مقایسه عجیب کمال درویش با میرکاظمی
ساعت 24 –یک خبرگزاری ایرانی که در همه هشت سال فعالیت دولت روحانی بدون حتی یک روز توقف هر تصمیم و اقدام دولت در اقتصاد را زیر تیغ نقدهای تند قرار داد و حالا به شدت هوادار دولت تازه در حال تاسیس است روز گذشته از مقاومت رییس تازه سازمان برنامهوبودجه برای جلوگیری از افزایش حقوق و مزایای فرهنگیان تمجید کرده و این رفتار میرکاظمی را با رفتار کمال درویش (اقتصاددان نامدار و ناجی اقتصاد ترکیه) مقایسه کرده است.
این خبرگزاری نوشته است: این روزها در کشورمان با شدت یافتن تورم و کاهش شدید قدرت خرید مردم، مطالبه و مسابقه افزایش حقوق میان حقوقبگیران شروع شده است. این شرایط ویژه و پیچیده یعنی کاهش شدید قدرت خرید مردم به واسطه تورم و همچنین مطالبه افزایش حقوق با وجود کسری بودجه بالا یا همان چرخه دستمزد- تورم در دهههای اخیر در کشورهای دیگر تجربه شده و برخی از این کشورها، توانستهاند با صبر و دوراندیشی این شرایط سخت را مدیریت کنند. میرکاظمی کجا، کمال درویش کجا. آدرس اشتباهی ندهید. به نظر میرسد این خبرگزاری برای تصحیح رفتار بودجهای چند خطای تحلیلی دارد.
خطای اول: مقایسه نامتجانس
خطای نخست این خبرگزاری و کارشناس محترم این است که دو فردی را با هم مقایسه کرده که از نظر کارنامه و برنامه و پیشینه و فلسفه اقتصادی هیچ تجانسی ندارند. کمال درویش، میلیاردر ترک، معروف به سلطان اقتصاد ترکیه، متولد دهم ژانویه ١٩۴٩ در شهر استانبول و فرزند پدری ترک و مادری آلمانی، دارای مدرک فوقلیسانس، فارغالتحصیل از مدرسه اقتصاد لندن و دکترای پرینستون آمریکا در سال ١٩٧٣، وزیر سابق دارایی ترکیه در دولت بُلنداجویت و یکی از مقامات ارشد بانک جهانی است. این درحالی است که تحصیلات میرکاظمی اصولا ربطی به اقتصاد کلان و آشنایی با سیاستهای بودجهای ندارد.
کمال درویش که با سابقه ۲۲ سال فعالیت در بانکجهانی، سکان هدایت اقتصاد ترکیه را در دست گرفت در ابتدای دوران وزارت با چالشهای فراوانی روبهرو بود اما عضو سابق بانک جهانی، توانست در سایه روابط بینالمللی که در زمان فعالیت در بانک جهانی کسب کرده بود، در یک برنامه اصلاحی سهساله، اقتصاد بیمار ترکیه را به محدوده سلامت بازگرداند. او با الگوی اقتصادی «چگونه شریک کوچک آمریکا شویم؟» شروع به بازسازی اقتصاد ترکیه کرد. آقای میرکاظمی هرگز تجربه اقتصادی در سطح کلان را ندارد و در مجموع شش سال در دوره وفور درآمد ارزی وزیر بازرگانی و نفت بوده است. این یک مقایسه نادرست است و به نظر نمیرسد میرکاظمی اختیار داشته باشد با جهانی که کمال درویش تعامل کرد تعامل کند بلکه راه بر او بسته است.
خطای دوم: بودجه فقط هزینه نیست
گزارشگر محترم خبرگزاری که از سر حسننیت و البته غفلت میرکاظمی را با کمال درویش مقایسه کرده و مقاومت میرکاظمی در برابر افزایش مزد بخشی از بدنه کارمندان دولت را با رفتار درویش مقایسه میکند توجه ندارد بودجه دو سو دارد: سوی درآمد و سوی هزینه و برای تعادلبخشی به بودجه و اجتناب از کسری بودجه به جای فشار بر هزینهها میتوان به درآمدهای بیشتر فکر کرد. در حال حاضر مشکل این است که تحریم نفت صادراتی ایران خزانه دولت را خالی کرده و نمیشود و نمیتوان از منبع و محل دیگری برای بخش درآمدی بودجه چارهای اندیشید و به همین دلیل بر بخش هزینههای جاری قرار است فشار وارد شود.
یادمان باشد اگر دولت میتوانست به طور مثال واردات را از تنگنا خارج کند و واردات رشد بالایی را تجربه میکرد میتوانست از محل مالیات بر واردات منابع مورد نیاز را تامین کند. تورم هنگامی شتاب میگیرد که محلهای کسب درآمد مثل صادرات نفت و مالیات بر بخشهای گوناگون به دلیل رکود و به ویژه به دلیل تحریم مسدود شده و دولت دست در جیب بانک مرکزی میکند. به نظر میرسد کسری بودجه ایران به صورت پیدا و پنهان به اندازهای است که با کاهش این هزینههای جزئی در برابر سایر هزینههای نامرئی تعادل را به دست نمیآورد.