راهبرد آمریکا و اسرائیل از حذف حشدالشعبی
ساعت 24 - کشور، عراق، به دلیل موقعیت راهبردی و نقش محوریاش در اتصال «محور مقاومت» و همچنین پیوند عمیق اقتصادی و امنیتی با ایران، بار دیگر به صحنه اصلی برای اعمال فشار و تهدید تبدیل شده است.
هشدارهای اخیر و صریح واشنگتن به بغداد در خصوص عملیات نظامی قریبالوقوع در منطقه و لزوم خلع سلاح یا بیطرفی نیروهای حشدالشعبی، نه یک تهدید گذرا، بلکه نشانهای از یک توطئه سازمانیافته برای برهم زدن توازن قدرت و تضعیف «عمق راهبردی» ایران در منطقه است.
ایران به عنوان بازیگری محوری، سیاستهای خود را متناسب با این گذار تنظیم کرده و اکنون هدف اصلی حملات ترکیبی آمریکا و اسرائیل قرار گرفته است.
نقض حاکمیت عراق با زبان زور
آغاز این فصل جدید از تنشها، با اظهارات جنجالی «ثابت العبّاسی»، وزیر دفاع عراق، کلید خورد. العباسی گفته است که «پیت هگست»، وزیر جنگ آمریکا، پیامی شدیداللحن را از طریق کاردار سفارت به بغداد منتقل کرده است.
پیام نه یک رایزنی دیپلماتیک، بلکه یک اخطار قاطع بود: «یک عملیات نظامی قریبالوقوع در منطقه در راه است و این آخرین هشدار ما به عراقیها است؛ گروههای مسلح عراقی نباید هیچ واکنشی به این عملیات نظامی نشان دهند. »
این فشار در حالی اعمال میشود که عراق در یک تنگنای ژئوپلیتیکی میان تهران و واشنگتن قرار گرفته است. دولت بغداد میکوشد با حفظ توازن روابط از فشارهای اقتصادی و امنیتی جلوگیری کند. با این حال، وابستگی شدید عراق به واردات گاز و برق از ایران، یک اهرم چانهزنی موثر برای تهران فراهم کرده است که تلاشهای واشنگتن و بغداد برای کاهش آن از طریق قرارداد با کشورهای دیگر را دشوار ساخته است.
در این شرایط، هشدار آمریکا نه تنها یک مسئله امنیتی، بلکه یک اهرم فشار سیاسی است. سخنگوی وزارت خارجه ایران، این موضعگیریها و تهدیدها را «مداخله در امور داخلی عراق» دانست و تاکید کرد که این اقدامات در راستای اثرگذاری بر انتخابات پارلمانی آتی عراق است تا توازن مذهبی و سیاسی مورد حمایت ایران برهم بخورد.
حشدالشعبی؛ هدف اصلی
در میان تمامی بازیگران منطقهای، تحلیلگران به سرعت به این نتیجه رسیدند که هدف اصلی عملیات قریبالوقوع آمریکا، نه ایران و نه حتی لزوماً حزبالله لبنان، بلکه «حشدالشعبی» عراق است. این نتیجهگیری بر اساس تحلیلهای داخلی و ادعاهای رسانههای اسرائیلی شکل گرفته است.
«احمد زیدآبادی»، تحلیلگر سیاسی، با بررسی و رد احتمالات حمله به ایران، حزبالله و حوثیها، نتیجه میگیرد: «بدین ترتیب، فقط حشدالشعبی عراق باقی میماند که در زنجیره «محور مقاومت» هنوز آسیب جدی ندیده است.» او این احتمال را مطرح میکند که آیا ادعاهای رسانههای عبری مبنی بر آمادگی حشدالشعبی برای تکرار عملیات ۷ اکتبر علیه اسرائیل، بهانهای برای حملات پیشدستانه شده است؟
جنگ در بستر گذار نظم جهانی
تهدید علیه حشدالشعبی، فراتر از یک درگیری محلی است و باید در چارچوب تلاش گستردهتر آمریکا و اسرائیل برای «انسداد حداکثری کنشگری ایران» و کند کردن انتقال قدرت از غرب به شرق تحلیل شود. تحلیلگران معتقدند که حمله اسرائیل با پشتیبانی آمریکا، تلاشی است برای کند کردن انتقال قدرت از غرب به شرق. ایران، به عنوان بازیگر اصلی حامی این گذار در منطقه، با احاطه شدن توسط پایگاههای نظامی آمریکا و ناتو، نقش «خط مقدم امنیتی-سرزمینی» را ایفا میکند. این بازیگری، قدرت را از آمریکا در منطقه ربوده و به قدرتهای شرقی امکان پیشبرد اهداف راهبردی را میدهد. توان دفاعی ایران و متحدانش، انسدادی مهم در برابر پیشروی غرب به سمت شرق ایجاد کرده است. تضعیف حشدالشعبی، تلاشی مستقیم برای شکستن این انسداد و مهار نفوذ ایران در قلب خاورمیانه است.
برخی کارشناسان عامل سوم را در برافروختن این جنگ، نقش ایران در همگرایی اقتصادی منطقهای و ظرفیت بازیگری آن در حوزه اقتصاد بینقارهای میدانند. ارزش راهبردی ایران برای قدرتهایی چون چین و هند، نه در تراز تجاری، بلکه در مسیرهای کریدوری است که آسیا را از طریق ایران (مانند بندر چابهار) به اروپا و آفریقا متصل میکند. این نقش کریدوری، رقیب طرحهایی چون کریدور عرب-مد (IMEC) مورد حمایت اسرائیل است. حمله به متحدان ایران در عراق و تضعیف ثبات این کشور، میتواند به طور غیرمستقیم، امنیت این مسیرهای حیاتی اقتصادی را به مخاطرهاندازد و بر توان چانهزنی ایران در زنجیرههای ارزش جهانی تاثیر بگذارد.
واکنش تهران؛ ارتقای آمادگی و هشدار به محور صهیونیستی-آمریکایی
مقامات و تحلیلگران ایرانی، هشدار آمریکا را پیامی غیرمستقیم به ایران و کل «محور مقاومت» میدانند. این هشدار در بستر افزایش تنشها پس از ۷ اکتبر و در ادامه حملات علیه گروههای وابسته به ایران صادر شده است.
«حسین کنعانی مقدم»، فعال سیاسی، این هشدار را صرفاً یک تهدید گذرا نمیداند، بلکه نشانهای از ورود منطقه به مرحله جدیدی از رویارویی ارزیابی میکند که در آن محور «صهیونیستی-آمریکایی» به دنبال انتقال میدان نبرد به داخل کشورهای مقاومت است.
او هشدار میدهد که این مرحله از رویارویی، ممکن است حتی تاسیسات هستهای ایران را نیز هدف قرار دهد. این نگرانی با فاش شدن اطلاعات توسط «رافائل گروسی»، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مبنی بر شناسایی تحرکات در اطراف مکانهای ذخیره اورانیوم غنیشده ۶۰درصد ایران، تشدید میشود. این امر نشان میدهد که ذخایر اورانیوم ایران حفظ شده و این نگرانی وجود دارد که تهران از این ذخایر برای پیشرفت در مسیر ساخت سلاح هستهای استفاده کند.
در پاسخ به این تهدیدات، ایران در حال بازسازی و ارتقای قابلیتهای نظامی خود است. «راز زیمت»، پژوهشگر مسائل ایران، تاکید میکند که شواهدی از تلاشهای جمهوری اسلامی برای بازسازی قابلیتهای نیروهای محور مقاومت مشاهده میشود.
تهران، موشکهای دوربرد را «دارایی استراتژیک» برای آسیب رساندن و فرسوده کردن اسرائیل میبیند و در حال آمادهسازی برای «دور بعدی جنگ» است.
هدف اصلی عملیات قریبالوقوع آمریکا، نه ایران و نه حتی لزوماً حزبالله لبنان، بلکه «حشدالشعبی» عراق است. واشنگتن عراق را حلقه ضعیفتر و در دسترستر برای اعمال فشار میبیند تا توان عملیاتی محور مقاومت را از بینببرد، مرزهای ایران را ناامن و منطقه را با آتشی تازه مواجه کند
«منصور حقیقتپور»، فعال سیاسی، تاکید میکند که هرگونه حمله نظامی به حشدالشعبی یا حزبالله، حملهای به کل محور مقاومت محسوب میشود و ایران آماده است در برابر هرگونه تهدید واکنش نشان دهد. با این حال، او تصریح میکند که حمایت ایران از متحدانش محدود به حمایت سیاسی و معنوی خواهد بود و در جنگ نیابتی مستقیم درگیر نخواهد شد.
این موضع، نشاندهنده احتیاط استراتژیک تهران در جلوگیری از یک درگیری تمامعیار منطقهای است، در حالی که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه تاکید کرده است آمادگیهای نظامی ایران همچنان به قوت خود باقی است و حتی ارتقا یافته است.
توسعه ایرانی
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.