محمد پارسا* تحلیل کرد
راهبرد مدیریت نوین درآمد نفت در دولت سیزدهم
ساعت 24- کشور ایران یکی از کشورهای خوشاقبال از نظر دسترسی به منابع نفت خام و گاز طبیعی در کره زمین است. یکی از مزیتهای ایران نسبت به سایر کشورهای دارای این منابع، نظیر آمریکا، پایین بودن هزینههای تولید و صادرات بوده، به طوری که در ۶۰ سال تازهسپریشده تاریخ خود صدها میلیارد دلار درآمد ارزی از راه صادرات نفت خام و فرآوردههای نفت به دست آورده است.
شرایط تازه و راهحلهای نوین
سه اتفاق در سطح جهانی و نیز در سیاست خارجی ایران و بازار نفت رخ داده که هرسه رخداد ایران را از نظر کسب درآمدهای نفتی از مسیر صادرات نفتخام در تنگنا قرار میدهند. نخستین رخداد، تحریم صادرات نفت ایران است که پیامدهایش بر بازارهای صادراتی ایران عمیق بوده و هست. یعنی احتمال اینکه بازارهای صادراتی ایران در کرهجنوبی، ژاپن و هند از دست برود را نباید دستکم گرفت. از سوی دیگر عرضه نفت از سوی عربستان، آمریکا، روسیه و تا اندازهای عراق، به اندازهای است که فرصت برای صادرات نفت ایران را به شدت محدود میکند. رخداد سوم مربوط به جایگزینی انرژیهای دیگر با انرژی به دست آمده از نفت و فرآوردههای آن است. در مجموع میتوان این سه رخداد را زنگ هشداری برای ایرانیان تلقی کرد چراکه فرصت تبدیل ثروت زیرزمینی نفت به درآمد جاری، ابدی نیست. بنا بر آنچه واقعیت امروز ایران و جهان است باید رفتار حاکمیت با درآمد احتمالی باقیمانده از نفت در کانون توجه دوباره و جدی قرارگیرد. تا به اینجای کار یک همبستگی معنادار میان نخبگان دلسوز به این مرز و بوم دیده میشود که معتقدند راه طی شده در نحوه خرج کردن درآمدهای صادرات نفت کمفایده بوده و صدها میلیارد دلار که میتوانست راه توسعه ایران را هموار کند هدر رفته است. اما درباره اینکه چگونه باید بهترین استفاده از درآمد نفت را طراحی و اجرا کرد، به دلیل فقدان تجربه در ایران دادن یک طرح جامع، کار دشواری است. یک راه این است که به طور مثال راه نروژی را انتخاب کنیم. به این معنی که یک نهاد بالادستی با اختیارات تمامعیار، درآمد صادراتی نفت را در اختیار گرفته و آن را از بودجه جاری حذف کند. اگرچه در ایران تلاش شد این راه با تاسیس صندوق توسعه ملی به کار گرفته شود اما در عمل با کامیابی روبهرو نشده است. شاید بازنگری در ساختار و اختیارات صندوق توسعه ملی و تدوین راهحلهایی که دستاندازی دولت به این منابع را بسیار محدود کند چاره کار باشد. البته پس از این مرحله نیز باید منابع صندوق به کارآمدترین شکل ممکن برای تولید ارزشافزوده تازه به کار گرفته شود. یکی دیگر از راههای نوین در مسیر هزینه کردن بهینه درآمدهای حاصل از صادرات نفت این است که با تعریف ابرپروژههای توسعهای در ایران میتوان باعث شد تا هیچ دولتی حق متوقف ساختن آنها را نداشته باشد و بر اساس قانونهای استوار، منابع حاصل از فروش نفت به این پروژهها اختصاص یابد. به طور مثال توسعه جنوب شرق ایران با محوریت مکران و تبدیل این منطقه به یک قطب نوین توسعهای میتواند نمونهای کاربردی از پیشنهاد فوق باشد. از سوی دیگر و به عنوان راهحل دوم، بخشی از منابع به دست آمده از صادرات نفت به شرکتهای بزرگ و کارتلهای صادرات خدمات فنی و مهندسی، صنایع دارای مزیت صادراتی و نیز اجرای طرحهای زیربنایی درکشورهای دیگر اختصاص یابد. سرمایهگذاری در سبدی از سهام شرکتهای بزرگ و سودآور جهانی البته با برنامهریزی دقیق و استفاده از کارشناسان ورزیده بینالمللی نیز میتواند راهی کارآمد برای استفاده بهینه از درآمدهای حاصل از صادرات نفت باشد. یادمان باشد زمان قابل اعتنایی برای استفاده از نفت، این ثروت خدادادی، باقی نمانده است. حالا که دولت سیزدهم از شهریور کارش را آغاز میکند بهترین فرصت است تا برای مدیریت مطلوب درآمد حاصل از فروش نفت و امکان صادرات این کالای راهبردی در سالهای باقیمانده، گام قابل توجهی برداشت.
* فعال اقتصادی – روزنامه جهان صنعت
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.