رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 660663

مسخره کردن مشکلی از آینده ایران را حل نمی‌کند.

عباس عبدی در اعتماد نوشته است: ساعت 24-- در پیش‌بینی آینده ایران هم می‌توان دو نوع تحلیل را دید. اول پیش‌بینی‌هایی که وقوعش برای گوینده مطلوب است. مثل پیش‌بینی مخالفان هر نظام که در سال‌های طولانی هر روز وعده سقوط را می‌دهند یا پیش‌بینی طرفداران نظام‌ها که خود را ابدی می‌دانند.

در نوع دیگر، تحلیلگر پیش‌بینی خود را براساس مطلوبیت تحقق آن نمی‌گوید، بلکه براساس شواهد و قرائن موجود می‌گوید. او بی‌تفاوت نسبت به نتیجه، یا حتی ناراحت از احتمال وقوع پیش‌بینی خود است. اگر کسی بگوید که فلان فرد می‌بازد یا زنده نمی‌ماند یا موفق نمی‌شود، لزوما به این معنا نیست که دوست دارد او ببازد، یا بمیرد یا موفق نشود، او به دلیل درکش از واقعیت چنین سرنوشتی را برای او پیش‌بینی کرده است.

اتفاقا این نوع پیش‌بینی‌ها بی‌طرفانه و حتی مخالف مطلوبیت فرد، می‌تواند اثرگذار باشد و توجهات را به مساله و حل آن جلب کند. در هفته گذشته گفتم: «اگر روند عوض نشود، حکومت به راحتی وارد سال ۱۴۰۵ نمی‌شود. فکر می‌کنم پیش از این سال اتفاقاتی خارج از اراده سیستم رخ می‌دهد. »  

دلایل این ادعا را در همان گفت‌وگو با اکو ایران به صورت خلاصه گفته بودم که در هیچ یک از نظام‌های مالی، پولی، اجتماعی، بین‌المللی و رسانه‌ای کشور چشم‌انداز مثبتی دیده نمی‌شود و باتوجه به فقدان چشم‌انداز و رکود تورمی، در ادامه نیز وضع بدتر می‌شود و بدتر از وضعیت عمومی، نداشتن چشم‌انداز و امید است.

پس از پخش این بخش از سخنان برخی آشنایان می‌پرسیدند که آیا اطلاعی دارم؟ پاسخم منفی بود، به ویژه اینکه اطلاعات پشت پرده در ایران بی‌ارزش و غیرقابل اعتماد است. من صرفا براساس شاخص‌های عینی و رضایت مردم به‌علاوه شاخص امید به آینده تحلیل می‌کنم.

در همه زمینه‌ها اطلاعات معتبری وجود دارد که بتوان خبرهای به نسبت معتبری داد. آیا تحقق این پیش‌بینی مطلوب من است؟ به صورت پیش‌فرض مخالف هرگونه فروپاشی یا تغییرات تند و رادیکال هستم. پس امیدوارم که چنین اتفاقی رخ ندهد.

برخلاف شرط‌بندی‌ها که طرف خواهان صحت پیش‌بینی خود است، در اینجا من خواهان عدم تحقق آن هستم. عده‌ای نیز با تمسخر نظرم، سعی کردند که پیش‌بینی مزبور را مصداق انتظارات برآورده نشده بدانند، غافل از اینکه چون پیش‌بینی‌های خودشان از روی آرزوهایشان است، گمان دارند که دیگران هم لزوما نیز از روی آرزو و منافع خود پیش‌بینی می‌کنند. شخصا علاقه دارم که این پیش‌بینی محقق نشود، ولی علت عدم تحقق آن مهم‌تر است. یا براساس انفعال جامعه و توان آن برای تحمل وضعیت کنونی است یا براساس انجام اصلاحات و تغییرات قابل‌قبول در رویکردهای کنونی است.

نسبت به حالت اول هیچ علاقه‌ای ندارم، زیرا موجب تشدید شکاف شده و تحولات و تغییرات آینده را رادیکال‌تر و پرهزینه می‌کند، ولی اگر دومی و ناشی از تغییرات مطلوب باشد، قطعا باید از آن استقبال کرد.

یکی از علل طرح این پیش‌بینی‌ها نیز همین است که توجه را بر گریز از تحقق پیش‌بینی یا کم کردن احتمال آن متمرکز می‌کند، مثل پیش‌بینی انفجار ظرف گاز است که برای جلوگیری از آن می‌کوشند فشار یا حرارت داخل را کاهش دهند.

در یادداشت جداگانه‌ای شواهد بیشتر این ادعای خود را می‌نویسم. ‌گرچه تمامی کوشش‌ها معطوف به این است که چنین اتفاقی رخ ندهد، ولی فراموش نکنیم که روند همین است که پیش‌بینی شد، دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد، مگر اینکه تغییراتی رخ دهد. آنان که با این تحلیل مخالف‌اند می‌توانند مستدل و علمی آن را نقد کنند. مسخره کردن مشکلی از آینده ایران را حل نمی‌کند.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها