فرمان کشتی اقتصاد باید به سوی غرب بچرخد
ساعت 24 -آنهایی که به فن و ترفند " شانتاژ" آگاهی دارند با استفاده از فنها و نیز ترفندها در بالاترین سطح ممکن باورها را در گسترده ترین سطح و ژرف ترین گودالها این را در میان ایرانیان جا انداختهاند که در ایران نظام سرمایه داری بر تصمیم ها و برنامههای اقتصادی استیلا داشته است.
این جریان که در درون خود طیفهای گوناگونی دارد که از مارکسیستهای ارتدکس ونیز چپهای مذهبی که از راست افراطی به این گروه پیوستهاند گونهای تبلیغات کردهاند که نه تنها شهروندان عادی بلکه حتی روشنفکران وگروههای مرجع فکری نیز باور کردهاند که در ایران آموزههای نظام سرمایه داری در اجرا حاکم بوده وهست.
این اندیشه ناپاک و ایران سوز هرگز نمی خواهند چشمهای خودرا به حقیقت اقتصاد آزاد و مزیت هایی که آموزههای اقتصاد برای بشریت به همراه داشته را بپذیرند. واقعیت تلخ و ناراحت کننده این است که نظام اقتصادی ایران در همه سالهای 1300 تا 1403 معجونی از آرزوهای خام و دنبال کننده منافع گروهی از دیوان سالاران و سیاستمداران آزمند بوده وهست.
در این نظام اقتصادی علاوه براستیلای دولتها میبینیم که نیرویی بالاتر از دولتها تیز احکام خودرابراقتصاد جاری کردهاند. نتیجه این روندهاو فرایندها این شده است که اقتصاد ایران با فرمان چپ روی به گل نشسته ودر وضعیت بدی قراردارد. در همه سالهای پس از 1368 که جنگ ایران وعراق تمام شد تا امروز همه دولتها زیر چتر اقتصادی معجون گونه و رانت زا و فاسد نشستهاند تا خیس نشوند و به زحمت نیفتند.
در چنین اقتصادی هرگروه اقتصادی- اجتماعی سهم خودرا از رانت نفت به شگلهای گوناگون گرفته و برادرانه با دیگران زندگی کردهاند. اما دواتفاق افتاده که حالا دیگر شهروندان را بی تاب کرده است. رخداد نخست نابرابری گسترده در برداشت از رانت و فساد میان گروه اقلیت و گروه اکثریت است. گروههای کم درآمد رانت نان و بنزین مثلا ارزان را گرفتهاندونیز شاید شغلهای کاذب اما گروه اقلیت رانتهای سربر آسمان کشیده را به خود اختصاص دادهاند. شکاف طبقاتی بسیار گسترده تاب آوری جوانان ایرانی را به نقطه پایان میرساند.
رخداد دوم این است که درآمد حاصل از صادرات نفت خام که دردورهای تا 120 میلیارددلار درسال هم میرسید بعد از تحریم ها بسیار کاهش یافته است. حالا علاوه براینکه جمعیت ایران افزایش داشته است هزینههای ارزی برای دفاع وامنیت نیز رشد کرده وسهم شهروندان از درآمد نفت کاهش یافته است. رشد نرخ تبدیل ارزهای معتبر به ریال ایران و کمبود ارز ارزان در دونوبت و رساندن دلار 4200 تومانی به 28500 تومانی و حالا 42 هزارتومانی قدرت خرید شهروندان از کالاهای وارداتی را به شدت کاهش داده است. روزگار اقتصادایران در سطح خانوار ؛ در سطح بنگاه ودر سطح کلان آشفته و نارحت کننده است و باید فکری کرد
. باید فرمان کشتی اقتصاد ایران را به سوی دیگری چرخاند. باید از سرمایه مازاد جهانی که درکشورهای غربی است برای خیز برداشتن اقتصا دتا از چاله بیرون آید استفاده کرد. باید راه باز کرد تا آموزههای اقتصاد آزاد بر تصمیم ها حکمروایی کندو در کنارش سیاست خارجی نیز با فرمان اقتصاد بچرخد. آیا دولت تازه میتواند این کاررا به سرانجام برساند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.