کد خبر
523031
استقلال یک سنت غلط را ادامه میدهد
داشتن دو دروازهبان بزرگ ایده خوبی نیست
ساعت 24-ماجرای دعوای رشید مظاهری و سید حسین حسینی دروازهبانهای تیم استقلال حل شد. حداقل در ظاهر این طور به نظر میرسد. این دو گلر که سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی را هم دارند امسال برای رسیدن به چارچوب دروازه استقلال باید رقابت سختی را پشت سر بگذارند؛ رقابتی که ممکن است حتی کار را به کدورت هم بکشاند.
اینکه چرا استقلال از دو دروازهبان تقربیا همسطح که هر دو مدعی پوشیدن پیراهن شماره یک هستند استفاده میکند، سوالی است که این روزها از پیشکسوتان و مربیان استقلال پرسیده میشود. دو نقل قول مهم در این رابطه از صمد مرفاوی مربی تیم و صادق ورمزیار پیشکسوت و مربی تیمهای پایه استقلال مطرح شده است. مرفاوی میگوید حضور همزمان مظاهری و حسینی مشکل خاصی ندارد و استقلال همیشه دو دروازهبان همسطح در ترکیبش داشته. ورمزیار هم معتقد است تیمهای مدعی باید دو دروازهبان بزرگ داشته باشند تا در شرایط مختلف بتوانند از حضورشان استفاده کنند.
مرفاوی درست میگوید. استفاده همزمان از دو دروازهبان مطرح حتی تا همین چند سال پیش هم در استقلال مرسوم بود. در زمان شفر رحمتی و حسینی دروازهبانهای استقلال بودند. هیچ کس یادش نرفته در آن فصل چه حاشیههایی پیرامون دروازه استقلال شکل گرفت. در پایان فصل رحمتی از استقلال جدا شد و در نهایت دعواهای پشتپرده گلرهای استقلال که گاهی خبرش به بیرون درز میکرد به اینستاگرام و انتشار چتهای خصوصی کشید. چند سال قبل از آن در زمان قلعهنویی و هنگامی که طالبلو دروازهبان اصلی تیم بود و رحمتی به استقلال پیوست هم مشکلات مشابهی شکل گرفت. اگر این دو اتفاق را بگذاریم کنار خبر دعوای مظاهری و حسینی میتوان نتیجه گرفت ایده داشتن دو دروازهبان بزرگ کنار هم گرچه در استقلال مرسوم بوده اما هیچوقت نتیجه نداده است.
از سمت دیگر بررسی اظهارنظر ورمزیار نشان میدهد تیمهای بزرگ اصلا علاقهای به داشتن دو دروازهبان همسطح ندارند. در فصل جاری لیگهای معتبر اروپایی هیچ تیم صاحبنامی را نمیتوان پیدا کرد که دو دروازهبان مدعی پوشیدن شماره یک را همزمان در لیست داشته باشد. در ایتالیا و تیم یوونتوس بوفون گرچه نیمکتنشین شزنی است اما با توجه به سن و سالش هیچ ادعایی ندارد و طبق قراردادش میداند در چند بازی فصل فیکس خواهد بود. در اینتر و میلان هم خبری از گلر بزرگ در کنار هندانویچ و دوناروما نیست. در آلمان و در بایرنمونیخ الکساندر نوبل به عنوان رقیب نویر به تیم اضافه شد اما یادمان نرفته قبل از آمدنش بازیکن بزرگی چون نویر از باشگاه تضمینهای لازم برای گلر شماره یک بودن را گرفت و تهدید کرد اگر قرار به سیستم چرخشی یا چیزی شبیه به این باشد از تیم جدا میشود. در تیم ملی آلمان رقابت نویر با ترتشگن دروازهبان بارسلونا حاشیههای زیادی ایجاد کرده. همان حاشیههایی که زمان حضور لمان و کان در جام جهانی ۲۰۰۶ ایجاد شد. در اسپانیا همه مدعیان از جمله رئال مادرید و بارسلونا و اتلتیکو گلر شماره یک مشخصی دارند و جایگزینها در سطح به مراتب پایینتری هستند. در انگلستان تنها چلسی است که با وجود داشتن گرانترین دروازهبان دنیا اقدام به خرید گلر جدید کرد، آن هم به دلیل اشتباهات عجیب کپا بود. البته سرمربی چلسی قبل از شروع فصل تاکید کرده بود نیازی به کپا ندارد و طبیعتا در چنین شرایطی گلر ۷۰ میلیون پوندی چلسی نمیتواند حاشیهای درست کند. آخرین مربی سرشناسی که این ایده داشتن دو گلر تراز اول را پیاده کرد مورینیو بود. در آخرین سال حضور مورینیو در رئال مادرید، آقای خاص دیهگو لوپز را که دروازهبان نسبتا سرشناسی بود به برنابئو آورد و مدتی کاسیاس را نیمکتنشین کرد. بعد تصمیم گرفت به این دو سنگربان به صورت چرخشی بازی بدهد؛ ایدهای که چندان جواب نداد و حرف و حدیثهای زیادی را برانگیخت.
شاید برخی گمان کنند که حاشیههای ایجاد شده مربوط به شخصیت دروازهبانها باشد. مثلا برخی مدعی میشوند در تمام حاشیههای چند سال اخیر پیرامون پوشیدن پیراهن شماره یک استقلال، رد پای مهدی رحمتی دیده میشود. برخی هم با مخرج مشترک گرفتن از دعواهای زمان شفر و این روزهای استقلال، نقش سیدحسین حسینی را پر رنگتر جلوه میدهند. اما بررسی مثالهای بالا نشان میدهد بزرگترین دروازهبانهای دنیا هم وقتی جایگاهشان را در خطر ببینند برای به دست آوردنش میجنگند و تنها به تلاش فنی در تمرینات بسنده نمیکنند. چه کسی فکرش را میکرد الیور کان با ینس لمان در سال منتهی به جام جهانی ۲۰۰۶ وارد جدال لفظی شوند؟ چه کسی تصور میکرد نویر به خاطر حفظ جایگاهش بایرن را تهدید کند؟
دروازهبانها یک چیز را خیلی خوب میدانند. اینکه کمترین تغییر در یازده پست بازی فوتبال درون دروازه اتفاق میافتد. آنها متوجه هستند که مربیان معمولا با یک گلر کارشان را پیش میبرند. حتی اگر آن دروازهبان عملکردی متوسط ارایه دهد. تنها در شرایطی که از یک دروازهبان به صورت پیوسته و طولانیمدت اشتباهات عجیب و تاثیرگذار سر بزند، مربی اقدام به عوض کردن او میکند. مثل کارهایی که کاریوس در لیورپول انجام داد، کلودیو براوو در منچسترسیتی و کپا در چلسی. یک دروازهبان خیلی زود میفهمد رفتن به نیمکت مساوی است با فراموش شدن.
تنها کاری که از مربی در چنین شرایطی برمیآید استفاده چرخشی از دو دروازهبان به صورت یک هفته در میان است. در آن صورت هم مشکلات زیادی ایجاد میشود. اگر یکی از دروازهبانها در یک بازی عملکردی عالی به ثبت برساند چرا بازی بعد باید برود روی نمیکت؟ اگر یک دروازهبان در فرصتهایی که به دست میآورد خوب عمل نکند چرا باید حتما بازی کند؟ ضمن اینکه یک هفته در میان بازی کردن قطعا روی کیفیت و تمرکز آن کسی که در چارچوب دروازه میایستد تاثیر منفی میگذارد. حتی شاید اگر آن گلر ملیپوش باشد مدام بازی نکردن او را از ترکیب تیم ملی دور کند.
به هر حال از هر سمتی به ماجرا نگاه کنیم داشتن دو دروازهبان همسطح که هر دو مدعی پوشیدن شماره یک هستند اصلا ایده خوبی نیست. قطعا مزایایی در این میان وجود دارد اما معایب و حواشی احتمالی مربیان را از آزمودن چنین سیتسمی منصرف میکند.
مرفاوی درست میگوید. استفاده همزمان از دو دروازهبان مطرح حتی تا همین چند سال پیش هم در استقلال مرسوم بود. در زمان شفر رحمتی و حسینی دروازهبانهای استقلال بودند. هیچ کس یادش نرفته در آن فصل چه حاشیههایی پیرامون دروازه استقلال شکل گرفت. در پایان فصل رحمتی از استقلال جدا شد و در نهایت دعواهای پشتپرده گلرهای استقلال که گاهی خبرش به بیرون درز میکرد به اینستاگرام و انتشار چتهای خصوصی کشید. چند سال قبل از آن در زمان قلعهنویی و هنگامی که طالبلو دروازهبان اصلی تیم بود و رحمتی به استقلال پیوست هم مشکلات مشابهی شکل گرفت. اگر این دو اتفاق را بگذاریم کنار خبر دعوای مظاهری و حسینی میتوان نتیجه گرفت ایده داشتن دو دروازهبان بزرگ کنار هم گرچه در استقلال مرسوم بوده اما هیچوقت نتیجه نداده است.
از سمت دیگر بررسی اظهارنظر ورمزیار نشان میدهد تیمهای بزرگ اصلا علاقهای به داشتن دو دروازهبان همسطح ندارند. در فصل جاری لیگهای معتبر اروپایی هیچ تیم صاحبنامی را نمیتوان پیدا کرد که دو دروازهبان مدعی پوشیدن شماره یک را همزمان در لیست داشته باشد. در ایتالیا و تیم یوونتوس بوفون گرچه نیمکتنشین شزنی است اما با توجه به سن و سالش هیچ ادعایی ندارد و طبق قراردادش میداند در چند بازی فصل فیکس خواهد بود. در اینتر و میلان هم خبری از گلر بزرگ در کنار هندانویچ و دوناروما نیست. در آلمان و در بایرنمونیخ الکساندر نوبل به عنوان رقیب نویر به تیم اضافه شد اما یادمان نرفته قبل از آمدنش بازیکن بزرگی چون نویر از باشگاه تضمینهای لازم برای گلر شماره یک بودن را گرفت و تهدید کرد اگر قرار به سیستم چرخشی یا چیزی شبیه به این باشد از تیم جدا میشود. در تیم ملی آلمان رقابت نویر با ترتشگن دروازهبان بارسلونا حاشیههای زیادی ایجاد کرده. همان حاشیههایی که زمان حضور لمان و کان در جام جهانی ۲۰۰۶ ایجاد شد. در اسپانیا همه مدعیان از جمله رئال مادرید و بارسلونا و اتلتیکو گلر شماره یک مشخصی دارند و جایگزینها در سطح به مراتب پایینتری هستند. در انگلستان تنها چلسی است که با وجود داشتن گرانترین دروازهبان دنیا اقدام به خرید گلر جدید کرد، آن هم به دلیل اشتباهات عجیب کپا بود. البته سرمربی چلسی قبل از شروع فصل تاکید کرده بود نیازی به کپا ندارد و طبیعتا در چنین شرایطی گلر ۷۰ میلیون پوندی چلسی نمیتواند حاشیهای درست کند. آخرین مربی سرشناسی که این ایده داشتن دو گلر تراز اول را پیاده کرد مورینیو بود. در آخرین سال حضور مورینیو در رئال مادرید، آقای خاص دیهگو لوپز را که دروازهبان نسبتا سرشناسی بود به برنابئو آورد و مدتی کاسیاس را نیمکتنشین کرد. بعد تصمیم گرفت به این دو سنگربان به صورت چرخشی بازی بدهد؛ ایدهای که چندان جواب نداد و حرف و حدیثهای زیادی را برانگیخت.
شاید برخی گمان کنند که حاشیههای ایجاد شده مربوط به شخصیت دروازهبانها باشد. مثلا برخی مدعی میشوند در تمام حاشیههای چند سال اخیر پیرامون پوشیدن پیراهن شماره یک استقلال، رد پای مهدی رحمتی دیده میشود. برخی هم با مخرج مشترک گرفتن از دعواهای زمان شفر و این روزهای استقلال، نقش سیدحسین حسینی را پر رنگتر جلوه میدهند. اما بررسی مثالهای بالا نشان میدهد بزرگترین دروازهبانهای دنیا هم وقتی جایگاهشان را در خطر ببینند برای به دست آوردنش میجنگند و تنها به تلاش فنی در تمرینات بسنده نمیکنند. چه کسی فکرش را میکرد الیور کان با ینس لمان در سال منتهی به جام جهانی ۲۰۰۶ وارد جدال لفظی شوند؟ چه کسی تصور میکرد نویر به خاطر حفظ جایگاهش بایرن را تهدید کند؟
دروازهبانها یک چیز را خیلی خوب میدانند. اینکه کمترین تغییر در یازده پست بازی فوتبال درون دروازه اتفاق میافتد. آنها متوجه هستند که مربیان معمولا با یک گلر کارشان را پیش میبرند. حتی اگر آن دروازهبان عملکردی متوسط ارایه دهد. تنها در شرایطی که از یک دروازهبان به صورت پیوسته و طولانیمدت اشتباهات عجیب و تاثیرگذار سر بزند، مربی اقدام به عوض کردن او میکند. مثل کارهایی که کاریوس در لیورپول انجام داد، کلودیو براوو در منچسترسیتی و کپا در چلسی. یک دروازهبان خیلی زود میفهمد رفتن به نیمکت مساوی است با فراموش شدن.
تنها کاری که از مربی در چنین شرایطی برمیآید استفاده چرخشی از دو دروازهبان به صورت یک هفته در میان است. در آن صورت هم مشکلات زیادی ایجاد میشود. اگر یکی از دروازهبانها در یک بازی عملکردی عالی به ثبت برساند چرا بازی بعد باید برود روی نمیکت؟ اگر یک دروازهبان در فرصتهایی که به دست میآورد خوب عمل نکند چرا باید حتما بازی کند؟ ضمن اینکه یک هفته در میان بازی کردن قطعا روی کیفیت و تمرکز آن کسی که در چارچوب دروازه میایستد تاثیر منفی میگذارد. حتی شاید اگر آن گلر ملیپوش باشد مدام بازی نکردن او را از ترکیب تیم ملی دور کند.
به هر حال از هر سمتی به ماجرا نگاه کنیم داشتن دو دروازهبان همسطح که هر دو مدعی پوشیدن شماره یک هستند اصلا ایده خوبی نیست. قطعا مزایایی در این میان وجود دارد اما معایب و حواشی احتمالی مربیان را از آزمودن چنین سیتسمی منصرف میکند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.