زخمهای کشنده بر پیکر اقتصاد ایران
ساعت 24 - حقیقت این است که زخمهای اقتصاد ایران دهان بازکرده و دیگر با داروهای آرام بخش نیز خوب نمیشوند. کارشناسان و اقتصاددانان باور دارند برای اینکه از مرگ اقتصاد ایران جلوگیری شود باید ساختار این پدیده اصلاح ساختاری را تجربه کند و پوست اندازی کامل صورت پذیرد و چیز دیگری شود.
اقتصاد ایران به شدت خون از دست میدهد واگر هرچه زودتر به اتاق عمل نرود بدون چون و چرا باید قبول کنیم مرگش از راه میرسد. با بدتر شدن روزگار اقتصادی، زندگی ایرانیان ساکن این سرزمین به ویژه نسلی که اکنون نوجوان به حساب میآیند با بدترین خطرها روبهرو خواهد شد.
حالا مساله این است که گام نخست را باید در کدام زمین برداشت؟ آیا برداشتن گام نخست در زمین اقتصاد راه جلوگیری از مرگ اقتصاد ایران است؟ همه نشانهها روایت میکنند این راه بسته است زیرا روزنههای امیدوارکننده آن به آرامی و در ژرفای بی صدایی همه شهروندان بسته شده است.
اقتصاد ایران که تجارت خارجی نقش اصلی در زنده بودنش را بر دوش میکشد تنها با چند کشور انگشت شمار داد و ستد دارد. ایران بیشترین واردات را از امارات و نیز از کشور کمونیستی و مرموز چین انجام میدهد و بیشترین صادرات ایران نیز به چین و عراق است که بازارهای مطمئنی به حساب نمیآیند.
رهبری حزب کمونیست چین چنان برنامههای گستردهای دارد که ایران در آن برنامهها وزنی ندارد. رهبران چین بازارهای بزرگ آمریکا، اروپا و دیگر کشورهای غربی را که بیشتر از نیمی از صادرات چین را به خود اختصاص دادهاند و نیز بازار کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را به نفع ایران از دست نخواهد داد. چین آمادگی دارد در بدترین شرایط ایران و در یک چشم به هم زدن نفت روسیه، ونزوئلا و نیز نفت عربستان و عراق را جایگزین نفت ایران کند.
عراق نیز کشوری با راهبردهای ثابت به حساب نمیآید و میتواند درحالی که با ایران مناسبات سیاسی دارد اما کالاهای ترکیه را روانه بازارهای خود کند.
حقیقت تلختر این است که اقتصاد ایران تواناییهای ذاتی خود برای جذب سرمایهگذاری در نفت وگاز، در فولاد و پتروشیمی و در دیگر تولیدات صنعتی را از دست داده و زخمهای بزرگی خورده و نمیتواند سرمایه داخلی را نیز تجهیز کند. ایران در جذب توریست و در جذب سرمایه خارجی وضعیت ناجوری دارد و نیز پسانداز شهروندان برای سرمایهگذاری ارزی جواب نمیدهد. درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت تنها میتواند واردات کالاهای اساسی و نیز مواد اولیه تولید و نیز هزینههای دفاعی و امنیتی را تامین کند.
زخمهایی که در دهههای تازه سپری شده بر پیکر اقتصاد ایران وارد شده ژرف و گسترده است و در همه این سالها به جای اینکه درمان فوری و قطعی صورت پذیرد به سال و سالهای بعد حواله داده شده و حالا یارای درمان از دست رفته است. این دیگر مثل روز روشن شده است که برای اصلاح ساختار اقتصادی باید در زمین سیاست بازی کرد. در سیاست داخلی باید الزامهای یک دموکراسی کامل و بالنده پدیدار شده و آزادی در صدر سیاستگزاریها باشد.
باید همه ایرانیان بتوانند در یک فضای دموکراتیک تواناییهای خود برای اداره کشور را به رای مردم بگذارند و کارآمدترین نیروی سیاسی، کار را در دست بگیرد. در سیاست خارجی نیز باید از دام و تله شرقگرایی افراطی دست برداشت و تعادل را جایگزین رفتار افراطی فعلی کرد. کارشناسان و فعالان اقتصادی به این باور حتمی رسیدهاند آشتی با غرب راهحل برطرف شدن بسیاری از مشکلات است.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.