ساعت 24 - محمدصادق جنانصفت -در پزشکی برخی نشانههای هر فرد میتواند نشان دهد او در چه وضعیتی از نظر سلامت و پایداری سلامت قرار دارد. یکی از این نشانهها شماره ضربان قلب است که با گرفتن نبض آن را اندازه میگیرند و آن را هر چند ساعت یک بار تکرار میکنند تا معلوم شود قلب در حال اجرای وظیفه خود هست یا ضعف دارد.
dir="RTL" style="text-align:right">اقتصاد یک جامعه را میتوان با کمی تسامح یک انسان فرض کرد که نشانههای زندگی دارد و باید هر چند وقت یکبار آن را اندازه گرفت تا معلوم شود در حال فعالیت عادی هست یا درجا میزند و به مرور عقب مینشیند یا اینکه از گردش منظمی برخوردار است و روندی رو به رشد از یک زندگی شاداب را نشان میدهد.شوربختانه باید گفت مدیران سیاسی ایران به اندازهای در مسائل خود غرق شده و به این میاندیشند که سیاست را از گردابهای داخلی و خارجی که البته خود ساختهاند که یادشان میرود اقتصاد در دوام و قوام جامعه نقش اصلی و غیرقابل انکار دارد و اگر این عنصر اصلی از کار بیفتد نمیتوان با هیچ نیرویی سایر مسائل را حل کرد. پیش از این و در سالهای قبل از اینکه درآمد صادرات نفت ایران قطع شود زندگی اقتصادی ایران با خونی که منابع ارزی نفتی به پیکره اقتصاد تزریق میکرد قلب اقتصاد در یک وضعیت نسبتا مناسب میزد و سیاستمداران نیازی نمیدیدند نبض اقتصاد را بگیرند و مطمئن بودند که اقتصاد از کار نمیافتد و حرکت دارد هر چند راهش را گم کرده باشد. در سه سال تازهسپریشده و در ۱۰ سال دهه ۱۳۹۰ اما قلب اقتصاد ایران به دلیل نرسیدن خونی که منابع ارزی به آن میرساندند حرکت آهستهای دارد که نشانههای آن را میتوان در رشدهای منفی اقتصادی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ و نیز نرخهای بالای تورم و روند فزاینده بیکاری و نیز سقوط سرمایهگذاری به خوبی دید. این نشانهها در سه سطح اقتصاد کلان، اقتصاد بنگاهها و نیز اقتصاد خانوادهها پیامدهای پیدا و پنهانی داشتهاند که هنوز درباره آنها به دلیل گوناگون، خوب و مفید و بدون لکنت زبان گفته و نوشته نشده است. در این وانفسا و کند شدن نشانههای زندگی اقتصاد ایران اما دولت با فروش سرمایه تاریخی ایرانیان که از نیمقرن پیش در صدها بنگاه تولیدی انباشت شده و نیز انتشار اوراق بدهی به قیمت بدهکار کردن آیندگان گلیم خود را از آب بیرون کشیده و درد و مرضهای خود را به بنگاهها و خانوادهها منتقل کرده است
بنگاهداران ایرانی نیز اگرچه روزهای دشواری را پشت سر میگذارند اما با این همه بخشی از فشار بیرونی را با افزایش قیمت فروش و نیز احتمالا کاهش نرخ سود پشت سر میگذارند و تا جایی که میتوانند، فشار را بر خانوادهها تحمیل میکنند. شهروندان ایرانی که بیشتر آنها مزد و حقوقبگیرند اما دیگر جایی ندارند که فشار را به آنجا انتقال دهند و با ناآرامی ذهنی و مادی روبهرو هستند و این فشارها به هر حال روزی آنها را در نقطه جوش قرار میدهد و نمیتوانند حرارت فوقالعاده را تاب بیاورند و در چنین وضعیتی واکنشهای شهروندان را نمیتوان پیشبینی کرد.اقتصاددانان باور دارند سیاستمداران ایرانی در حالی که به جنگهای داخلی بر سر دستیابی به قدرت ادامه میدهند و نیز با محیط ناامن بیرونی مبارزه میکنند باید نبض اقتصاد را اندازهگیری کنند و بفهمند این بخش اصلی قوامدهنده کلیت جامعه در چه وضعیتی قرار دارد. این اندازهگیری به ویژه باید روی شهروندان متمرکز شود.
روزنامه جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.