رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 660413

جنگ‌ها، از برکت تا فلاکت!

محمود عباس‌زاده مشکینی - سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس یازدهم در شرق نوشته است:
‌در روزهای اخیر یک‌ سوال بسیار ظریف و اساسی ذهن نگارنده را به‌طور جدی مشغول کرده است، چراکه به نظر می‌رسد پاسخ دقیق این سوال می‌تواند گره ناگشوده مدیریت کشور در ساحت کارآمدی را بگشاید.

و اما سوال: کشور ایران در طول سه‌و‌نیم دهه اخیر در عرصه دفاعی، تولید تجهیزات و سلاح‌های نظامی، با تکیه بر توانمندی‌های داخلی، با وجود تحریم‌های مستمر و همه‌جانبه این حوزه، به پیشرفت‌های چشمگیری نائل شده و عملا به یک شرایط بازدارندگی قابل اعتنایی رسیده است. و مهم‌تر از آن، اینکه افکار عمومی و مردم‌ کشور و حتی سایر کشورها و قدرت‌ها، این توانمندی را باور دارند و همچنین منتقدان و مخالفان کشور و نظام سیاسی هم به این پیشرفت‌ها اذعان می‌کنند.

مسئولان کشور و کارشناسان سیاسی غالبا اعتقاد دارند مهم‌ترین دلیل این پیشرفت و دستاوردها «جنگ تحمیلی هشت‌ساله» بوده است و حتی برخی از بزرگان به همین دلایل از جنگ هشت‌ساله با تعابیری مانند نعمت الهی یاد می‌کنند!

البته نگارنده هم‌ این گزاره را باور داشته و حداقل جنگ هشت‌ساله را یکی از دلایل موثر پیشرفت نظامی کشور می‌داند. با این فرض، سوال اساسی این است که وقتی جنگ در عرصه نظامی منشا توسعه و‌ پیشرفت در عرصه نظامی و دفاعی بوده است، پس چرا جنگ اقتصادی تحمیلی و تحریم‌ها و تهاجم و جنگ فرهنگی موجب توسعه و پیشرفت کشور در عرصه اقتصادی و فرهنگی نشده است؟!

مگر ما در این عرصه‌ها با جنگ جدی و تحریم‌های مستمر و به قول آمریکایی‌ها فلج‌کننده مواجه نبودیم؟ چرا درحالی‌که موشک‌های تولیدی کشور ما از گنبد آهنین و سپرهای دفاعی پیشرفته و چندلایه آمریکایی عبور کرد و شهرها و شهرک‌های رژیم صهیونیستی را ویران کرد و نهایتا معادله جنگ با آمریکا را به نفع ایران تمام کرد اما در عرصه اقتصادی شاهد فقر رو به تزاید و تورم لجام‌گسیخته و رکود مستمر و اختلاس و رانت‌خواری و تبعیض و... هستیم؟

چرا جنگ اقتصادی، اقتصاد ملی ما و اقتصاد خانوارهای ما را مقاوم نمی‌کند؟ درحالی‌که جنگ نظامی ما را از نظر نظامی تا مرز بازدارندگی به پیش برد!

پاسخ چیست؟

اصولا باید پاسخ این سوال را فراتر از ملاحظات ژورنالیستی و سیاست‌زدگی و جناحی جست‌وجو کرد، با متد علمی و متقن معطوف به منافع ملی. آیا آن‌هایی که در عرصه نظامی فعالیت کردند، آدم‌های متفاوت، ژن‌های متفاوت و ایرانی‌های متفاوتی بوده و هستند؟

چرا همین دست‌اندرکاران عرصه دفاع وقتی پست‌های حساس مدیریت دولتی را بر عهده می‌گیرند، پلشتی‌های دامن‌گیر مدیریت دولتی و بنگاه‌های اقتصادی محدودتر نشده است؟ یا اساسا مگر نه این است که اکثر مدیران دولتی سابقه بسیجی‌بودن و رزمندگی در هشت سال دفاع مقدس را دارند.

پس علت چیست و کجاست؟ دانشگاه‌ها؟ پارادایم‌ها؟ ساختار سیاسی؟ ساختار مدیریتی؟ آدم‌ها؟ یا...؟ به نظر می‌رسد یافتن پاسخ این سوال می‌تواند مانند یک کلید طلایی باشد برای قفل کارآمدی نظام مدیریتی کشور، به شرطی که فرایند پرداخت و تحقیق و پاسخ‌یابی کاملا آزادانه و عالمانه باشد.

پاسخ این سوال به‌اندازه‌ای مهم و اثربخش است که جا دارد نهادهایی مانند مرکز مطالعات استراتژیک ریاست‌جمهوری و مرکز پژوهش‌های مجلس و دانشگاه‌های معتبر کشور و حتی رسانه‌ها برای پاسخ‌یابی به این سوال ملی جنبش و کمپین راه‌اندازی کنند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها