رفتن به محتوا
تلویزیون سام با ۲ سال ضمانت سام سرویس
کد خبر 465824

«ترور مجازی» سیاسیون در سال انتخابات /هشتگ‌هایی که دام میشوند/صادقی: تا توئیت میکنیم لشکر سایبری شروع به فحاشی میکنند/ پورمختار: فضای مجازی، تخریبی شده است

ساعت24-فضای مجازی «آری» یا «خیر» این سوالی است که محمدعلی پورمختار و محمود صادقی درباره آن در کافه‌خبر خبرآنلاین به مناظره نشستند.

این روزها گویی سیاسیون بر روی میدان مین راه می روند، کافی است رفتاری از آنها سر بزند یا کلامی از دهانشان بیرون‌ بیاید تا بازتاب آن در کل کشور مانند یک بمب منفجر شود و خبر آن به همه جا مخابره شود. حالا دیگر قدرت در دست فضای مجازی است و این مسئولان هستند که خود را مانند افرادی خلع سلاح شده دربرابر این غول رسانه‌ای می‌بینند.

اینکه آیا این رویه حکم یک اهرم بازدارنده در برابر مقامات و سیاسیون عمل می‌کند یا توپخانه‌ای برای تخریب آنهاست از آن دست بحث‌های داغی است که طبیعتا واکنش‌های متفاوتی را هم به دنبال دارد. برخی با نگاه بازدارندگی آن را مجاز می‌دانند و برخی هم معتقدند باید مانع این غول بی‌شاخ و دم شد.

در این میان بهارستان‌نشینان بیشتر از هر سیاستمدار دیگری پایشان به فضای مجازی باز می شود و گاه و بیگاه سوژه این فضا می شوند. آخرین مصداق آن ماجرای پروانه‌ سلحشوری بود که بعد از اظهاراتش در فضای مجازی خبر دورغی درباره برادرزاده‌اش منتشر شد. حال اینکه راه‌کار چیست و چه برخوردی باید انجام داد بحثی بود که خبرآنلاین آن را با محمدعلی پورمختار نماینده اصولگرای مجلس و محمود صادقی نماینده اصلاح‌طلب تهران که اتفاقا خودشان دستخوش همین فضاسازی‌ها شده بودند درمیان گذاشت و این دو نماینده مجلس درباره آن به مناظره نشستند.

در این میان صادقی مشکل را از نبود رسانه آزاد و ضعف رسانه ملی دانست و پورمختار از ضرورت ضابطه‌مند کردن فضای مجازی سخن به میان آورد. البته در این مناظره گاهی هم بحث بالا گرفت و پورمختار در نقش مدافع صدا و سیما و صادقی در نقش منتقد این رسانه ظاهر شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این مناظره است:

****

خبرآنلاین: به نظر می رسد، فضای مجازی این روزها برای مسئولان، مدیران و .. حکم میدان مین را پیدا کرده است، اگر کسی پایش را خلاف بگذارد این مین زیر پایش می‌ترکد، بعضی ها این ویژگی فضای مجازی را بازدارنده می‌دانند و بعضی‌ها می‌گویند که تخریب کننده است، شما مرز بازدارندگی و تخریب فضای مجازی را کجا می دانید و تعریف تان چیست؟

پورمختار: فضای مجازی یک امکان و فرصت است که به طور قطع و یقین وجوه مثبت آن از وجوه منفی آن خیلی بیشتر است و بیشتر هم می‌تواند باشد ولی در فضای روانی جامعه (که به نظر می‌رسد در ذات بشر است) به مسائل منفی و مسائل خاص و ویژه خیلی دقت و توجه بیشتری می‌شود؛ قضاوت‌های ما هم نوعا همین است یعنی همانطور که خداوند در قرآن وعده داده است که اگر شما یک عمل حسنه انجام بدهید پاداش آن ده برابر می‌شود ولی اگر یک سیئه انجام دهید و همان را ما لحاظ می‌کنیم. این برای بشر درواقع یک دستورالعمل است ولی ما درست برعکس داریم عمل می‌کنیم یعنی یک وجه منفی که اتفاق می‌افتد این را بیشتر از هرچیزی به آن می‌پردازیم و همه احساساتی می‌شوند و شور و هیجان همه را می‌گیرد که فلان خبر آمده است و در نتیجه مکرر باز نشر می‌شود و خود این اتفاق عاملی برای آسیب است و باعث شده که نگاه به فضای مجازی از این اتفاقات منشا بگیرد و قضاوت بشود در حالی که ما می‌توانیم از این موضوع به عنوان یک فرصت جدی و اساسی حداکثر استفاده را بکنیم ولی در عین حال اعتماد عمومی، مسائل اخلاقی، حیثیت اشخاص در معرض آسیب جدی قرار گرفته است.

فضای مجازی باید ضابطه مند شود

طبیعتا آن بخشی که من مخالف جدی آن هستم و نباید هم اجازه بدهیم که به صورت افسار گسیخته به پیش برود در حوزه فرهنگی است. بالاخره فرهنگ ما مبتنی بر ارزش های دینی، اسلامی و انسانی است و خیلی‌ها هم نسبت به این موضوع حساسیت دارند، فلذا جایی که این را در معرض خطر و آسیب قرار می‌دهد ما باید با آن مقابله بکنیم یعنی این بخش از فضای مجازی را حتما باید کنترل بکنیم، دستگاه‌های فرهنگی، متولیان امر، مجلس که باید قانون گذاری بکند، شورای عالی امنیت، انقلاب فرهنگی باید یکسری ضابطه برای آن بگذارد و در عین حال دستگاه هایی هم که نظارت دارند باید نظارت جدی داشته باشند که این دارد اتفاق می‌افتد.

مردم وقتی پیچ تلویزیون یا رادیو را باز می کنند انتظار ندارند واقعیت ها را بشنوند

آقای صادقی نظر شما چیست؟ اولا به ما بگویید که مرز بازدارندگی و تخریب کجاست و ثانیا آیا شما هم با آقای پورمختار موافق هستید که فضای مجازی باید ضابطه‌مند بشود؟

صادقی: فکر می‌کنم که باید به ریشه‌ها و دلایل در این زمینه بپردازیم. به نظر می‌رسد فضای بی‌اعتمادی و بدبینی در جامعه شیوع پیدا کرده است و بر بستر این بی اعتمادی و بدبینی است که شایعات امکان رشد پیدا می‌کنند. در همین راستا یکی از دلایل مهم آن این است که رسانه‌های رسمی ما به ویژه رسانه ملی محدودیت های فراوانی برای انتشار آزاد اطلاعات ایجاد کرده و به این دلیل مردم بیشتر به دنبال رسانه هایی می‌روند که از نظر آنها واقعیت ها را بیان می‌کند. یعنی وقتی پیچ تلویزیون یا رادیو را باز می‌کنند انتظار ندارند که واقعیت را بگوید یا حداقل همه واقعیت را بگوید.

صادقی: رسانه‌های رسمی ما به ویژه رسانه ملی محدودیت های فراوانی برای انتشار آزاد اطلاعات ایجاد کرده و به این دلیل مردم بیشتر به دنبال رسانه هایی می‌روند که از نظر آنها واقعیت ها را بیان می‌کند. یعنی وقتی پیچ تلویزیون یا رادیو را باز می‌کنند انتظار ندارند که واقعیت را بگوید یا حداقل همه واقعیت را بگوید.

هرکسی که اکانتی در توئیتر یا اینستاگرام دارد یک رسانه است

در واقع من معتقد هستم در صدا و سیما یک سانسور سیستماتیک جاری است، چون سیستماتیک است نیازی نیست بگوید چه کاری بکن بلکه سیستم می‌داند چه کاری را بکند؛ خود من شخصا تلوزیون را که نگاه می‌کنم در اخباری که خود من درگیرش هستم، نمی‌بینم که صدا و سیما واقعیت را بیان کند، یا بخشی از واقعیت را می‌گوید یا تحریف می‌کند و موضوع را وارونه جلوه می‌دهد. در بستر چنین فضایی که البته من همه را تقصیر صدا و سیما نمی‌دانم و در کل مجموعه سیاست‌هایی که حاکم است بر محدودیت‌های فراوانی که در گردش آزاد اطلاعات باعث می‌شود که مراجع خبری غیر رسمی فضای بروز پیدا کنند که شما به ویژگی های این عصر شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و عصر جامعه اطلاعاتی اضافه کنید که یکی از این ویژگی ها سرعت نقل و انتقال و بدون مرز شدن رسانه است و اینکه هر کاربری خودش میتواند یک رسانه باشد. دیگر دوره ای نیست که کاربران شنونده صرف باشند و نقش صرفا انفعالی و گیرنده خبر باشند بلکه خودشان خبر را تولید می کنند.

هرکسی که یک موبایل دارد با یک اکانت در تلگرام یا توئیتر یا اینستاگرام میتواند یک رسانه باشد. در واقع در بستر چنین فضایی طبیعی است که فضا برای رشد شایعات بسیار فراهم باشد، البته بحث اخلاق و بی توجهی به مبانی دینی و اخلاقی در حوزه رسانه و همچنین فضای عمومی این را هم تشدید میکند و البته باز هم تاکید میکنم که مردم به حرف های داغتر و خاص تر بیشتر توجه میکنند، به هر حال من فکر میکنم که شاید خیلی با محدودیت های رسمی، روانی نشود این را علاج کرد و علاجش باز کردن فضاها و جلب اعتماد مخاطب و ترویج کُدهای حرفه ای رفتاری است. اصحاب رسانه باید نُرم هایی را ایجاد کنند هرچند اگر مرزها فراتر برود برایش مسئولیت قانونی هم می شود در نظر گرفت.

مثلا به مجلس که نگاه می کنیم یک نطق هایی که تندتر است یا با نظر اکثریت یا نظر حاکمیت به نوعی در تضاد هستند یا تا حدودی مخالف هستند، در فضای مجازی بیشتر مورد توجه قرار می گیرند یا حتی دستمایه تخریب یا حمایت از نماینده می شوند. این در چارچوب نگاه شما تفسیر می شود یا ممکن است برنامه ریزی شده باشد یا ...

پورمختار: اتفاقا من این را برعکس می‌بینم.

خبرآنلاین: مشخصا در قضیه خانوم سلحشوری یا آقای مطهری این اتفاقی که افتاد و یکسری تخریب ها وارد شد و موجی علیه‌شان راه افتاد.

پورمختار: شما دو استثناء را مطرح می‌کنید، من می‌خواهم اصلی را مطرح بکنم که برعکس است؛ یعنی هر نطقی که بالاخره خیلی با احساس و با شدت و حدت علیه یک بخشی چه دولت باشد چه حاکمیت مطرح شود فرضا صحبت‌هایی که دکتر صادقی هم در مجلس مطرح می‌کنند بسیار زیاد مورد اقبال و باز نشر حداکثری قرار گرفته است. یعنی فضای مجازی به اینها خیلی بیشتر پرداخته است، نه فقط فضای مجازی که حتی رسانه های خارجی هم بارها و بارها منتشر می‌کنند. مخصوصا که صحبت‌ها را تقطیع میکنند از BBC و VOA گرفته تا بقیه رسانه‌ها که نمی‌خواهم اسم ببرم. واقعیت این است که آنها بیشتر می‌خواهند فضایی را ایجاد بکنند که بگویند این صحبتها در مخالفت با سیاستهای کلی نظام و جریان کلی حاکمیت است؛ این موضوعات بیشتر مورد اقبال قرار میگیرد ولی در عین حال شما نگاه بکنید مثلا دیروز صحبتی را با یکی از نمایندگان راجع به وزارت ارتباطات داشتم که حالا ببینید این موضوع چقدر مورد اقبال قرار خواهد گرفت، خود من که بررسی کردم خیلی زیاد ندیدم فلذا تقریبا کسانی که بیشتر به این اخبار و صحبت ها علاقه مند هستند و حواشی را دنبال میکنند اینها به انتشار حداکثری این نوع صحبت ها علاقه دارند، در عین حال بالاخره این القا هم است که ما در رساندن اخبار درست امساک میکنیم، من این را به هیچ وجه قبول ندارم.

پورمختار: حدیثی را قبلا شنیده و دیده ام که می‌گوید انسان نباید دروغ بگوید ولی لازم هم نیست که همه واقعیت ها را بگوید. ما چرا توقع داریم که صدا و سیما همه واقعیت‌ها را بگوید این چه چیزی را حل خواهد کرد؟

چرا انتظار داریم صداوسیما همه واقعیت ها را بگوید؟

صدا و سیما را که آقای دکتر اشاره فرمودند، صدا و سیما یک مسئولیت داخلی و بین المللی دارد و رسانه رسمی کشور است لذا اگر بخواهد هر چیزی را که در بطن جامعه اتفاق افتاده است و هر بحث حاشیه ای غیر مهم را یا حتی اگر مهم باشد ولی به ضرر منفعت ملی و برخلاف جریان کلی نظام باشد یا به رسانه های معاند کمک بکند که از این خبر رسمی منتشره سوءاستفاده بکنند طبیعی است که به این نپردازد؛ پس این به معنی قلب واقعیت یا انتشار اخبار نادرست نیست. حدیثی را قبلا شنیده و دیده ام که میگوید انسان نباید دروغ بگوید ولی لازم هم نیست که همه واقعیت ها را بگوید. ما چرا توقع داریم که صدا و سیما همه واقعیت ها را بگوید این چه چیزی را حل خواهد کرد؟

مگر CNN یا FOX NEWS به جریان آزاد اطلاعات مقید هستند؟

مثلا الان در رسانه های خارجی در همین شبکه های مختلف امریکا مثل CNN یا FOX NEWS یا شبکه های فارسی زبانانش درست به این جریان آزاد اطلاعات مقید هستند؟ یا نه آنها هم هدایت شده در یک کانال خاصی و با یک نگرش جامعه شناسانه و روان شناسانه که بتوانند اثر قطعی روی اذهان بگذارند دارند کار انجام میدهند، لذا از صدا و سیما هم ما داریم همین رفتار را میبینیم و غیر از این نیست. اگر آقای صادقی روزی رئیس صدا و سیما بشود فکر نمیکنم خارج از این رفتار کاری را انجام بدهد.

(در این لحظه صادقی با شوخی و خنده گفت: قبلش باید انقلابی رخ بدهد.)

پورمختار: نه نیازی نیست، شما در داخل انقلاب هستید، منظور این است که این ملاحظات را شما هم باشید خواهید داشت، چون بحث منفعت ملی است.

صادقی: چون شما دارید مجلس را می‌گویید این مساله را بیان کنم که یکی از کارویژه های اصلی مجلس نطق است یعنی یکی از کارهای مهم مجلس، حرف زدن است، در وظایف و اختیارات هیچ قوه ای، نیامده که که اظهار نظر وظیفه است در حالی که قانون اساسی میگوید هرنماینده ای می تواند درتمام مسائل داخلی و خارج ازکشور اظهار نظر کند؛ این اظهار نظر در واقع یک ویژگی دارد و آن این است که چون نماینده مردم است باید صدای مردم باشد و از تریبون مجلس پژواک صدای مردم باشد و قانون هم پیش بینی کرده است. این پیش بینی حتما یک مخاطراتی دارد بنابراین لازم است یک مصونیتی داشته باشد چون بعضی ها در تعریف این مصونیت نمایندگی مانده اند. حتی در هیئت نظارت بر نمایندگان هم اخیرا یک مقدار تحول ایجاد شده است. در سال اول بالای ده مورد بنده را محکوم کردند تازه من آئین نامه را چندین بار برده ام و نشان داده ام که به مصونیت نماینده اشاره شده است، پس در واقع این مصونیت یک مفهوم خاصی دارد و البته آئین نامه اجازه می‌دهد که کسی که مورد تهمت یا نسبت سوء قرار گرفته‌ است دو برابر آن زمانی که صرف این مطلب شده است وقت دارد تا از تریبون مجلس توضیح بدهد یا توضیحات او قرائت بشود. بنابراین قانون خواسته است تا آزادی بیان نماینده را تضمین کند.

صادقی: صدا و سیما یک سانسور سیستماتیک جاری است، چون سیستماتیک است نیازی نیست بگوید چه کاری بکن بلکه سیستم می‌داند چه کاری را بکند؛ خود من شخصا تلویزیون را که نگاه می‌کنم در اخباری که خود من درگیرش هستم، نمی‌بینم که صدا و سیما واقعیت را بیان کند.

در این بحث شرایط روز که می‌گویید اتفاقا صدا و سیما بیشترین مروج BBC است یعنی سیاست های صدا و سیما BBC را ترویج میدهد چون مردم از خود صدا و سیما حرف واقعی نماینده را نمی شنوند. در طول یک روز مجلس، گزینشی یک قسمت هایی را که متاثر از سیاست‌های خودش است را گزینش میکند و آن را پخش میکند مثلا جریان پرسش و پاسخ از وزیر اقتصاد را آنچه را که در تلویزیون بازتاب داده شده و آنچه را که واقعیت است را مقایسه کنید، کاملا وارونه جلوه داده است و این بی اعتمادی به رسانه را در پی دارد، البته خوشبختانه قانون اساسی در سال ۵۸ با آن گفتمان انقلاب در اصل ۶۹ گفته است مذاکرات مجلس اسلامی باید علنی باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و تلویزیون و روزنامه ی رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود این خیلی اصل مترقی است و امکان پخش زنده از رادیو را فراهم کرده است منتهی آنکه پخش زنده می شود؛ ولی پخش مرده اش با پخش زنده اش خیلی فرق دارد.آقای دکتر اینکه شما میفرمایید صداوسیما نمیتواند یا نباید بعضی از مسائل را بگوید را قبول ندارم. اصل ۱۷۵ میگوید در صدا و سیمای جمهوری اسلامی آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد یعنی آزادی بیان و نشر افکار جزء وظایف ذاتی و قانونی صدا و سیما است. موازین اسلامی نباید تفسیر سلیقه ای بشود.

پورمختار: قطعا از موازین اسلامی و مصالح کشور شناخت داریم.

تا توئیت می کنم هم لشکر سایبری براندازان شروع به فحاشی می کنند هم لشکر سایبری اصولگرایان

صادقی : موازین اسلامی هرگز اجازه ی تحریف را نمی دهد اما صدا و سیما رسما تحریف می‌کند. در آن بحثی که شما به طور خاص اشاره میکنید کاملا مشخص است که یک شبکه ی بهم پیوسته ای وجود دارد که گاهی اسم آن را میشود گذاشت لشکر سایبری و یا هر چیز دیگری ، در فضای رسانه لشکری ایجاد شده است که به شکل سیستماتیک بلافاصله شروع به واکنش نشان دادن نسبت به اظهار نظرها می‌کند. چون من در توئیتر حضور دارم دو جریان کاملا فعال در رسانه وجود دارد یکی ریشه در یک جریان رسانه ای خاصی دارد که از یک جاهای خاصی ظاهرا پشتیبانی می‌شود که اسامی مختلفی دارد و ظاهرا شبکه ای بهم پیوسته است که خودشان فکر می‌کنند وابسته به انقلاب اند یا اصولگرایان هستند و مقابلشان شبکه ی براندازان هستند؛ زمانی که من توئیتی می‌نویسم در عرض چند ثانیه این دو لشکر فعال می‌شوند،هم براندازان هم اصولگرایان فحاشی های خودشان را می‌کنند.

شما فرمایش آقای پورمختار را قبول دارید که می‌گویند نطق‌هایی که در مجلس اتفاقا علیه سیر معمول کشور انجام می‌شود بازتابش در رسانه های ضد انقلاب بیشتر است؟

صادقی : قبول دارم؛ به این دلیل که الان فضای رسانه رسمی فضای بسته‌ای است چون حتی مثلا در صدا و سیما وقتی می‌خواهد از کمیسیونی که ما در آن هستیم (کمیسیون آموزش) تصویری پخش کند ما را سانسور می‌کند و تلاش می‌کند هیچ تصویری از شخص من نگیرد، آقای امیرآبادی که یک نماینده اصولگرا است می‌گفت ما یک بار نقدی از صدا وسیما کرده بودیم و از آن به بعد مثلا من که آن بالا نشسته ام طوری فیلمبرداری می‌کنند که من در تصویر نباشم؛ یعنی خبرنگاران و افرادی که از سوی صدا و سیما در مجلس هستند این موضوع را تائید می‌کنند؛ تا به حال با من ده بار مصاحبه کرده اند اما اصلا پخش نشده است. می خواهم بگویم وقتی که رسانه واقعیت‌ها را نشان نمی‌دهد مخاطبینش کم می‌شوند و مردم به سمت رسانه هایی می‌روند که این واقعیت را نشان می‌دهند.

پورمختار: الان که نزدیک به انتخابات هستیم واقعا به طور چشمگیری، فضای مجازی هم سمت و سویش را به سمت این تخریب‌ها برده است. در شهرستان‌ها سایت‌های محلی از یکی دوماه پیش شاید هم بیشتر شروع کرده‌اند و با شدت و حدت زیاد، هم شایعات و هم بخشی از اتفاقات خیلی ریز و کوچک که به اصطلاح برجسته می‌کنند.

مجلسی که صداهای متفاوتی از آن بیرون بیاید از افتخارات نظام است

به قول شما ما نماینده های مجلس در چارچوب نظام هستیم و حاضریم خونمان را برای این نظام بدهیم و ثابت هم کرده‌ایم. اتفاقا مجلسی که از آن صداهای متفاوتی به بیرون می‌آید جزء افتخارات و امتیازات نظام است چرا ما مردم را از این امتیازات محروم می‌کنیم؟ در کنار این مسائل وجود دو جریان رسانه‌ای سازمان دهی شده را کاملا مشهود می‌بینم، همین چند روز پیش بود کیهان گزارشی از سوال من از وزیر علوم نوشته بود که در این گزارش بخشی از گزارش کمیسیون به همراه بخشی از توضیحات وزیر منتشر شده بود و در نهایت هم تیتر زده بود که «صادقی قانع شد» و اشاره نمی‌کند که من در پایان گفته ام که قانع نشدم، وزیری که اختیاری در این حوزه ندارد من از او چه بپرسم، این را نشر نمی‌دهد. ممکن است که این حرف من را قبول نداشته باشد شما هم قبول نداشته باشید ولی به هرحال حرفی است که نماینده مجلس علتی که به رای نگذاشته است قانع شدنش نبوده است؛ بعد شبکه یک بهم پیوسته رسانه این را بازگو می‌کند دیگران هم به دنبال آن منتشر می‌کنند از طرف دیگر، منافقین و سلطنت طلبان و براندازان‌های خودشان را به روی ما سرازیر می‌کنند و ما از دو طرف در معرض هجوم لشکرهای سایبری هستیم.

فضای مجازی در آستانه انتخابات تخریبی شده است

فضای انتخابات زده کشور، چقدر در این تخریب ها نقش دارد؟ به نظر می‌رسد هر بار که به انتخاباتی نزدیک می‌شویم این ترور مجازی بیشتر می‌شود و یک جورایی رقابت های انتخاباتی به سمت ترورهای مجازی می‌رود، شما چقدر این قضیه را موثر می‌دانید؟

پورمختار: الان که نزدیک به انتخابات هستیم واقعا به طور چشمگیری فضای مجازی هم سمت و سویش را به سمت این تخریب‌ها برده است و هم اشخاص فعال شده اند فلذا در بخش های مختلف عمدتا نمایندگان، البته غیر از تهران مصونیت ندارند. دلیلش هم این است که مردم خیلی آنها را نمیشناسند ولی در شهرستان ها سایت های محلی از یکی دوماه پیش شاید هم بیشتر شروع کرده اند و با شدت و حدت زیاد، هم شایعات و هم بخشی از اتفاقات خیلی ریز و کوچک که به اصطلاح برجسته میکنند و باز نشرهای متعدد میکنند و شرح و تفسیر میکنند که در این دوره هم خیلی شدت پیدا کرده است، این یک واقعیت هست.

برای اینکه فردی رای نیاورند رفتارهای کاملا منافقانه را در فضای مجازی انجام می دهند

بالاخره گستردگی و نفوذش زیاد است و بر اساس همین اصل زمانی که فردی چیزی را در فضای مجازی میبیند هم منتشر میکند و هم در محافل مطرحش میکند یعنی یک اثر این چنینی هم دارد نسبت به آنهایی که دسترسی به این فضا ندارند، از این جهت این یک فضای مخربی شده است و به اعتمادها آسیب میرساند و اخلاق هم در این حوزه کاملا به کنار افتاده است، اخلاق سیاسی، انسانی و اسلامی. هدف این تخریب ها این است که یک نفر به هر شکل ممکن کوبیده بشود و رفتار رفتاری کاملا منافقانه است با آن تزی که منافقین می گویند که هدف وسیله را توجیه میکند، هدف ما این است که مثلا فلانی رای نیاورد پس از هر ابزار و وسیله ای میتوانیم استفاده بکنیم و توجیه گر هستند.

صادقی: قانون اساسی دلالت بر انحصار صدا و سیما ندارد. ما می‌گوییم که این یک فرمول کیلگارد در فساد است که عبارت است از قدرت به علاوه انحصار منهای پاسخ‌گویی که این می‌شود فساد.

انتخابات فضایی را برای فیک نیوزها فراهم کرده است

صادقی: در این مناظره من یک شانسی آوردم که سوالات از آقای پورمختار شروع شد و من فرصت فکر کردن پیدا می‌کنم.(خنده) من باز تاکید می‌کنم که انتخابات به هر حال فصل رقابت های سیاسی است و طبیعتا فضا خیلی برای انتشار فیک نیوز ها و .. فراهم است اما من میخواهم نگاه ریشه ای تری به آن بکنم؛ ما اجازه ندادیم در طول سال ها نهادهای جامعه مدنی یا نهادهای مدنی شکل بگیرند، احزاب به معنای واقعی تشکیل بشود که حزب به صورت شناسنامه دارحرف بزند و بیانیه بدهد، ارگان و نشریه داشته باشد و شفاف و پاسخگو باشد، اجازه شکل گیری این فضا را ندادیم و به اصطلاح جامعه شناسان جامعه ما دچار آنومی شده است، در واقع یک جامعه توده وار که خیلی در واقع ناپیوسته و واگرا است، در چنین فضایی طبیعی است که اشخاص میتوانند به خصوص اگر متصل به یک جایی بشوند که قدرت رسانه ای هم پشتش باشد این حرف ها و شایعات و تخریبات را ایجاد کنند و ترویج بدهند. آقای دکتر به فضای محلی اشاره کردند چون من تا حدودی به فضای محلی آشنا هستم چون محدود هستند و یکدیگر را میشناسند این تخریب خیلی زودتر تاثیر خودش را میگذارد، بخشی از این طبیعی است و بخش دیگر هم به نظر من ناشی از ضعف در مجموعه ساختارها و سیاست های جاری است.

هشتگ زدن و دنبال کردن از هشتگ ها می توانند تبدیل به دام شوند

آقای صادقی سوال بعدی را با خودتان شروع می‌کنیم تا این‌بار آقای پورمختار فرصت فکر کردن داشته باشند،(خنده). چقدر احتمال و خط اینکه سیاسیون در رده ها و سمت های مختلف در دام این فضای مجازی گیر بیفتند وجود دارد؟ یعنی اینکه وقتی یک بحثی یا یک فضای تخریبی درباره یک موضوع یا فرد خاصی شکل می گیرد دیگر سیاسیون هم وارد میدان شوند و اظهار نظر کنند بدون اینکه از صحت و سقمش مطلع باشند. مشخصا در قضیه خانم سلحشوری دیدیم که بعد از آن شایعه ای که برای برادرزاده شان مطرح شد آقای زاهدی و موسوی لارگانی توئیتی کردند با اینکه می توانستند تماسی بگیرند و مطمئن بشوند که این مطالب مطرح شده درست است یا نه، ولی به سرعت وارد فضای مجازی علیه این خانم نماینده شدند و توئیت کردند و بعدش هم که دروغ بودن آن ادعا ثابت شد هیچ عذرخواهی یا اظهار پشیمانی صورت نگرفت.

صادقی: این که می‌گویید دام است که حتما است. ببینید در گذشته مثلا باید صبر میکردیم تا ساعت ۲ بشود تا اخبار گفته شود، اما الان به صورت لحظه ای یعنی شما موبایلت در دستت است و در کانال های مختلف یا خبر می خوانید یا خبر تولید می کنید، در اینجا طبیعتا خطر دام گذاشتن و .. خیلی زیاد است و باید مراقب باشی، به خصوص ما که خواه یا ناخواه تعلق خاطری به جناح خاصی داریم باید خیلی بیشتر مواظب باشیم. از پیامبر هم نقل شده است که دوست داشتنِ یک چیز، ادم را کور و کر و لال میکند، اینجا در واقع تعلق خاطر و طبیعتا یک هوای نفس وجود دارد که به آدم عینک خاصی میدهد بنابراین آدم در لحظه فکر نمیکند و به خصوص این بازنشر کردن و هشتگ زدن در فضای مجازی و هشتگ ها را پیروی کردن می توانند تبدیل به دام شوند.

پورمختار: هر نطقی که با احساس و با شدت و حدت علیه یک بخشی چه دولت باشد چه حاکمیت مطرح شود فرضا صحبت‌هایی که دکتر صادقی هم در مجلس مطرح می‌کنند بسیار زیاد مورد اقبال و باز نشر حداکثری قرار گرفته است.

من اتفاقا روز بعد همان قضیه با آقای زاهدی در مجلس برخورد داشتم چون من یک واکنشی به توئیت ایشان نشان دادم به هشتگ پسر ماساژور که ایشان در زیر توئیتشان بازنشر کرده بودند و بعد هم خیلی عجیب حرف زده بود که اصلاح طلبان غرق در منجلاب فساد شده اند که من عبارتش را دقیق یادم نیست و بعد هم هشتگ زده بود، من هم ریتوئیت کردم و بالایش دو آیه نوشتم که در جایی که علم نداری به آن اتکا نکن و اینکه هیچ گناهکاری بار گناهکار دیگری را حمل نمی کند، به فرض هم که این خبر درست باشد ایشان که نباید بخاطر برادرزاده او را متهم میکرد، بعد ایشان به من میگفت که آمده ای تا آیه قرآن به من یاد بدهی؟ من اینها را بلدم، من هم گفتم که من نمیگویم که شما بلد نیستی خیلی وقت ها توجه نداریم به آن چیزی که بلدیم، بعد گفتند که اتفاقا من میخواهم علیه ایشان باشم، گفتم چرا؟ گفتند چون در یک توئیتی آمده است مساله دختر آبی را به تونس ربط داده است به آن دستفروش تونسی، بنابراین خواسته جامعه را برای شورش تحریک کند، گفتم شما چگونه این مسائل را بهم ربط میدهید؟ اصلا به فرض هم بخواهد این کار را بکند به قول علما مجوز و مشوق تهمت می‌شود؟ که آن آیه قرآن «چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن» را مطرح کردم. بنابراین یک تلقی غلطی است که این عزیز دارند و ظاهرا این در سیستم فکری جا افتاده است؛ یعنی از منافق که بدتر نیست حتی اگر طرف منافق هم باشد شما نمی‌توانید به او نسبت ناروا و سوء غیر واقعی بدهید چون اثر خیلی بدتر دارد. من احساس میکنم که چنین سیستم رسانه‌ای-فکری در بعضی از اشخاص وجود دارد. جالب است که وقتی فهمیدند همچین قضیه ای برای خانوم سلحشوری نبوده گفتند که خود اصلاح طلبان این قضیه پسر ماساژور را درست کرده اند.

برادر من اشتباه کرده باشد چه ربطی به من دارد؟

آقای پورمختار شما چه فکری میکنید؟

این رفتارها اصلاح طلب و اصولگرا نمیشناسد، رفتار غیر اسلامی و غیرانسانی است و خلاف اخلاق است و بر خلاف همه آیات و روایاتی است که همه ما را به بررسی کردن توصیه میکند، واقعا قضاوت ما باید مبتنی بر مطالعه و بررسی و واقعیات یافته های خودمان باشد که متاسفانه در این فضاها عموما نیست، یک چیزی را میگویند یا از کسی میشنوند و فکر میکنند که درست است که البته این شگرد خبرنگاران هم است و مثلا من هم بدون بررسی جواب میدهم یا موضع منفی یا مثبت میگیرم و بعد معلوم میشود که اساس خبر نادرست بوده است لذا من همیشه چیزی را که ندیده باشم را هیچ وقت جواب نمیدهم. از طرفی دیگر بر فرض که اتفاقی افتاده باشد مثلا برادرِ من نماینده یا برادر دیگری، این چه ربطی به خود فرد دارد، هرکسی مرهون کار خودش است و عمل دیگری چه ربطی به من دارد که بخواهد ابزاری بشود برای کوبیدن من.

کسی که منتصب است چه نسبت فامیلی و کاری دارد،چه ارتباطی به من دارد. وقتی متاسفانه اخلاقی کنار برود و بر مسائل سیاسی سایه بیندازد دیگر چشم ها بسته و دهن ها باز میشود و از این حرف ها زده میشود. امیدوار هستم که در این حوزه کسانی که تریبون دارند مخصوصا از روحانیت توقع ما این است که در منبرها و محفل ها و مجالس نسبت به این موضوعات تهمت زدن، غیبت کردن، شایعه پراکنی ها خیلی حساس باشند همانطور که خداوند به شدت در قرآن نهی کرده است که این تهمت ها را نزنید و گناه بزرگی است، مصداق غیبت است و از این جهت این را نه تنها من که هرکسی که اسمش مسلمان باشد و انسان باشد تائید می‌کند.

منابر مذهبی هیجانی و سیاسی شده اند

ولی گاهی خود این منبرها که اشاره شد یا صداوسیما همپای تخریب ها پیش می روند و به فضا دامن می زنند.

صادقی: هر چه آن جایگاه بالاتر است و قداست بیشتری دارد مسئولیت بیشتری هم دارد گاهی اوقات یک عمل حسنه از یک کسی که مرتبه ی پایین تری دارد سیئه میشود از کسی که مقرب است، به خصوص منبر که قداست مذهبی دارد و جایگاه پیامبر است و باید پیام وحی و مکتب اهل بیت را ترویج بکند بخاطر همین خیلی حساسیت فراوانی دارد البته ما الان منابرمان نسبت به قبل از انقلاب خیلی افت کرده است یک زمانی مرحوم شهید مطهری بالای منبر میرفتند امروزه شبیه به مطهری داریم؟ با آن جامعیت و با آن احاطه و عمق اندیشه؟ منابر ما بیشتر هیجانی شده است یعنی منبر با تریبون مجلس فرقی ندارد، در تریبون مجلس شما دو دقیقه وقت دارید و باید کپسولی و پشت سر هم صحبت کنید ولی آنجا میروی و مینشینی و یک تا دو ساعت برای مردم حرف میزنی، چون فن خطاب است از فنونش هیجان است و جنبه احساسی هم میتواند داشته باشد.

صادقی: باید یک منشور اخلاقی برای مجلس تدوین بشود که همان موقع که سوگند می خورند به آن منشور اخلاقی هم سوگند بخورند که یک چارچوب هایی را رعایت بکنند؛ در این بین بخشی از گناه بداخلاقی‌ها را هم به گردن شورای نگهبان می اندازند که نتیجه فیلتر شورای نگهبان این شده است.

قرآن به پیامبر میفرماید که مردم را به سمت پروردگارت با موعظه ی حسنه فرا بخوان و هم چنین قرآن جدالی که توام با مغلطه است را قبول ندارد یعنی حتی جدال هم که میکنید جدال به احسن باشد یعنی دروغ نگویید، مغالطه نکنید و این است که باید هدایت شود چون منبر هم برای هدایت است، منبر نباید تریبون جناح بشود بلکه باید جایگاه پیامبر باشد، متاسفانه بعضی از خطبا این جایگاه را با تریبون سیاسی اشتباه گرفته اند. قبل از انقلاب ما انقدر مداح نداشتیم یعنی الان مداح ها واعظین جامعه شده اند یعنی با مداحی شوری ایجاد میکند و در آن شور و هیجان یک چیزی را به یک کسی میزند. این فضایی است که به دین و اعتقادات مردم آسیب میزند و این از معضلاتی است که ما باید آن فکری بکنیم. صدا و سیما گاهی اوقات تریبون این ها است، زنده پخش میکند مثلا آن مداحی که اهانت به خلفا کرده بود و از شبکه پنج پخش شد در حالی که مخالف صریح سیاست های امام و رهبری است. امام و رهبری گرایششان به وحدت است ولی با این وجود صدا و سیما تریبون صدایی می شود که هیچ توجهی به این ها ندارد.

وقتی پول دلاری به صداوسیما می دهیم باید به چالش‌اش بکشیم تا اصلاح شود

پورمختار: آقای صادقی از هرچیزی برای زدن صدا و سیما استفاده می‌کند.

صادقی: فایده ای هم ندارد، بحث رسانه است و رسانه ی ملی بیشتر رسانه میلی است و ما از صندوق توسعه حدود دویست میلیون دلار در سال گذشته پول داده ایم یعنی میخواهم بگویم که پول دلاری به آن میدهیم، صد و بیست شبکه داخلی و ده ها شبکه خارجی دارد و ما انتظار زیاد از آن داریم. در فضای بین المللی نمی تواند زیاد دروغ بگوید و بازتاب بهتری دارد. ما وظیفه داریم که صدا و سیما را به چالش بکشیم واصلاحش بکنیم.

پورمختار: ما شورای نظارت داریم وشورای نظارت بر صدا و سیما نظارت دارد.

صادقی: بیشتر نظاره می‌کند تا نظارت.

پورمختار: بالاخره صدا و سیما بدون اشکال نیست و ما هم به آن نقد داریم ولی اینکه بخواهیم بگوییم همه مشکلات برای صدا و سیما است نمی‌توانیم بگوییم .

صادقی: آقای دکتر شما در جناح مخالف قرار بگیر و بعد مقایسه کن، به نظر من صدا و سیما تریبون یک جناح است.

نمی شود گفت صداوسیما خیلی وضعش خراب است چون به جناح ما نمی پردازد

پورمختار: نه من قبول ندارم که جناحی به موضوعات نگاه میکند، بالاخره ببینید جریان کلی صدا و سیما در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و انتشار اخبار یک جریان روشن از ابتدای انقلاب تا کنون است فلذا ما نمیتوانیم بگوییم که امروز وضعش خیلی خراب است چون به جناح ما نمی پردازد. نگاه صدا و سیما مبتنی بر حفظ ارزش ها است و هرکه از ارزش دفاع بکند مورد توجه صدا و سیما است و به آن تریبون می دهند، سیاست صداوسیما مبتنی بر انقلابی گری است و هرکسی که حرف انقلاب را بزند آنجا جایگاه دارد، مبتنی بر دشمن ستیزی است یعنی ببینید شکل معلوم و شناخته شده است و بر همین اساس دارد پیش می رود منتهی ممکن است یک روز به من بزند و یک روز به شما بزند و یک روز هم به کل مجلس بزند.

صادقی: اصلا نباید بزند بلکه باید بازتاب واقعیت ها باشد.

پورمختار: بعد از آن مناظراتی که سال ۸۸ شکل گرفت حضرت آقا به صدا و سیما توصیه کردند که شما این مناظره‌ها را پخش کنید ولی صدا و سیما عمل نکردند البته یکی دو مرتبه گذاشت ولی به سمت و سوی خاصی رفت و شکل نگرفت.

توصیه رهبری به صدا و سیما برای ادامه مناظرات در سال ۸۸

پورمختار: منظور همین با بازتابش است در واقع یک نیشتری میشود، گرچه میگویم سلیقه ها متفاوت است مثلا اگر صدا و سیما دست من باشد ممکن است شکل دیگری اداره اش بکنم و قطعا متفاوت تر از وضع فعلی باشد ولی در عین حال آن هم یک چارچوب هایی دارد و واقعیت این است که از این چارچوب ها نمی‌تواند خارج شود.

صادقی: شما سال ۵۸ یا ۵۹ را یادتان است که آقای «کیانوری» به صدا و سیما می‌آمد از سوی دیگر شهید بهشتی حضور داشت یا مثلا آقای محسن رضایی می آمد. همینطور شاهد حضور آقای احسان طبری و آیت‌الله مصباح یزدی و... بودیم؛ چقدر این فضا خوب بود.

پورمختار: بعد از آن مناظراتی که سال ۸۸ شکل گرفت حضرت آقا به صدا و سیما توصیه کردند که شما این مناظره ها را پخش کنید ولی صدا و سیما عمل نکردند البته یکی دو مرتبه گذاشت ولی به سمت و سوی خاصی رفت و شکل نگرفت یا مثلا همین کرسی های آزاد اندیشی را میتواند بسیار مرتب پوشش بدهد و اندیشه های مختلف را بازتاب بدهد منتهی ببینید آن بحث هایی که اوایل انقلاب میشود کاملا بحث های تخصصی و علمی بودو بحث سیاسی در آن نداشتیم.

صادقی: بحث سیاسی هم درباره انتخابات در سال ۵۸ بود که بحث دو مرحله ای شدن انتخابات مطرح شده بود این یک بحث روز سیاسی بود.

پورمختار: نه آن هم باز تخصصی بحث میشد مثلا راجع به استانی شدن مناظره بگذاریم، موضوع آن سیاسی است ولی باز با نگاه تخصصی بررسی میشود یعنی از این باب باید بیاوریم. یکی از مشکلات ما این است که حتی بارها هم گفته شده است همه چیز و همه کس ار دریچه مسائل سیاسی نگاه و تحلیل می کنند و همین است که نهایتا یک جریان احساس میکند که به ضررش است.

صادقی: یکی از مشکلات ما در واقع این انحصار صدا وسیما و رسانه است و این «انحصار» منجر به فساد می‌شود.

پورمختار: قانون اساسی است.

صادقی: به نظر من قانون اساسی دلالت بر انحصار صدا و سیما ندارد. ما می‌گوییم که این یک فرمول کیلگارد در فساد است که عبارت است از قدرت به علاوه انحصار منهای پاسخ‌گویی که این می‌شود فساد. صدا و سیما شبکه های مختلف دارد، شبکه های استانی یا شبکه هایی که هویت ها و اسم های مستقل دارند یعنی ما سازمان های پخش کننده داریم که همه اشان از لحاظ حقوقی منحصر به یکجا هستند، مثلا اگر شبکه استانی چیزی را پخش میکند شبکه سراسری آرم آن شبکه استانی را برمی دارد تا از طرف خودش پخش کند یعنی میخواهم بگویم هر شبکه ای آرم خودش را دارد بنابراین هویت های مختلفی هم داند ولی این را برنمیتابد.

پورمختار: نه این پروتکل های خودشان است و نوعا همینجوری است.

صادقی: در بحث فضای مجازی هم الان دارد تلاش می کند که هرکجا که چیزی را پخش می کند در انحصار بگیرد، مثلا در خبرگزاری خانه ملت پخش زنده دارد و تلقی دوستان این است که نباید داشته باشد یا خبرگزاری میزان پخش زنده دارد و تفسیر این دوستان این است که هرکجا چیزی را پخش می کند در انحصار ما است. فرقی هم نمیکند که آنلاین باشد یا آفلاین.

پورمختار: نه نسبت به آفلاین چنین چیزی را ندارند.

صادقی: اینکه شما یک سازمانی یا یک جایی باشید که حتی نسبت به اینستاگرام هم دارند پخش می کنند، منظور این است که نوعا زنده است و پخش صوتی و تصویری می کنند ممکن است که آن مطلب ضبط شده باشد و زنده نباشد، میخواهم بگویم تلقی دوستان این است. فضای مجازی بر چنین اراده هایی فائق آمده است. بخش قابل توجهی از این مشکلات ما از این انحصار رسانه است.

پورمختار: انحصار است، ما یک صدا و سیما بیشتر نداریم. آیا در مجلس انحصار نیست؟ یک مجلس بیشتر داریم؟ ممکن یک تعداد بگویند که چرا ما شبیه به نماینده مجلس نباشیم.

صادقی: ما پنج مجلس داریم.

پورمختار: درباره اینکه مجلس در راس امور است یا نه باید بگویم بالاخره مجلس تا حدودی تضعیف شده است و به آن کم توجهی می‌شود که محل اعتراض عمده نمایندگان از جناح‌های مختلف است ولی رفتار نمایندگان هم در این قضیه تاثیر داشته است، اینکه نماینده از اختیاراتش استفاده نکند.

پورمختار: نه، مجلس شورای اسلامی یکی است، یا شورای عالی امنیت یکی است. اگر انحصارا باید بکنیم مثلا خبرآنلاین یکی است فردا ما بگوییم که من میخواهم خبرآنلاین بزنم و چرا شما منحصر شده اید به این اسم، این یک واقعیت است.

صادقی: منظور ما اسم نیست بلکه کارکرد است.

پورمختار: کارکرد آن هم خیلی مبتنی بر سیاسیت هایی است که هر دستگاهی دارد، همانطور که مجلس هم سیاست های خودش را دارد.

صادقی: شما که نماینده صدا و سیما نیستید؟

پورمختار: خیر ولی باید واقعیت ها را گفت.

آقای پورمختار در قضیه تخریب ها چقدر مجلس را مقصر میدانید، یعنی خود رفتارهای مجلس یا رفتارهای نمایندگان یا چقدر افت شان مجلس را مقصر میدانید که باعث شده که به سمت فضای تخریب علیه خودش پیش برود؟ به عبارتی دیگر الان می گویند که مجلس در راس امور نیست و آن در راس امور نبودنش باعث شده است که به این سمت پیش برود.

پورمختار! در واقع دو بحث شد، یکی رفتار نمایندگان و یکی نگاهی که نسبت به مجلس هست. بالاخره رفتار نمایندگان هم بی تاثیر نیست، در این فضایی که کسانی علاقه مند هستند و به دنبال این هستند که بر فرض مثال یک ایرادی در صحبت من پیدا بشود یا یک تپقی بزنم یا یک حرکت خاصی داشته باشم، این باید در داخل مجلس مراقبت بشود، طرز نشستن و برخاستن ها، صحبت کردن ها و... . در حالی که مجالس سایر دنیا چنین حساسیت هایی وجود ندارد. من خیلی رصد میکنم و میبینم که حتی به سر و کله هم میزنند و اصلا حساسیتی نیست که بخواهد بُلد شود. منتهی در کشور ما این اتفاق می افتد لذا مراقبت در این مرحله از نماینده باید در حداکثر ممکن باشد. صحبت کردنش، بیان مطالبش، استفاده از ادبیات فاخر، صحبت های کارشناسی و.. هرچه غیر از این باشد موجب آتو دادن به دست افراد میشود و آنها هم حداکثر استفاده را از این اتفاق میکنند و علیه نماینده و علیه مجلس حرف میزنند.

اینکه مجلس در راس امور است یا نه، بله بالاخره مقداری مجلس تضعیف شده است و به آن کم توجهی دارد میشود که محل اعتراض عمده نمایندگان از جناح های مختلف است ولی رفتار نمایندگان هم در این قضیه تاثیر داشته است، اینکه نماینده از اختیاراتش استفاده نکند؛ آقای دکتر صادقی برایش تفاوتی ندارد که از وزیر دولت آقای روحانی سوال بکند که یک جورایی ارتباط فکری و جریانی دارند ولی خیلی ها این کار را نمیکنند و میگویند که اصلا سوال نشود و اجازه بدهیم دولت کار خودش را بکند لذا ایراداتی که در کشور وجود دارد و چون مردم توقع دارند که مجلس بیاید و این ایرادات را حل بکند آن نگاه هم باعث شده است که مجلس تحرکش را کم بکند و از دست بدهد، از طرفی دیگر مثلا ما ها که میخواهیم کاری را بکنیم واقعا مظلوم واقع میشویم و مورد تهمت قرار میگیریم، توطئه و دسیسه صورت میگیرد و در جهت حذف ما اقدام میکنند.

آقای صادقی نظر شما چیست؟

صادقی: یک دنیا حرف برای گفتن دارم ولی مقداری کوتاه تر میگویم، شما میتوانید تنوع قومی و تنوع فرهنگی را در پارلمان ببینید که این از امتیازات مجلس ما است حتی از لحاظ پوشش لباس و لهجه و فرهنگ تنوع متفاوتی وجود دارد؛ من فکر میکنم که نوشتن یک قانونی در دوره هشتم با عنوان نظارت بر رفتار نماینده که مسبوق به یک سابقه ای است یعنی یک دلایلی داشته و بعد کم کم نمایندگان گفته اند که ما باید قانونی داشته باشیم که نظارت بر رفتار نماینده داشته باشد. جالب است که این قانون دو قسمت دارد، یک قسمت مربوط به سوءاستفاده هایی است که ممکن است نماینده ها داشته باشند و بخش عمده آن هم سوءاستفاده مالی و .. است که ساز و کاری برای نظارت و برخورد و ضمانت اجرا هم دارد، یک قسمت هم بحث نطق و اظهار نظر که ماده ۹ آن است که آنجا عینا اصل ۸۶ قانون اساسی را کپی و پیست کرده است و گذاشته است و زیر آن هم تبصره ای نوشته است که بیشتر جنبه تضمین کننده دارد، گرچه تفسیر بعضی از آقایان این نیست و میگویند که تبصره را بعدا به آن اضافه کرده اند، آقای لاریجانی گفته بود که مصوب شورای نگهبان به این شکل نبوده است یا اینکه من قبول ندارم و تفسیری هم از شورای نگهبان آورده اند، میخواهم بگویم خود این قانون نشان میدهد یک اتفاقاتی افتاده است که خوب یا بد این قانون وضع شده است یعنی احتمالا سوءاستفاده ها انقدر زیاد بوده است که نیاز به وضع کردن قانون خاص پیدا کرده است.

من شخصا معتقد هستم که البته در دنیا هم پارلمان ها همین هستند که اولا پارلمان باید محل تضارب افکار و آرا و حداکثر آزادی ممکن، نمیگویم بی قید و بندی، برای اظهار نظر نمایندگان وجود داشته باشد اما باید یک اخلاقی حاکم باشد؛ به نظر من باید در کنار این قانون یک منشور اخلاقی برای مجلس تدوین بشود که همان موقع که سوگند می خورند به آن منشور اخلاقی هم سوگند بخورند که یک چارچوب هایی را رعایت بکنند؛ مساله اخلاقی هم با قانون درست نمیشودو با فرهنگ سازی درست میشود، بخشی از گناه آن را هم به گردن شورای نگهبان می اندازند که آن فیلتری که شورای نگهبان میکند نتیجه اش این شده است یعنی ما نمیتوانیم شورای نگهبان را مجزا از مجموعه نظام تقنینی بدانیم چه در پیش که انتخابات نظارت استصوابی دارد و پس از آن نظارت تقنینی و احتمالا پس از آن دوباره نظارت استصوابی کارنامه نمایندگان در آن لوح محفوظ ثبت و ضبط میشود و بر اساس آن حتما قضاوت هایی را میکنند. ما باید به یک پدیده به همه عواملی که در آن تاثیر میگذارد نگاه کنیم، چون یک پرونده ای برای من در شورای نگهبان تشکیل شد که خوشبختانه هیئت اخیرا تشخیص داده اند که من بیگناه هستم..

پورمختار: شما می‌گویید عامل این بداخلاقی ها شورای نگهبان است؟

صادقی: بخشی از آن شورای نگهبان است.

پورمختار: چرا؟

صادقی: بخاطر اینکه شورای نگهبان معیارهای سیاسی را بر سایر معیارها در قضاوت های خودش بر کاندیداها غلبه داده است، چون من مورد مشخص دارم که طرف به دلایل اخلاقی رد صلاحیت شده ولی با واسطه نماینده شده است و همین الان نماینده است یعنی شورای نگهبان تاییدش کرده است؛ شورای نگهبان در این زمینه مسول است و باید پاسخگو باشد که چرا چنین انسانی را تایید کرده است، اگر الان هم پاسخ نمیدهد باید در روز قیامت پاسخ بدهد.

پورمختار: یک مورد خیلی مساله ای ندارد که ما بخواهیم بگوییم، مثل اینکه من به شورای نگهبان حمله کنم که چرا در امور خصوصی و شخصی افراد دخالت میکنید.

دارند روی کارشناسان شورای نگهبان کار می کنند تا تاثیر بگذارند

صادقی: شورای نگهبان یک سازمان بزرگ شده است و فقط ۱۲ نفر نیستند بلکه یک مجموعه ای شده است و این موردی را که گفتم به آن ۱۲ نفر نسبت نمیدهم، این مجموعه بزرگ آدم هایی دارد که صاحب دم و دستگاهی شده اند و رابطه هایی را دارند که بر روی پرونده ها میتوانند تاثیر بگذارند و این تاثیر را من در موارد معینی دارم، به صورت کلی اگر بخواهم بگویم کارشناسی که پرونده را درست میکند و جلوی حقوق دان یا فقیه میگذارد روی آن کارشناس دارند کار میکنند و تاثیرات را میگذارند، میخواهم بگویم من کمال احترام و اعتقاد شرعی و حقوقی به شورای نگهبان دارم و بارها هم گفته ام که وجود شورای نگهبان در نظام اسلامی کاملا موجه است، وقتی که من این حرف را زدم خیلی از اصلاح طلبان هم به من ایراد گرفتند من حتی به نظارت استصوابی هم معتقد هستم ولی درجهت آن هدفی که این نظارت بر آن وضع شده است. ما میگوییم در انتخابات کسی که مجری است ممکن است که مداخله بکند و یک نهاد مستقلی باید باشد که بر تضمین سلامت انتخابات نظارت بکند که دقیقا همان رای مردم از صندوق بیرون بیاید و مهمترین کارکرد شورای نگهبان هم همین است. آقای جنتی که من برای ایشان خیلی احترام قائل هستم گفته بودند که مجلس دارد به دست پولداران می افتد یا پولداران تاثیر میگذارند یا گفته بودند که نماینده مجلس فرق شخص حقیقی با حقوقی را نمی‌داند و.. گفتم بالاخره شما در این قضیه چقدر موثر هستید؟ آقای کدخدایی گفتند که ما ۲۰ درصد موثر هستیم. من میخواهم بگویم که این فرایند را سالم سازی بکنند نمیخواهم بگویم که حریم خصوصی را بشکنند.

آقای پورمختار شما چقدر شورای نگهبان را در این قضیه مقصر میدانید؟

پورمختار: احکام شورای نگهبان مثل احکام قضایی است؛ بر اساس عملکرد ها و یافته ها و آنچه که در ظاهر اتفاق میوفتد حکم به ظاهر میکند، وگرنه کسانی که در خفا کارهایی را کرده باشند مگر اینکه خودشان یا دیگران منتشر کرده باشند که همه به آن دسترسی داشته باشند مثل همین قضیه اخیر، شورای نگهبان نسبت به آنها حساسیتی ندارد؛ دوما شورای نگهبان که اخلاق سنجی ندارد، در آن مرحله استعلامات از مراجع چندگانه صورت میگیرد و مثلا این آقا تایید میشود، دیگر نمیگوید که بیا که من از لحاظ روانی هم با تو مصاحبه بکنم و طرز حرف زدن وبیانت را هم مصاحبه ای جدا بکنم که ببینم اصلا بلدی حرف بزنی یا نه، این ها را بررسی نمیکند و ما نمیتوانیم بگوییم اگر اتفاقی برای یک نماینده می افتد مقصر شورای نگهبان است، اگر هم حتی این اجازه را به آن بدهیم همه خرده خواهند گرفت که به شورای نگهبان چه ارتباطی دارد که بخواهد اینگونه مصاحبه هایی را بکند و جیک و پوک افراد را در بیاورد؛ به نظر من شورای نگهبان در حد تکلیفی که دارد، کارش را خوب انجام میدهد، اینکه اگر افراد رفتند و بعدا اقداماتی را صورت دادند و اتفاقاتی برایشان افتاد این دیگر تقصیر شورای نگهبان نیست، واقعیت این است. نگاهی که بیشتر است نگاهی سیاسی است که چرا از جریانات و افکار های خاصی بعضی رد صلاحیت میشوند که آن بحث سیاسی و اعتقاد به جمهوری اسلامی و اعتقاد به قانون اساسی است که اینها در حوزه های سیاسی است که جز وظایف و اختیارات شورای نگهبان است که ارزیابی بکند و نتیجه را اعلام نظر کند، من ندیده ام که شورای نگهبان بخواهد به صورت خاص برخورد بکند یا عاملی برای تضعیف مجلس یا نماینده بشود.

آقای پورمختار جمع بندی شما از این اتفاقات چیست و راهکار آن را چه میدانید؟

پورمختار: همه کسانی که مسئولیت دارند و رسانه دستشان است و تریبون دارند واقعا یک اصل است که اخلاق را باید در جامعه حفظ بکنند و خودشان باعث شیوع افکار ضد اخلاقی نشوند، منظورم از اخلاق فقط اخلاق خاص نیست به طور کلی رفتارها، مسائل سیاسی، ارتباطات و تعاملات و همه اینها را باید رعایت کنند؛ دوم اینکه تعدادی هستند که اعتقادی به این حرف ها و خطوط قرمز در فضای مجازی ندارند یعنی میخواهند این اخلاقیات را بشکنند، اینها قابل گذشت نیستند و حتما دستگاه ها باید با اینها برخورد بکند و رصدشان بکند؛ نکته سوم این است که در حوزه رسانه به اعتقاد من جایگاه دستگاه های فرهنگی و متولیان امور فرهنگی، سیاستگزار امور فرهنگی کاملا خالی است و رصد ما بیشتر در حوزه های امنیتی است و این امنیتی که در کشور است ناشی از فعالیت خوب دستگاه های امنیتی است ولی در حوزه فرهنگی بسیار ضعیف است، کلیه متولیان امور فرهنگی را آنها باید بیایند و مدیریت بکنند و بدست بگیرند و رصد بکنند و تحلیل کنند و محتوا تولید کنند و در اختیار بگذارند، در مجلس هم همین رویه را ما باید رعایت بکنیم، رفتار و اخلاق نماینده، ارتباطش و بیانش، مسائل تخصصی که عنوان میکند و همه اینها باید در تراز یک نماینده ملت ایران و جمهوری اسلامی و انقلاب باشد.

آقای صادقی جمع بندی شما چیست؟

صادقی: من نمی‌توانم راه حل یک خطی برای چیزی بگویم، ولی مجموع این حرف هایی را که زدیم، من برمیگردم به ابتدای حرفی که زدیم؛ ما در مجموعه جامعه نیاز به بازسازی اعتماد عمومی و حاکم کردن یک فضای معمولی داریم، الان جامعه ما از حالت معمولی خارج شده است و آنرمال است، یعنی التهاب زده و هیجان زده است و به همه چیز بدبین است و مطلق انگاری وجود دارد، من فکر میکنم با توجه به این تنوعی که خدا خلق کرده است بپذیریم و کنار هم بتوانیم یک زیست اخلاقی و انسانی داشته باشیم؛ نیاز به گفتگو و تضارب افکار و بازکردن فضا برای ارائه اندیشه های نو دارد، ما الان در چرخه تسلسل افتاده ایم مثلا همین بحث نمایندگی مجلس؛ خوب است که یک نماینده ۸ دوره نماینده بشود اما آیا کسان دیگری نیستند؟ بعضی ها میگویند اگر از کل مسولین نظام فهرست بگیریم در طول این ۴۰ سال یک گروه خاص هستند و ما این فضا را به روی نخبگان باز نکرده ایم، مثلا اساتید دانشگاه اصلا به کاندیدا شدن فکر هم نمیکنند، به نظر من باید بازنگری اساسی در خیلی از رفتارهایمان بکنیم تا بخشی از مشکلاتمان حل بشود.

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها