط سخت اقتصادی که دارد چه کند و چه اقدامهایی باید انجام شود که تابآوری اقتصادی افزایش یابد و در صورت ادامه تحریمها از پا درنیاید یا در صورت حذف تحریمها گامهای بلند و پرشتابی برای رسیدن به رشدهای بالا و جبران رشدهای منفی سه سال اخیر و نیز متوسط رشد صفر در دهه حاضر بردارد؟
ادامه این راه ناممکن است
این بسیار اهمیت دارد که رهبران احزاب و جمعیتهای سیاسی و نیز نخبگان و مدیران عالیرتبه نظام قبول کنند که اقتصاد ایران در موقعیت شکنندهای قرار دارد و با فشار بیشتر از بیرون و ناتوانی در بسیج امکانات داخلی برای ایستادگی در برابر سونامی تحریمها ممکن است شکاف بزرگی بر ارکان آن وارد شود. شاید برای برخی دشوار است که این روزگار سخت را باور کنند و به این دل خوش کنند که این دولت اگر نبود و نباشد و یک دولت دیگر بیاید کارها درست میشود و اقتصاد جان میگیرد. اما این واقعیت را باید قبول کرد که زندگی اقتصادی ایران با راهبردهای کلی فعلی چیزی نیست که ایران را در برابر پیشرفتهای دیگر کشورها و جامعه جهانی در موقعیت بهتری قرار دهد. ایران اکنون در میان کشورهای صادرکننده نفت اوپک با فاصله قابل اعتنایی پشت سر عربستان و عراق قرار دارد و امارات نیز متاسفانه از ایران جلو زده است.
صنعت پتروشیمی ایران به مثابه دومین صنعت و فعالیت ارزآور با شرایط فعلی و بر اساس میزان استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا نمیتواند در برابر غولهای فعلی مقاومت کند و حتی ممکن است همسایههای کوچک و بزرگ ایران بازار این کار را از دست ما خارج کنند، اضافه بر اینکه همین الان نیز به دلیل رکود جهانی صادرات این کالاها با دشواری مواجه است. در صنعت گاز نیز متاسفانه با فاصله زیاد پشت سر آمریکا، روسیه و چندین کشور دیگر قرار داریم. شوربختانه شماری از مهمترین فعالیتهای صنعتی ایران در رشتههای گوناگون نیز در برابر صنعت چین، کرهجنوبی و حتی ترکیه مقاومت خود را از دست دادهاند.
نرخ رشد سرمایهگذاری در ایران در یک دهه تازهسپریشده منفی شده است و حتی به اندازهای نیست که بر میزان استهلاک سالانه کارخانههای صنعتی غلبه کند. تجارت ایران با کشورهای همسایه نیز به دلیل کدورتهای سیاسی مثل کدورت با امارات و نیز سختگیریهای تازه مثل عراق و نیز ترکیه و ناامنیهای احتمالی در افغانستان و وضعیت تازه در ارمنستان و نامناسبتر شدن تجارت با پاکستان در موقعیت مناسبی نیست.
اما ایران نیرومند است
با همه بیمهریهایی که به اقتصاد ایران از سوی آمریکا شده است و با همه سیاستهای اقتصادی ناکارآمد در داخل از سوی دولتها، اما ایران هنوز نیرومند است و میتواند در شرایط تغییر راهبردهای اقتصادی و سیاسی از تواناییهای پیدا و پنهان نهایت استفاده را ببرد. ایران هنوز قدرت بزرگی از نظر داشتن ذخایر نفت و گاز است و با جذب سرمایههای خارجی و کشاندن پای غولهای نفت و گاز، با شتاب بر ظرفیتهای خود بیفزاید و با استناد به این ظرفیتهای تولیدی، سهم ازدسترفته خود در اوپک را تا اندازهای احیا کند. ایران هنوز از نظر داشتن مزیتهای ترانزیتی در منطقه تواناییهای بینظیری دارد که با کمی سرمایهگذاری و برونرفت از انزوا میتواند درآمد و امنیت قابل اعتنایی از این محل به دست آورد.
تغییر ریل
ایران به لحاظ امکانات مادی و طبیعی توانایی ایستادن در پلههای بالاتر را دارد و اگر الزامهای پیشرفت را بشناسد و به آنها عمل کند میتواند با سرعت از وضعیت نامناسب امروز دور شود. یکی از الزامهای حرکت دادن ایران به سوی پیشرفت اقتصادی بدون تردید سیاست خارجی کمتنش و کمدردسر است.
ایران باید بتواند با دنیا تعامل برقرار کند تا چرخهای صنعت نفت و گاز، پتروشیمی و صنعت بزرگ اتومبیلسازی بچرخد و از مرحله سقوط اقتصادی دور شود. این تعامل با دنیا اما با آدرسهای خاص همراه است. برخی باورشان این است که میتوان با برخی از کشورها دوست و با برخی از آنها خصم باقی ماند و نیازهای اقتصاد ایران را میتوان از همین کشورهای دوست برطرف کرد. اما گروه دیگری باورشان این است که تفکیک دنیا به دوست و دشمن به ویژه در حوزه اقتصاد با توجه به آرایش و توزیع قدرت در دنیای امروز ناممکن است و نمیتوان فقط با چند کشور دادوستد اقتصادی داشت. این دو طیف در نگاه سرحدی خود میگویند به طور مثال چین و روسیه به عنوان دوستان ایران میتوانند نیازهای اقتصاد ایران را برطرف کنند و شماری از کشورهای دیگر نیز هستند که در دایره نفوذ غرب قرار ندارند و تواناییهای آنها به کمک تواناییهای این دو کشور برای گذران اقتصاد ایران کفایت میکند. گروه دیگر اما باورشان این است که کارنامه، برنامه، سابقه و تواناییهای چین و روسیه برای اقتصاد ایران کافی نیست و اصولا نباید روی دوستی اقتصادی با این کشورها حساب بلندمدت باز کرد.
آلمان یا روسیه
یکی از اقدامها برای تغییر ریل همکاریهای اقتصادی، تغییر شریک تجاری و اقتصادی است. آیا ایران الزامی دارد با روسیه تا ابد در همین ابعاد و با همین شکل و ماهیت مناسبات راهبردی داشته باشد؟ هیچ سیاستمدار و فعال سیاسی و اقتصادی چنین تجویزی نمیکند و بیشتر کسانی که اطلاعات دقیقتری از راهبردها و امکانات و آینده روسیه نسبت به منطقه و جهان دارند باورشان این است که روسیه اتفاقا شریک تجاری مناسبی برای ایران نیست.
در شرایط امروز ایران باید بتوانیم به این پرسش جواب دهیم که آیا دوستی و اتحاد راهبردی با آلمان مناسبتر از اتحاد اقتصادی هرگز به بار ننشسته با روسیه نیست؟ این یک پرسش بسیار بااهمیت است که میتوان براساس پاسخ دقیق و کارشناسانه به آن راه تازهای را انتخاب کرد. کارشناسان و متخصصان و عقل سلیم حکم میکند با توجه به مجموعه شرایط آلمان را به عنوان دوست نخست انتخاب کنیم تا روسیه.
آلمان هرگز مناسبات زورگویانه و استعماری با ایران نداشته و هرگز ایران را قربانی مناسبات خود با دیگر کشورها نمیکند. در مقابل اما روسیه در تاریخ معاصر، رفتارهایی بر پایه لحاظ کردن منافع استعمارگرایانه با ایران را تجربه کرده است.
آلمان یکی از قدیمیترین تمدنهای صنعتی در جهان را دارد و بسیاری از کارخانههای ایران با ماشینآلات ساخت آلمان تجهیز شده و آلمان یکی از خریداران اصلی نفت ایران است. این احساس خوب را به ایران میدهد تا وقتی ایران میتواند نفت تولید و صادر کند این کشور تقاضا برای نفت ایران دارد. در مقابل کالاهای قابل توجهی از آلمان را میتوان در درون خانههای ایرانیان دید که فایدهمندند.
آلمان در حال حاضر پس از سه کشور آمریکا، چین و ژاپن چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا را به خود اختصاص داده و میتوان امیدوار بود در زمانی که ایران نیازمند استفاده از سرمایه و تکنولوژی و مهارت است، به این کشور تکیه کند و این کشور نیز به دلیل پویایی و نیاز به بازار با ایران دادوستد منصفانه داشته باشد. در مقابل این مزیتها اما روسیه جز تسلیحات نظامی، کالای مرغوب و مشتریپسندی برای عرضه به بازار ایران ندارد.
آلمان نیازمند و مشتری مستحکمی برای انرژی فسیلی ایران شامل نفت و گاز است در حالی که روسیه در حوزه انرژی با ایران رقیب است و در بهترین شرایط برای فروش نفت و گاز با ایران رقابت عادلانه میکند. روسیه کالایی برای دادوستد با ایران ندارد جز اینکه بخواهد به ایران تسلیحات نظامی بفروشد و با این تسلیحات شرایط ایران درست نمیشود. عقل حکم میکند اکنون که ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی در بهترین شرایط قرار ندارد راستیآزمایی کرده و از روسیه و آلمان بخواهد به ایران کمک کنند تا بتوان دوستی آنها را اندازه گرفت.
ژاپن یا چین
یکی دیگر از مسیرهای تازه برای ایران و اقتصاد آن توجه به تواناییهای گسترده و نظام سیاسی- اقتصادی ژاپن با چین است. ایران در شرایط سخت و از سر ناچاری در دهه تازهسپریشده ناگزیر شده اقتصادش را به اقتصاد چین گره بزند و از ژاپن فاصله بگیرد. این در حالی است که صنعت و تجارت ژاپن بسیار نیرومندتر از چین است و بسیاری از تکنولوژیهای مدرن و روزآمد در صنعت و در تولید محصولات کشاورزی و نیز مدیریت اقتصادی و صنعتی سرتر از چین است. شاید گفته شود ژاپن در زمره دوستان اقتصادی آمریکاست اما باید یادآور شد چینیهایی که ادعای مبارزه با آمریکا را دارند تنها با یک اشاره آشتیجویانه از سوی آمریکا ایران را تنها خواهند گذاشت. همین الان نیز چین بیشترین دوستی را با اسراییل، امارات و عربستان دارد و اگر روزی آنها فشار بیاورند بدون تردید ایران را رها خواهد کرد. جدای از این، جداسازی ژاپن از آمریکا نیز با همکاری بیشتر میسر است. ژاپنیها در دهههای تازهسپریشده هرگز ادعای فرمانروایی برجهان نداشته و از این نظر بر چین برتری دارند.
ادامه این راه ناممکن است
این بسیار اهمیت دارد که رهبران احزاب و جمعیتهای سیاسی و نیز نخبگان و مدیران عالیرتبه نظام قبول کنند که اقتصاد ایران در موقعیت شکنندهای قرار دارد و با فشار بیشتر از بیرون و ناتوانی در بسیج امکانات داخلی برای ایستادگی در برابر سونامی تحریمها ممکن است شکاف بزرگی بر ارکان آن وارد شود. شاید برای برخی دشوار است که این روزگار سخت را باور کنند و به این دل خوش کنند که این دولت اگر نبود و نباشد و یک دولت دیگر بیاید کارها درست میشود و اقتصاد جان میگیرد. اما این واقعیت را باید قبول کرد که زندگی اقتصادی ایران با راهبردهای کلی فعلی چیزی نیست که ایران را در برابر پیشرفتهای دیگر کشورها و جامعه جهانی در موقعیت بهتری قرار دهد. ایران اکنون در میان کشورهای صادرکننده نفت اوپک با فاصله قابل اعتنایی پشت سر عربستان و عراق قرار دارد و امارات نیز متاسفانه از ایران جلو زده است.
صنعت پتروشیمی ایران به مثابه دومین صنعت و فعالیت ارزآور با شرایط فعلی و بر اساس میزان استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا نمیتواند در برابر غولهای فعلی مقاومت کند و حتی ممکن است همسایههای کوچک و بزرگ ایران بازار این کار را از دست ما خارج کنند، اضافه بر اینکه همین الان نیز به دلیل رکود جهانی صادرات این کالاها با دشواری مواجه است. در صنعت گاز نیز متاسفانه با فاصله زیاد پشت سر آمریکا، روسیه و چندین کشور دیگر قرار داریم. شوربختانه شماری از مهمترین فعالیتهای صنعتی ایران در رشتههای گوناگون نیز در برابر صنعت چین، کرهجنوبی و حتی ترکیه مقاومت خود را از دست دادهاند.
نرخ رشد سرمایهگذاری در ایران در یک دهه تازهسپریشده منفی شده است و حتی به اندازهای نیست که بر میزان استهلاک سالانه کارخانههای صنعتی غلبه کند. تجارت ایران با کشورهای همسایه نیز به دلیل کدورتهای سیاسی مثل کدورت با امارات و نیز سختگیریهای تازه مثل عراق و نیز ترکیه و ناامنیهای احتمالی در افغانستان و وضعیت تازه در ارمنستان و نامناسبتر شدن تجارت با پاکستان در موقعیت مناسبی نیست.
اما ایران نیرومند است
با همه بیمهریهایی که به اقتصاد ایران از سوی آمریکا شده است و با همه سیاستهای اقتصادی ناکارآمد در داخل از سوی دولتها، اما ایران هنوز نیرومند است و میتواند در شرایط تغییر راهبردهای اقتصادی و سیاسی از تواناییهای پیدا و پنهان نهایت استفاده را ببرد. ایران هنوز قدرت بزرگی از نظر داشتن ذخایر نفت و گاز است و با جذب سرمایههای خارجی و کشاندن پای غولهای نفت و گاز، با شتاب بر ظرفیتهای خود بیفزاید و با استناد به این ظرفیتهای تولیدی، سهم ازدسترفته خود در اوپک را تا اندازهای احیا کند. ایران هنوز از نظر داشتن مزیتهای ترانزیتی در منطقه تواناییهای بینظیری دارد که با کمی سرمایهگذاری و برونرفت از انزوا میتواند درآمد و امنیت قابل اعتنایی از این محل به دست آورد.
تغییر ریل
ایران به لحاظ امکانات مادی و طبیعی توانایی ایستادن در پلههای بالاتر را دارد و اگر الزامهای پیشرفت را بشناسد و به آنها عمل کند میتواند با سرعت از وضعیت نامناسب امروز دور شود. یکی از الزامهای حرکت دادن ایران به سوی پیشرفت اقتصادی بدون تردید سیاست خارجی کمتنش و کمدردسر است.
ایران باید بتواند با دنیا تعامل برقرار کند تا چرخهای صنعت نفت و گاز، پتروشیمی و صنعت بزرگ اتومبیلسازی بچرخد و از مرحله سقوط اقتصادی دور شود. این تعامل با دنیا اما با آدرسهای خاص همراه است. برخی باورشان این است که میتوان با برخی از کشورها دوست و با برخی از آنها خصم باقی ماند و نیازهای اقتصاد ایران را میتوان از همین کشورهای دوست برطرف کرد. اما گروه دیگری باورشان این است که تفکیک دنیا به دوست و دشمن به ویژه در حوزه اقتصاد با توجه به آرایش و توزیع قدرت در دنیای امروز ناممکن است و نمیتوان فقط با چند کشور دادوستد اقتصادی داشت. این دو طیف در نگاه سرحدی خود میگویند به طور مثال چین و روسیه به عنوان دوستان ایران میتوانند نیازهای اقتصاد ایران را برطرف کنند و شماری از کشورهای دیگر نیز هستند که در دایره نفوذ غرب قرار ندارند و تواناییهای آنها به کمک تواناییهای این دو کشور برای گذران اقتصاد ایران کفایت میکند. گروه دیگر اما باورشان این است که کارنامه، برنامه، سابقه و تواناییهای چین و روسیه برای اقتصاد ایران کافی نیست و اصولا نباید روی دوستی اقتصادی با این کشورها حساب بلندمدت باز کرد.
آلمان یا روسیه
یکی از اقدامها برای تغییر ریل همکاریهای اقتصادی، تغییر شریک تجاری و اقتصادی است. آیا ایران الزامی دارد با روسیه تا ابد در همین ابعاد و با همین شکل و ماهیت مناسبات راهبردی داشته باشد؟ هیچ سیاستمدار و فعال سیاسی و اقتصادی چنین تجویزی نمیکند و بیشتر کسانی که اطلاعات دقیقتری از راهبردها و امکانات و آینده روسیه نسبت به منطقه و جهان دارند باورشان این است که روسیه اتفاقا شریک تجاری مناسبی برای ایران نیست.
در شرایط امروز ایران باید بتوانیم به این پرسش جواب دهیم که آیا دوستی و اتحاد راهبردی با آلمان مناسبتر از اتحاد اقتصادی هرگز به بار ننشسته با روسیه نیست؟ این یک پرسش بسیار بااهمیت است که میتوان براساس پاسخ دقیق و کارشناسانه به آن راه تازهای را انتخاب کرد. کارشناسان و متخصصان و عقل سلیم حکم میکند با توجه به مجموعه شرایط آلمان را به عنوان دوست نخست انتخاب کنیم تا روسیه.
آلمان هرگز مناسبات زورگویانه و استعماری با ایران نداشته و هرگز ایران را قربانی مناسبات خود با دیگر کشورها نمیکند. در مقابل اما روسیه در تاریخ معاصر، رفتارهایی بر پایه لحاظ کردن منافع استعمارگرایانه با ایران را تجربه کرده است.
آلمان یکی از قدیمیترین تمدنهای صنعتی در جهان را دارد و بسیاری از کارخانههای ایران با ماشینآلات ساخت آلمان تجهیز شده و آلمان یکی از خریداران اصلی نفت ایران است. این احساس خوب را به ایران میدهد تا وقتی ایران میتواند نفت تولید و صادر کند این کشور تقاضا برای نفت ایران دارد. در مقابل کالاهای قابل توجهی از آلمان را میتوان در درون خانههای ایرانیان دید که فایدهمندند.
آلمان در حال حاضر پس از سه کشور آمریکا، چین و ژاپن چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا را به خود اختصاص داده و میتوان امیدوار بود در زمانی که ایران نیازمند استفاده از سرمایه و تکنولوژی و مهارت است، به این کشور تکیه کند و این کشور نیز به دلیل پویایی و نیاز به بازار با ایران دادوستد منصفانه داشته باشد. در مقابل این مزیتها اما روسیه جز تسلیحات نظامی، کالای مرغوب و مشتریپسندی برای عرضه به بازار ایران ندارد.
آلمان نیازمند و مشتری مستحکمی برای انرژی فسیلی ایران شامل نفت و گاز است در حالی که روسیه در حوزه انرژی با ایران رقیب است و در بهترین شرایط برای فروش نفت و گاز با ایران رقابت عادلانه میکند. روسیه کالایی برای دادوستد با ایران ندارد جز اینکه بخواهد به ایران تسلیحات نظامی بفروشد و با این تسلیحات شرایط ایران درست نمیشود. عقل حکم میکند اکنون که ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی در بهترین شرایط قرار ندارد راستیآزمایی کرده و از روسیه و آلمان بخواهد به ایران کمک کنند تا بتوان دوستی آنها را اندازه گرفت.
ژاپن یا چین
یکی دیگر از مسیرهای تازه برای ایران و اقتصاد آن توجه به تواناییهای گسترده و نظام سیاسی- اقتصادی ژاپن با چین است. ایران در شرایط سخت و از سر ناچاری در دهه تازهسپریشده ناگزیر شده اقتصادش را به اقتصاد چین گره بزند و از ژاپن فاصله بگیرد. این در حالی است که صنعت و تجارت ژاپن بسیار نیرومندتر از چین است و بسیاری از تکنولوژیهای مدرن و روزآمد در صنعت و در تولید محصولات کشاورزی و نیز مدیریت اقتصادی و صنعتی سرتر از چین است. شاید گفته شود ژاپن در زمره دوستان اقتصادی آمریکاست اما باید یادآور شد چینیهایی که ادعای مبارزه با آمریکا را دارند تنها با یک اشاره آشتیجویانه از سوی آمریکا ایران را تنها خواهند گذاشت. همین الان نیز چین بیشترین دوستی را با اسراییل، امارات و عربستان دارد و اگر روزی آنها فشار بیاورند بدون تردید ایران را رها خواهد کرد. جدای از این، جداسازی ژاپن از آمریکا نیز با همکاری بیشتر میسر است. ژاپنیها در دهههای تازهسپریشده هرگز ادعای فرمانروایی برجهان نداشته و از این نظر بر چین برتری دارند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.