رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 4276

آینده افغانستان در دست مردم و در پای صندوقهای رای

سایت خبری تحلیلی"ساعت 24"- بالاخره پس از دو ماه کارزار انتخاباتی و دو روز سکوت تبلیغاتی، مردم افغانستان به پای صندوقهای رای رفتند تا پس از سیزده سال ریاست جمهوری حامد کرزای و در آستانه خروج نیروهای بین المللی، با تعیین جانشین وی سرنوشت خود را رقم زنند.

بدون شك اين انتخابات و نتايج آن يكي از سرنوشت ساز ترين رويدادهاى تاريخ معاصر افغانستان خواهد بود. همانطور كه ملت افغانستان در آستانه آزموني دشوار قرار گرفته است، جامعه جهاني ، سازمانهاى بين المللى و كشورهاى دخيل  در امور افغانستان نيز همكنون با شك و حيرت آماده اند آنچه را در اين سيزده سال كاشته اند را درو كنند.
 پس ازسقوط طالبان سيل كمكهاي جهاني تغييرات مثبت و گسترده اى در سيماى ظاهرى زندگى افغانها ايجادنموده است، همكنون  يازده مليون دانش آموز به كلاس درس ميروند، نرخ مرگ و مير مادران و كودكان كاهش يافته، زير ساختها و شبكه راهها و ارتباطات توسعه چشمگير يافته وسطح معيشت مردم را بهبود داده است. اما كماكان امنيت سراسرى در اين كشور برقرار نشده، تروريسم و توليد مواد مخدر رشد فزاينده اى داشته و فساد فراگير ادارى و مالي در كنار اختلاف فزاينده طبقاتي اعتماد مردم را نسبت به حكومت مركزى و تاثير كمكهاى بين المللي بيش از پيش كاهش داده است. داورى نهايى در مورد نتايج تلخ و شيرين آنچه انجام شده است و لاجرم پيش بيني آينده افغانستان بسيار سخت و دشوار است. از همكنون برخى از تحليلگران و حتى رهبران سياسي جهان ، با تكيه بر تجارب تلخ تاريخ معاصراين كشور، با شك و بدبينى به فرآيند راي گيري و نتايج انتخابات نگريسته و معتقدند نا امنى و تخلف انتخاباتى دستاويزى براي كانديداها و طرفدارانشان خواهد شد و بار ديگر تشنج گسترده در بين گروههاي قومي بعد از انتخابات به جنگ داخلي و بى ثباتى دولت نوپاي افغانستان مى انجامد. عده اى نيز با خوش بينى منتظرند ملت افغانستان با رعايت اصول دموكراسى سكان هدايت كشور را خود بدست گرفته و بدون دخالتهاى خارجى مسير استقلال و توسعه را طى نمايند. اما اگر حتي اندكي با تاريخ چند هزارساله افغانستان آشنا باشيم و پيچيدگيهاى قومي، سياسي و اجتماعي  معاصر اين مرز و بوم را بشناسيم، ميدانيم كه نميتوان از اين انتخابات انتظار يك تحول ساختاري داشت يا از درون صندوقهاى راى منتظر معجزه بود. تاريخ تحولات كشورهاى در حال توسعه بوضوح نشان داده است كه رشد و توسعه پايدار در كشورهايى كه  از ريشه هاى كهن اجتماعى و فرهنگى برخوردارند نتيجه يك فرآيند آگاهانه،مستمر، مشاركتى و درونزاى آن ملت با تحولات جهان پيرامون خود ميباشد كه اين خود نيازمند زمان، تعمق صبورانه نخبگان و تعامل فعال و تكاملي ملتهابا رويدادها ميباشد.  دلهره و ترس مردم از عمليات انتحارى طالبان،  بازار داغ شايعات انتخاباتى مبني بر دخالت دولت در نتيجه آرإ و تاثيرگذاري رهبران قومي و جنگ سالاران بر مردم محلي قطعآ هر گونه پيش بيني نتايج  راى گيرى  را دشوار مينمايد اما مهمتر از پيشگويى نتايج آرإ متخذه، تحليلي بر فرآيند انتخابات و تحول در چرخه مردم سالارى در اين سرزمين است كه هدف اين يادداشت ميباشد.  نويسنده كه خود در چند سال گذشته بصورت مستقيم و مستمر با سازمانهاي بين المللى  در فرآيند سياستگذارى و بازسازي افغانستان شركت داشته از اين انتخابات انتظار معجزه اى نداشته بلكه بدنبال تحليل روند تغييرات و يافتن نشانه هايى از تحول كيفى در كنش سياسي-اجتماعى مردم افغانستان در فرآيند انتخابات براى حق تعيين سرنوشت هستم.  بر اساس مشاهدات عينى و ملموس كه در زير به آنها اشاره خواهم كرد، معتقدم كه ملت افغانستان با احتياط فراوان در مسير توسعه آگاهانه گامهاى مهم و بلندى برداشته است. گامهايى در ميدان مين، كه شايد نه از سوى دولتهاى خارجى و سازمانهاى بين المللى رد يابى شده و نه از سوى رسانه ها منعكس شده و نه از سوى دولت افغانستان مورد تقدير قرار گرفته است. جاى پاى برخى از گامهاى بلند را ميتوان از روزنه انتخابات و به شرح زيربيان نمود: ١-خفيف شدن گرايشات قومي نسبت به گرايشات سياسى و منافع گروهى. بارزترين ويژگي اجتماعي- سياسى افغانستان، قومي بودن آنست كه در چند قرن اخير اصلي ترين نقش را در تحولات سياسى تاريخ آن و شكل گيرى حكومتها بازى كرده است. عنصرى حتى قويتر از مذهب كه هر گاه پا به ميدان سياسي گذاشته است تمام معادلات را به نفع خود تغيير داده است.  در اين دوره از انتخابات،  شكل گيرى تيمهاى انتخاباتى كانديداهاى رياست جمهوري كه تركيبى از سه نژاد يا قوم اصلى اين كشور( پشتو، تاجيك و هزاره) دارد خود نشانگر اهميت اين موضوع است. اما در اين دور از انتخابات، بطور چشمگيرى گرايشات ، اختلافات و مرزبنديهاى سياسى و فكرى در بين گروه هاى قومى هم تبار باعث گرديد كه وجه غالب قومى تغيير يافته و بيشتر از آنكه اختلاف بين گروههاى نژادى متفاوت بوجود آيد اين اختلاف و تفاوت در بين گروههاى هم تبار بر سر منافع سياسي، حزبى و گروهي پيش آيد. گستردگي تنوع در بين مردم و گروههاى هم تبار در دوازده سال گذشته عملآ باعث گرديده كانونهاى نژادى در مقايسه با  قطبهاى اصلى سياسى قدرت كه بدنبال كسب راى بيشتر هستند كمرنگ تر از قبل شوند.  ٢- پر رنگ شدن نقش و جايگاه مردم در اهداف و شعارهاى انتخاباتي و تسليم كانديداهادر قبال خواست مردم. مبالغ هنگفتي از منابع مالي در تبليغات انتخاباتي بكار گرفته شده كه هر راى دهنده افغان را در مورد منشإ آن به شك و ابهام واميدارد. بيلبوردهاى غول پيكر و آگهى هاى انتخاباتي كه سراسر معابر پايتخت و شهرهاى بزرك افغانستان را پوشانده است، قبلآ به انعكاس عكس كانديد با لباس محلى و شعارهاى ملى، اهداف كلى و آرمانهاى ايدئولوژيك اختصاص داشت كه عملآ تعهدى در قبال شهروند و راى دهنده را ايجاد نمينمود. اما در دو ماه كارزار انتخاباتى اخير اكثر كانديداها سعى مينمودند تعهدى مشخص نسبت به عموم شهروندان در امور اقتصادى و رفاهى را بيان كرده و در مناظره هاى پر بيننده تلوزيونى  برنامه خاص خود را در قبال بهبود اقتصادى، رفاهى عامه مردم بخصوص گروه جوانان و زنان را بيان كنند.  اقرار به نقش و قدرت مردم و دورى از شعارهاى ايدئولوژيك، حتى از سوى كانديداهاى مذهبى، بيانگر درك كانديداها از نقش تاثير گذار مردم در سرنوشت خود و دورى مردم از احساسات دينى و تعصبات قومى در تعيين راى و سرنوشت خود است.     ٣-نقش بارز رسانه هاى خصوصي و شبكه هاى اجتماعى در رقابتها انتخاباتى.  وجود بيش از سي و هفت شبكه فعال تلوزيون خصوصى و دهها شبكه راديويى و روزنامه، در كشورى كه بيش از سه چهارم جمعيت آن در روستاها زندگى ميكنند و از نعمت سواد بي بهره اند، قدرت پوشش دهى و تاثير گذارى رسانه ها را به زير سئوال ميبرد. اما پخش مناظره هاى پر چالش بين كانديداها از شبكه هاى تلوزيونى نشان داد كه اهميت به سرنوشت آينده كشور ميتواند شهروندان شهرهاى بزرگ را همچون سريالهاى پر تماشاچى هندى و تركيه اى، خيابانهاى شهر را خلوت كرده و مردم را به پاى تلوزيون ميخكوب كند. عليرغم همه مشكلات و ناتوانى برخي از كانالهاى تلوزيونى در ايفاى نقش بيطرفانه و عادلانه خود در كوران فعاليتهاى تبليغاتى، بار ديگر اين واقعيت عيان شد كه چگونه رسانه ها ميتوانند بعنوان ركني از اركان مردم سالارى نقش موثرى بازى كنند. تاثير مناظره هاى چالشى عليرغم تند خوئى برخى از كانديداها و طرفدارانشان هميشه براى تماشاچيان  ياد آور اين نكته بود كه مناظره هاى تند و احساسي جنگ سالاران بسيار كم خطر تر از جنگهاى خيابانى است كه آثار تلخ آن بر دل مردم وديوارهاى زخمى كابل هنوز پا برجاست. اكثر قريب به اتفاق كانديداها و طرفدارانشان در شبكه هاى اجتماعى اقدام به تبليغ گسترده نموده و مناظره هاى طولاني و گاهآ آتشين آنان حاكى از نقش اين رسانه در جدى گرفتن نقش مردم بخصوص جوانان و تحصيلكردگان اين كشور ميباشد. ٤- حضور متشكل وپر رنگ جوانان و زنان در فعاليتهاى انتخاباتي، تنوع و تكثر زائد الوصف ملت افغانستان از ابعاد نژادى، قومى و زبانى هر حركت اجتماعى و آزمون انتخاباتى را با مشكل روبرو مينمايد بخصوص آنكه اكثريت جمعيت كشور را جوانان تشكيل داده كه با شور و احساسات خود ميتوانند بالقوه عامل بحران و بي نظمى شوند. در دو ماه گذشته جوانان افغان با تجربه محدود انتخاباتى خود نه تنها از تفاوتها بحران نيافريدند بلكه معركه هاى انتخاباتى كانديداها را به ميدانى براى آزمون صبر و شكيبايى خود و عرصه اى براى يادگيرى و تعليمات اوليه سياسي تبديل كردند. محافل آموزشى و دانشگاهها محلى براى تضارب افكار و عقايد تبديل شده بود تا نسل آينده افغانستان بياموزد كه اولين شرط ورود به عرصه مردم سالارى صبر و تحمل در مقابل ايده هاى مخالف است. ميزگردهاى انتخاباتى جوانان افغان بخوبى نشان داد كه اين نسل حساب خود را اساسآ از نسل گذشته و شيوه نگرش طالبان جدا كرده است. شايد همين شيوه داورى جوانان بود كه بسيارى از كانديداهاى نيازمند راى را شرمنده و وامدار خود ساخت.  ٥- استقبال مردم از ثبت نام و مشاركت در انتخابات مهمتر از همه عناصر گفته شده رغبت و گرايش مردم براى حضور در صحنه پيكار انتخاباتى است. در كشورى  كه راى دادن  پذيرش ريسك و خطر (حمله طالبان)  را به همراه دارد، و جهت ثبت نام و حتى گرفتن مجوز راى دهى ( توسط كميسيون مستقل انتخابات)  بايد ساعتها در صف طويل به انتظار ايستاد، در كشورى كه دوران ملت سازى طى نشده و دولت نوپا اعتماد ملى را به خود جلب ننموده است قطعآ نميتوان هجوم ملت به صندوقهاى رآى را انتظار داشت. در همين شرائط تاكنون مليونها نفر ثبت نام كرده اند و اميد ميرود نزديك به نيمى از واجدين شرائط به پاى صندوقهاى راي بيايند كه اين خود نشان دهنده  همت و عزم ملى ملت افغانستان براى آينده بهتر و و سرنوشت روشنتر است. سرنوشتى كه در پاى صندوق راى و نه در جبهه جنگ برادر كشى به بهانه دفاع از غيرت و ناموس قبيله اى تعيين ميشود. يكي از شهروندان افغانستان در شبكه اجتماعى در يادداشتى اينچنين نوشته بود؛ براى حفظ غيرتم، براى دفاع از ناموسم، براى تعيين سرنوشتم، براى تضمين زندگى فرزندم و براى اينكه به طالبان بگويم من ايستاده ام، به پاى صندوق راى ميروم.      نويسنده نيز همچون ملت ايران كه هميشه خواهان همسايه اى مرفه و افغانستانى آباد بوده است ، بخوبى ميداند همواره ميهني آباد در گرو ملتى آزاد است كه بتواند با حضورش حق تعيين سرنوشت خود را در پاى صندوقها راى به اثبات برساند.
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها