امکان ندارد ایران اجازه هیچ نوع دالانی را بدهد؛ تهدیدی که برای ارمنستان هست برای ایران هم وجود دارد
ساعت24-نماینده ارامنه جنوب ایران گفت: به نظر من ایران ممکن نیست امکان ایجاد هیچ نوع دالانی را بدهد. تهدیدی که برای ارمنستان هست برای ایران هم وجود دارد. اردوغان میخواهد ابهام در اذهان عمومیایجاد کرده یا میخواهد ارمنستان را تهییج کند که یک فرصت دارد از دست شما میرود.
نماینده ارامنه جنوب ایران گفت: به نظر من ایران ممکن نیست امکان ایجاد هیچ نوع دالانی را بدهد. تهدیدی که برای ارمنستان هست برای ایران هم وجود دارد. اردوغان میخواهد ابهام در اذهان عمومیایجاد کرده یا میخواهد ارمنستان را تهییج کند که یک فرصت دارد از دست شما میرود.
بیش از ۱۰۰ هزار نفر قرهباغ را به مقصد ارمنستان ترک کردهاند. تصاویر منتشر شده از این منطقه نشان میدهد که آنها خانه و اثاثیه را رها کردهاند و تنها با یکی دو چمدان راهی شدهاند.
بهنظر میرسد تنها تعداد محدودی از ارمنیها در این منطقه هنوز باقی ماندهاند. همزمان جمهوری آذربایجان خود را آماده میکند تا پروژه دالان زنگزور را با حمایت ترکیه، اسراییل و همراهی روسیه پیش ببرد.
در همین حال علی اکبر احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی در دیدار با همتای ارمنستانی خود در تشریح آخرین تحولات قفقاز، هر گونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه را بیثباتکننده دانست.
احمدیان همچنین اظهار داشت گفت و گوهای صریح و سازنده میان کشورهای منطقه بسترساز امنیت پایدار، توسعه متوازن و رفاه و آسایش مردم منطقه است و ایران آمادگی دارد در این زمینه بسترهای لازم را فراهم آورده و نشست بین کشورهای منطقه را تمهید کند.
«روبرت بگلریان»، نماینده ارامنه جنوب ایران به پرسشهایی درباره تحولات قره باغ و کوچ اجباری ارمنیها پرداخت.
بخشهایی از گفت و گوی بگلریان را در ادامه میخوانید:
باید تحولات اخیر را تا پیش از عملیات ضدتروریستی باکو در برخی از مناطق قره باغ بررسی کنیم. مناطقی که از جنگ پیشین باقی مانده بود و ارامنه در آن ساکن بودند و ظاهرا صلح بانان روسیه نیز بر آن مناطق نظارت داشتند و تحولات را مورد بررسی قرار میدادند.
این مناطق پس از بستن گذرگاه لاچین توسط جمهوری آذربایجان وضعیت بحرانی پیدا کرد و در این بین مشکلاتی بین ساکنان این مناطق و دولت مرکزی ارمنستان وجود داشت و پرسش این بود که آیا باید با دولت جمهوری آذربایجان وارد مذاکره شد یا خیر و چگونه و با کدام محتوا و پیشنهاد به آن ورود کرد. آمریکا، فرانسه و کشورهای اروپایی نیز نظرات و سیاست های خود را داشتند.
ضمن اینکه کم رنگ تر شدن نقش روسیه در قفقاز جنوبی شرایطی را پدید آورد که منجر به گسترش روابط و همکاریهای ترکیه و جمهوری آذربایجان شد به گونهای که بازیگری آنکارا به دلیل اشتراک منافع با باکو بیشتر شد و حضور پررنگ تری در این منطقه پیدا کرد. همهاین تحولات سرانجام به جایی رسید که رئیس مجلس و رئیس جمهور قره باغ استعفا کردند.
رئیس جمهور قبلی انتخاب مردم بود ولی قانون اساسی تغییر کرده بود تا در شرایط بحرانی مجلس بتواند رئیس جمهور را تعیین کند. پیش تر اذربایجان اخطار داده بود که اگر انتخاباتی در قره باغ انجام شود، بهاین منطقه حمله خواهد کرد.
در مقطع کوتاهی هم بحث بود که حالا چون لاچین بسته است از آغدام - عسگران کمکهایی برسد و در نهایت یک کامیون در قالب کمکهای انسان دوستانه با کامیونهای روسی از این مسیر عبور کرد. به هر روی با سکوت و یا موافقت روسها حمله آذربایجان صورت گرفت و ۱۲۰ هزار نفری که در چهار هزار کیلومتر باقی مانده از قره باغ کوهستانی سکونت داشتند راهی خاک ارمنستان شدند.
باید عنوان کنم کهایران از ابتدای بحران، مسائل قره باغ را با توجه به اصل تمامیت ارضی، داخلی میدید و به همین دلیل در بحث های انسان دوستانه و یا نظاره گری صلح ورود پیدا نکرد.
با این حال به نظر میرسد ایران کمک هایی را در نظر داشته باشد، نکتهاینجاست که باید ایران به عنوان یک کشور همسایه مهم سریعتر وارد عمل شود. ما در حال حاضر شاهد کمک های بی واسطه آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای اروپا و همچنین کانادا هستیم. از بعد استراتژیک نیازمند توزیع هر چه سریعتر کمک های ایران هستیم.
آذربایجان اعلام کرده است که آماده پذیرش برای ادغام ارامنهای هستند که در قرهباغ باقی ماندهاند. اما شواهد و استانداردهای بین المللی نشان میدهد، انچه که عملا اجرا میشود نوعی پاکسازی قومیاست. به آنها بنزین دادند و در عین حال انفجار مشکوک پمپ بنزین پیش آمد.
این که جمعیتی باقی بماند بعید است. برخی ممکن است بخواهند بمانند و بخشی را ممکن است اذربایجان به عنوان گروگان برای مذاکرات آتی با ارمنستان نگه دارد و بخشی را روسها تشویق کرده و حمایت کنند که با پاسپورت روسی یا شکلهای دیگر تشویق به ماندن کنند تا خودشان بتوانند اهرم فشاری را در منطقه قره باغ داشته باشند. عملا توافق نامه ۹ نوامبر ۲۰۲۰ دیگر اهمیتی ندارد.
بخش مهمیاز آن تبادل اسرا بود که به آن پرداخته نشد و دلیل آن کوتاهی یا سخت گیریهای باکو بود. بقیه بندهای آن توافق هم الان عملا وجود ندارد. شاید نیاز به توافق نامه جدید باشد و شاید در ملاقاتی که طرفین در پنج اکتبر در گرانادای اسپانیا خواهند داشت، که البته بعید است باز هم بدون مداخلات روسها انجام شود به یک توافق جدید برسند.
من فکر میکنم روند امور پیچیده تر از آن است که به نظر میرسد. واقعیت این است بعد از سخنرانی معروف پوتین در مونیخ سال ۲۰۰۸ که یک نوع دکترین جدید را مطرح کرد و مسائل اشغال کریمه و... قابل پیشبینی بود که چه مسائلی ممکن است پیش بیاید.
در پی حدود ۳۰ سال مذاکره گروه مینسک این کلاف سردرگمتر مانده بود و شاید بعضی از ملاحظات و برخی از توافقات باید انجام میشد که همهاینها محل بررسی است.
نگاه روسیه به نحوی طی شد که روسیه احساس کرد با توجه به سیاست هایی که خودش میخواهد داشته باشد، خودش را بیشتر به ترکیه نزدیک کرد. حلقههای ژئوپلیتیک در قفقاز و خاورمیانه به هم بعد از مسائل روسیه و عراق بیشتر نزدیک شدند.
بنابراین در اخبار داشتیم که از سال ۲۰۱۱ با اینکه گفته میشد به نوعی روابط راهبردی بین روسیه و ارمنستان تعریف شده بود اما از آن سال به بعد سیل سلاحهای روسی به سمت آذربایجان به راه افتاد.
حتی یکی دو ماه قبل از جنگ سال ۲۰۲۰ خیلی از کارشناسان نظرشان این بود که جنگی واقع خواهد شد. میشود گفت که رویکرد روسیه بعد از جنگ اوکراین به سمت پیدا کردن شرکای تازه رفت.
اقتصاد روسیه به هر حال تکیه زیادی به فروش نفت و گاز دارد و بنابراین باید یک باب همکاری را با آذربایجان باز میکرد به خصوص به خاطر منابع دریای خزر و رابطه اش با ایران. یک واقعیتی هم بود کهاین فرهنگ در ارمنستان شکل گرفته بود که روسیه شریک استراتژیک است و بهایروان پشت نخواهد کرد.
اما از طرف دیگر ارمنستان همه تخم مرغ های سبد امنیتی خود را در سبد روسیه گذاشته بود. اما من فکر میکنم خود پاشینیان به عنوان فردی غرب گرا ملاحظاتی هم دارد. ممکن است به خاطر شرایط داخلی این کشور و البته به خاطر اینکه تعریف فرهنگ دموکراتیک در دنیا به نفع دیگری داشت شکل می گرفت، یا واقعیت ها را خوب نمیدانست یا برایش ملموس نبود.
واقعیت های میدانی و اقتصادی و امنیتی چیزهای دیگری متفاوت با حرف های پاشینیان را میگفتند. نااگاهی او نسبت به مسائل سیاست خارجی و مسائل ژئوپلتیک و رویکرد روسیه باعث شد این اتفاقها بیفتد.
یکی از واقعیت ها این است که درصد وابستگی اقتصادی و ارتباط و گرایش طبقه ثروتمند با روسیه بسیار بالاست. نیروگاه اتمیبا مواد اتمیروسیه راه افتاده. سیستم گاز تحت نظر روسهاست و امنیت مرزها هم همین شکل را دارد.
همین اواخر ارمنستان سهم خود را در بانک اوراسیایی افزایش داده است. بخشی هم تبلیغاتی است که میشود. در کشور خودمان هم با وجود حساسیت هایی که در مورد ارتباطات کشورهای غربی با ارمنستان وجود داشته باشد، واقعیت های میدانی به شفاف سازی نکات دیگری کمک میکند که بتوانیم رویکرد مناسبی داشته باشیم.
تاجایی که من اطلاع دارم تا الان نه دولت پاشینیان درخواستی کرده که از پیمان امنیت جمعی خارج شود و نه هیچ دولت غربی پیشنهاد مشخصی داده. ما میدانیم در حوزه مسائل امنیتی و نظامی هیچ چیزی یک شبه اتفاق نمیافتد. به خصوص که طرفت کشوری مثل روسیه باشد. اینها همه اش ملاحظات جدی است.
در جنگ دوم قره باغ و همچنین تحولات اخیر شاهد کمک های تسلیحاتی و اطلاعاتی اسرائیل به جمهوری آذربایجان بودهایم. در اینجا باید به نکتهای مهم اشاره کنم که بعضا در رسانهها و در موضع مقامات وزارت خارجه میبینیم و آن تداعی این مساله است که گویی اسرائیل خود را به آذربایجان تحمیل کرده است که به نظرم اشتباه است.
آذربایجان در روند نظامی سازی خود با همان شدتی که از روسیه سلاح خریداری کرد از اسرائیل نیز تهیه کرد. در واقع می توان گفت که منافع اسرائیل و آذربایجان در ضدیت با ایران تعامل و اشتراکاتی پیدا کرد. بنابراین اینگونه نیست که اسرائیل خود را به زور به آذربایجان تحمیل کرده باشد بلکهاین آذربایجان است که آن را انتخاب کرده است این را می توان از مواضع دیپلمات های دو طرف فهمید.
در نهایت با این ویژگیها نقش اسرائیل در منطقه بسیار ویژه است و وقتی به مثلث اسرائیل، ترکیه و آذربایجان می نگریم و حضور تکفیریها را بررسی میکنیم درمی یابیم که خطراتی علیه امنیت ایران وجود دارد. اگرچهایران مواضع اعلامیخوبی نسبت بهاین مسائل داشته اما باید در نظر داشت که شرایط بسیار جدی است.
همانطور که میدانید طبق ماده ۹ توافق نامه ۲۰۲۰ و بازگشایی مسیرهای مواصلاتی، اصطلاح دالان تنها برای لاچین به کار رفته بود. اینطور که ما اطلاع داریم در دالان زنگزور دو مسیر پیش بینی میشده که مورد نظر آذربایجان و ترکیه و شاید هم روسیه بوده. یکی اینکه نزدیک مرز ایران باشد و یا مسیر بالاتر از منطقه جرموک یا استان وایوتس جور باشد که در شمال سیونیک قرار دارد.
در تحولات دو سه سال گذشته در ۱۰۰ نقطه آذربایجان وارد خاک ارمنستان شده و حدود ۱۵۰ کیلومتر را تصرف کرده و از آن خارج نمیشود. یکی از آنها وایوتس جور در شهر جرموک است که نیروهای باکو حدود هفت یا هشت کیلومتر وارد خاک ارمنستان شده و در فاصله ۶ کیلومتری شهر مستقر هستند.
آنجا هم یکی از نقاطی است که میتواند آذربایجان را به نخجوان متصل کند. نگاه توسعه طلبانه آذربایجان و ترکیه بر کسی پوشیده نیست. این مسائل می تواند برای این دو کشور یک پل مهم و استراتژیک باشد. اینکه تعاریف از نوع این دالان چه می تواند باشد متفاوت است.
فعلا آنچه ما در هیاهوی رسانهای و دیپلماتیک میبینیم استفاده از اصطلاح دالان و مسیرهای مواصلاتی است و ایروان گفته هر نوع مسیری باید تحت حاکمیت ارمنستان و بر اساس استاندارها و پروتکلهای حقوق بین الملل باشد. کمااینکه در سه نقطه جادهای نیز ارمنستان پیشنهاداتی را به آذربایجان ارائه کرده که می توانند از طریق آن جادهها را بسط و توسعه دهند.
به نظر من ایران ممکن نیست امکان ایجاد هیچ نوع دالانی را بدهد. تهدیدی که برای ارمنستان هست برای ایران هم وجود دارد. اردوغان میخواهد ابهام در اذهان عمومیایجاد کرده یا میخواهد ارمنستان را تهییج کند که یک فرصت دارد از دست شما میرود.
اگر بحث جاده است که عملا این کشور از طریق ایران به نخجوان متصل بود. اینکه چه برنامهای برای نوع جادهایجاد شود یا تعاریف جدیدتری از نظر گمرک و اینها ایجاد شود باید دید که دولت ایران چه نظری دارد. اما دالان به عنوان یک تعریف فرا سرزمینی که از خاک ایران یا ارمنستان رد شود به ضرر منافع و امنیت ملی به حساب می آید.
منبع: خبر آنلاین
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.