رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 533476

رییس بنیاد امید ایرانیان ضمن انتقاد از دولت، نسبت به شعارزدگی در سیاست هشدار داد

مانیفست انتخاباتی عارف

ساعت 24-سال 92 و 4 سال پس از انتخابات بحث‌انگیز ریاست‌جمهوری دهم، با شعار «معیشت، منزلت، عقلانیت» راهی کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم شد، عملا تنها کاندیدای جریان اصلاحات بود و 7 کاندیدای اصولگرا _از منتهی‌الیه جناح راست تا راستِ میانه و اعتدالی_ را پیش‌روی خود می‌دید. با این همه آماده، آمده بود و دست‌کم تا روزهای پایانی، بنای این نداشت که این کارزار را پیش از موعد برگزاری انتخابات رها کند.

4 روز مانده به روز سرنوشت اما نامه‌ای از سیدمحمد خاتمی رسید و او که روزگاری نه چندان دور، معاون اول رییس دولت اصلاحات بود، در اقدامی که همان روزها مطبوعات «انصراف عارفانه» توصیفش کردند، نشان داد که اولویتش منافع ملی و تعهد جریانی و گفتمانی است، نه منفعتِ شخصی.
محمدرضا عارف حالا تنها عضوی است در مجمع تشخیص مصلحت نظام و البته یک کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب. پیش از این اما به جز بازه 4 ساله دولت دوم خاتمی که در قامت معاون اول رییس‌جمهوری، به ‌تعبیری نفر دوم دولت اصلاحات بود، سابقه وزارت، نمایندگی مجلس، ریاست سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و البته ریاست بر دانشگاه تهران و... را در کارنامه داشته و حالا به پشتوانه این کارنامه پر و پیمان _آن‌طور که شواهد و قرائن نشان می‌دهد_ به عنوان یکی از گزینه‌های جدی انتخابات سرنوشت‌ساز ریاست‌جمهوری، قدم در این مسیر پرفراز و نشیب گذاشته است. مسیری که او پیش از این دست‌کم یک نوبت در همین سطح، خود را برای عبور از آن آزموده و اگرچه همین اواخر، محمود واعظی، رییس دفتر رییس‌جمهوری مدعی شد که او پیش از انصراف در آستانه 4 روز مانده به انتخابات، رایی ناچیز داشته و به‌ دلیل ناامیدی از پیروزی در انتخابات کنار کشیده اما تجربه برگزاری چندین و چند دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و البته دیگر انتخابات سراسری در ایران، از واقعیتی انکارناپذیر حاکی است و آن، اینکه سرنوشت انتخابات در ایران، نه حتی در هفته آخر، بلکه بعضا در 72 و 48 ساعت پایانی رقم می‌خورد. به این اعتبار، همان‌طور که انصراف روزهای پایانی عارف، باوجود آنکه علنا به عنوان کناره‌گیری به‌ نفع روحانی رقم نخورد اما زمینه‌ساز ریاست‌جمهوری او شد، احتمالا اگر روحانی نیز در همان بازه زمانی به نفع عارف عقب می‌نشست، احتمالا امروز این عارف بود که روزهای پایانی ریاست‌جمهوری‌اش را سپری می‌کرد، نه حسن روحانی!
عارف اما حالا نه ‌تنها در واپسین روزهای دوران ریاست‌جمهوری خود به‌سر نمی‌برد، بلکه هنوز طمع تکیه زدن به این کرسی کلیدی و بسیار حائز اهمیت را نچشیده و در بهترین حالت، نسبتش با این کرسی، در بهترین حالت، نسبت یک متقاضی و خواهان است، با سوژه تقاضا و خواهش. با این همه اما عارف حالا آرام‌آرام فعالیت‌های انتخاباتی‌اش را آغاز کرده از جمله همین دیروز در دیدار جمعی از کارآفرینان حاضر شد و اگرچه صراحتا اشاره‌ای به انتخابات ریاست‌جمهوری و حضور یا عدم حضور خود در این انتخابات نگفت اما به سیاق کاندیداهای انتخاباتی، از مسائل و مصایب کشور گفت و البته از کمبودها و نقصان‌ها. آنچه اما در این سخنان محل تامل است، شاید نظمی باشد که او در انتخاب مسائل و سوژه‌های گفتار خود موردتوجه قرار داده است. چنان‌که به نظر می‌رسد او به دقت مسائل و موضوعات سخنرانی خود را برگزیده و بعید نیست در روزهای آینده تا روز سرنوشت و موعد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، به دفعات از او درباره این موارد بشنویم و بدین‌ترتیب می‌توان سخنرانی اخیر عارف را به‌ نحوی مانیفست انتخاباتی او دانست.
عارف ابتدا از نیازهای جامعه امروز ایرانی گفته و تاکید کرده جامعه نیازمند «حضور فعالانه و نه تشریفاتی زنان در سطوح مختلف ازجمله مدنی، سیاسی و اجرایی است و نادیده گرفتن این نیروی عظیم و کارآمد با آثار و نتایج زیان‌بار در عرصه‌های مختلف تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اجرا همراه بوده و هست.» او در ادامه مطابق انتظار از این گفته که «می‌توان با اتکا به مبانی راهگشای اسلام و تجربه‌های غنی ملی و جهانی، افق‌های تازه‌ای برای نقش‌آفرینی و حضور معنادار و معنابخش زنان در عرصه‌ سیاست، فرهنگ و مدیریت گشود و در همین زمینه کانون‌های مهم سیاسی، اجتماعی و صنفی نظیر انتخابات، نهادهای مدنی و احزاب سیاسی و تشکل‌های مردم نهاد ازجمله سازوکارهای شناخته شده‌ای هستند که با بالا رفتن سهم و نقش زنان در آنها می‌توان به بهبود شاخص‌های توسعه، دموکراسی و مدنیت جامعه امید بست.» عارف ادامه سخنانش را با انتقاد از «فردگرایی» پی گرفته و به نقد عملکرد مجلس یکدست اصولگرای فعلی پرداخته و با ادبیاتی فصیح گفته «ما انشا نویسان خوبی هستیم. علاقه‌مندیم صحبت‌های قشنگ انجام دهیم که مستمع را در کوتاه‌مدت به وجد بیاوریم و فضای مجازی هم به این نگاه کمک کرده است. در فضای مجازی معمولا دنبال خروجی‌های یک‌شبه و لحظه‌ای هستند یک موضعی می‌گیرند یک‌شبه هم عده‌ای هورا می‌کشند، فردا هم فراموش می‌شود که چه آثار و چه نتیجه‌ای این موضع‌گیری و این صحبت درپی داشته است.» جملاتی که وقتی به اهمیت و عمق منظور و محتوای‌شان پی خواهیم برد که به یاد بیاوریم مهم‌ترین انتقاد به عارف، عدم موضع‌گیری صریح از جانب او بوده و منتقدانش، همواره او را به‌ خاطر «سکوت» در قبال مسائل مختلف، هدف قرار داده‌اند.
عارف البته سال‌هاست با تاسیس بنیادی موسوم به «امید ایرانیان» به ‌نحوی درگیر فعالیت حزبی و تشکیلاتی است اما در عین حال از عضویت رسمی در احزاب نیز سر باز زده و ازقضا از این منظر نیز بعضا مورد انتقاد قرار گرفته است. شاید به همین دلیل باشد که او در ادامه به این مهم پرداخته و می‌گوید: «اگر بخواهیم تشکیلات شکل بگیرد، نهادینه شود و به ثبات برسد، اعضای آن تشکل باید از حقوق فردی‌شان بگذرند و با اعتقاد به حرکت جمعی و تصمیمات اجماعی فعالیت خود را شکل دهند. البته در تشکل‌های غیرسیاسی این روند بیشتر دیده می‌شود.» او همچنین به موضوع مهم کاهش اعتماد عمومی به مسوولان رسمی و البته جناح‌های سیاسی نیز اشاره کرده و گفته است: «نوعی دل‌زدگی و عدم استقبال را در جامعه نسبت به تشکل‌های سیاسی می‌بینیم آن هم به دلیل مسوولیت‌پذیر نبودن تشکل‌های سیاسی در قبال وعده‌های داده شده به مردم است.» او مشخصا از انتخابات نیز صحبت کرده و گفته است: «در مبارزات انتخاباتی ببینید چه حرف‎های آنچنانی زده می‌شود که یعنی همه مشکلات عالم را آن فرد می‎خواهد ظرف یکی، دو سال حل کند. اصلا فکر نمی‌کند که در این خصوص اختیار دارد یا نه؟ یا امکانات کشور می‌تواند جوابگو باشد یا نه؟» عارف که آخرین حضورش در انتخابات، به انتخابات مجلس دهم بازمی‌گردد که ازقضا با پیروزی قاطع او همراه شد و در ادامه به‌ دلیل برخی قصورها در دوران مجلس دهم، مورد انتقاد قرار گرفت، بار دیگر به بحث فعالیت در مجلس پرداخته و گفته است: «در مجلس بیشتر تعداد تذکر دادن‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد حالا این تذکرات چه نتیجه‌ای را در پی داشته است؟ چقدر فرد تذکردهنده به این تذکرات اشراف داشته است؟ چقدر برای به نتیجه رسیدن تذکر تلاش شده است؟ سوالاتی که اغلب بی‌جواب می‌ماند!»
عارف البته صحبتی از کاندیداتوری خود نکرده اما همچون اغلب گزینه‌های احتمالی کاندیداتوری، نقد دولت را نیز از یاد نبرده و گفته است: «درکشور ما به گونه‌ای وانمود شده که پول نفت درآمد است و انفال و ثروت ملی نیست. دولت با چه مجوز اخلاقی پول نفت را هزینه می‌کند؟ چه کسی این اجازه را داده است ثروتی که متعلق به نسل‌های آینده است به راحتی هزینه شود؟»
نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تیتر داغ
تازه‌ترین خبرها