یارانه دیگر ابزار رایآوری نیست
ساعت24-«آن چه در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری رقم خورد نشان میدهد، شعارهای اقتصادی دیگر نمیتواند توجه رایدهندگان ایرانی را که شمارشان از ۵۶ میلیون و ۴۱۰ هزار نفر فراتر رفته است، جلب کند.»
سال ۱۳۸۴ بود که برای اولین بار اقتصاد، آن هم در وسعت خرد، به شعار انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری تبدیل شد.
حالا دیگر آوردن نفت سر سفرههای مردم نه یک شعار انتخاباتی که شوخی تلخی است که در برخی محافل اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است. سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ در حالی گذشت که تاریخ شاهد داغترین اتفاقات نفتی بود. قیمتها به شدت افزایش یافته بود و درآمد نفتی ایران از مرز صد میلیارد دلار در یک سال فراتر رفته بود. با این حال نه تنها نصیبی از نفت قسمت سفرههای ایرانی نشد بلکه سهم شهروندان ایران تزریق نقدینگی به اقتصادی بود که پیشتر نیز از این «مار نفتی» گزیده و بیماری هلندی را میزبان شده بود.
وقتی وزیری هامانه، اولین وزیر نفت دولت احمدینژاد در حال خداحافظی از وزارت نفت بود، مورد این سوال قرار گرفت: آیا از پس دو سال فعالیت دولت نهم، نفت سر سفرههای مردم رفته است؟ پاسخ وی اما خالی از طنز نبود، گفت: «فکر میکنم نفت سر سفرههای مردم رفته باشد؛ چرا که الیاف سفره ایرانی به پلاستیک تغییر کرده و پلاستیک مشتقی از نفت محسوب میشود.»
هر چند مردی از جنس مردم نتوانست معجزهای در سفرههای ایرانی ایجاد کند و طعم اشتغال را زیر زبان بیکاران بیاورد اما شعارهای اقتصادی همچنان یکی از مهمترین شعارها باقی ماند تا همین دیروزِ تاریخ که نتیجه دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری رقم خورد. تفاوت اما در این حوزه معنادار است. اگر دوازده سال پیش شعارهای اقتصادی توانست اکثریت آرا را در صندوقها از آن خود کند اما سال ۱۳۹۶، یعنی دوازده سال بعد، حتی این دسته از شعارهای اغواکننده نتوانست رای حاضران در عرصه را از آن خود کند.
آن چه در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری رقم خورد نشان میدهد، شعارهای اقتصادی دیگر نمیتواند توجه رایدهندگان ایرانی را که شمارشان از ۵۶ میلیون و ۴۱۰ هزار نفر فراتر رفته است، جلب کند. اگر چنین نبود جزییات برنامههای ارائه شده برای رایدهندگان اهمیت نمییافت و بیکاران به امید یافتن ماهانه ۲۵۰ هزار تومان و یارانه بگیران نیز با انگیزه دریافت یارانه سه برابری رایشان را در سبد کاندیداهایی میریختند که شعارهایی از این دست را سر دادند.
با این حال واکاوی نتیجه انتخابات سال ۱۳۹۶ میتواند راهگشای برنامهریزانی باشد که فردای بهترین را برای ایران خواستارند.
اگر در یک تقسیمبندی ساده بخواهیم تصور کنیم که رایدهندگان به تمامی شعارهای نامزدهای ریاستجمهوری رای دادهاند، میتوان چنین تصور کرد که ۱۶ میلیون از رایدهندگان ایرانی دریافت یارانه سه برابری و کارانه برای دوره بیکاری را به رسمیت شناختهاند. در این صورت لازم است پیامهای اقتصادی که از خلال آرای ریخته شده در صندوقها به گوش میرسد، مورد واکاوی دقیق قرار گیرد.
در حال حاضر بیش از ۷۳ میلیون ایرانی در فهرست یارانهبگیران قرار دارند. به این ترتیب ۱۶ میلیون نفر به دریافت یارانه سه برابری «نه» گفتند و همین امر خود نشان میدهد یارانه دیگر نمیتواند ابزاری برای جذب رای باشد.
با این حال از میان حاضران در انتخابات ۱۶ میلیون نفر را میتوان موافقان احتمالی و ضمنی یارانه و کارانه تلقی کرد. هر چند این افراد اکثریت جامعه ایران را تشکیل نمیدهند و میتوان همین نکته را پیشرفتی اساسی در چهار سال گذشته دانست اما با این حال برنامهریزی برای وصول مطالبات این دسته از اهمیتی قابل توجه برخوردار است.
از سوی دیگر باید در نظر داشت که شعارها و وعدههای انتخاباتی از دل خواستهها و مطالبات مردمی بیرون میآید.
از این رو میتوان یکی از خواستههای اصلی در شرایط کنونی را ایجاد شغل در اقتصاد دانست. پیروز انتخابات دوازدهم بدون تردید مسئولیت پیگیری خواسته صد درصد شهروندان را عهدهدار است. به نظر میرسد با توجه به این که اکثریت مطلق آرا پیگیری سیاستهای دولت یازدهم را در دولت دوازدهم مورد تاکید قرار دادهاند، نیاز است برنامهریزی گستردهای برای رفع فقر، توانمندسازی اقشار کمدرآمد جامعه و ایجاد شغل در دستور کار قرار گیرد.»
انتهای پیام
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.