بیمه بیکاری» آخرین پناهگاه کارگران در حال تخریب است؟
ساعت 24 - با اصلاح قانون بیمه بیکاری، به دنبال درآمدزایی از جیب کارگران هستند؛ تاوان ناترازی صندوق و سوءمدیریت را باید کارگری بدهد که پس از سالها خدمت با تن نحیف و بیمار، از کار بیکار شده و حالا باید مدت بیمه بیکاریاش هم کم شود!
به گزارش خبرنگار ایلنا، از قرار معلوم مجموعه وزارت کار در یک حرفهی خاص تخصص دارد: تنظیم لایحه برای آنچه به زعم آنها «اصلاحات» است و به اعتقاد کارگران و فعالان کارگری، «تخریب حقوق قانونی و صنفی نیروی کار». این وزارتخانه مدتهاست دست به حقوقزدایی با نام لوایح اصلاحی زده است، لایحه اصلاح قانون کار، لایحه امنیت شغلی کارگران و در نهایت، لایحهای که بسیار چراغ خاموش و بدون رونمایی از جزئیات در حال تکمیل شدن در هیات دولت است: «لایحه اصلاح قانون بیمه بیکاری».
و نکته اینجاست که همه این لوایح اصلاحی یا به عبارتی تخریبی، بدون نظرخواهی و مشارکت جامعه هدف یا همان کارگران به صورت آمرانه و فرمایشی در دولت تدوین و برای تصویب به مجلس ارسال میشود. اینگونه است که آنچه از پرده بیرون میافتد، تلاش ظاهری دولت برای بهبود وضعیت شغلی و زیستی کارگران است که مثلاً میخواهند مشکلات موجود را از سر راه بردارند! اما از قرار معلوم در پشت پرده دستهایی در حال از میان برداشتن حمایتهای قانونی هستند.
اصلاحات تخریبی در قانون بیمه بیکاری
تدوین لایحه اصلاح قانون بیمه بیکاری، یکی از آخرین تلاشهای وزارت کار است که اطلاع دقیقی از چند و چون تغییرات آن در دست نیست، فقط هر بار که مسئولان مربوطه در رسانهها صحبت میکنند، گوشههایی از ماجرا از پرده بیرون میافتد؛ گوشههایی مانند اینکه آموزشهای مهارتی الزامی است و اگر متقاضی بگوید نیاز ندارم، مقرری او قطع میشود؛ مثل اینکه قرار است فقط یک سال دریافت مقرری بیکاری جزو سنوات کارگر محسوب شود به این بهانه که کارگران دنبال تن آسایی و مقرری بگیری از صندوق بیمه بیکاری نروند (اینها بخشی از صحبتهای مدیرکل جبران خدمت وزارت کار در رادیو اقتصاد در صبح ۲۹ اردیبهشت است) و دیگر اینکه قرار است کارگران هر ماه مبلغی علیحده به صندوق بیمه بیکاری بپردازند، در واقع آن ۳ درصدی که از حق بیمه کارگر برمی دارند کافی نیست، میخواهند مبلغ حق بیمه را بازهم افزایش دهند تا اعتبار بیشتر برای صندوق بیمه بیکاری فراهم شود. «
آخرین پناهگاه کارگران در حال تخریب
احسان سهرابی، فعال کارگری، با بیان اینکه «بیمه بیکاری آخرین پناهگاه کارگران است که در حال تخریب آن هستند» میگوید: مدیران فعلی وزارت کار جز ایجاد نارضایتی کار دیگری نکردهاند؛ اینها با اصلاح قانون بیمه بیکاری، به دنبال درآمدزایی از جیب کارگران هستند؛ تاوان ناترازی صندوق و سوءمدیریت را باید کارگری بدهد که پس از سالها خدمت با تن نحیف و بیمار، از کار بیکار شده و حالا باید مدت بیمه بیکاریاش هم کم شود!
او اضافه کرد: سوئیتها و ویلاهای تفریحی تامین اجتماعی برای مدیران و کارمندان ارشد و حقوقهای نجومیِ آقایان، همه از منابع خدماتی و حمایتی کارگران تامین میشود؛ پولهایی که سالیان دراز در تامین اجتماعی اندوخته شده، صرف کارگران نمیشود؛ حالا یک گام فراتر برداشته و به فکر کاهش خدمات حمایتیِ ناچیز و ناکافی افتادهاند؛ مدعی هستند اگر زمان مقرری بگیری کارگر زیاد شود، تنپروری گسترش مییابد! انگار مقرری بیکاری، صدقه و انعام است، این مقرری حق کارگر است و از سه درصد حق بیمه او در طول سالهای اشتغال تامین میشود؛ چرا یکجانبه برایش نسخه میپیچید؟!
به گفته سهرابی، آموزشهای مهارتی اجباری بعد از شش ماه نیز نادرست است؛ چراکه دایره کلاسهای مهارتی فنی و حرفهای آن چنان گسترده نیست که بخواهد همه مشاغل را پوشش دهد ضمن اینکه ۹۰ درصد تعدیلها هیچ ربطی به سطح مهارت کارگران ندارد.
دست بردن در قوانین حمایتی بدون قائل شدن حق مشارکت برای کارگران، دستبرد در حقوق عامه است؛ هزاران کارگر در این فضای تبآلود اقتصاد ناخواسته شغل خود را از دست میدهند، حالا قرار باشد سر و ته بیمه بیکاری را هم قیچی کنند، معیشت کارگران عائلهمند و بدون پس اندازی که بعد از سالها کار صادقانه بیکار شدهاند، همه مرزهای بحران را پشت سر خواهد گذاشت، ابربحران در دوران بیکاری اتفاق میافتد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، از قرار معلوم مجموعه وزارت کار در یک حرفهی خاص تخصص دارد: تنظیم لایحه برای آنچه به زعم آنها «اصلاحات» است و به اعتقاد کارگران و فعالان کارگری، «تخریب حقوق قانونی و صنفی نیروی کار». این وزارتخانه مدتهاست دست به حقوقزدایی با نام لوایح اصلاحی زده است، لایحه اصلاح قانون کار، لایحه امنیت شغلی کارگران و در نهایت، لایحهای که بسیار چراغ خاموش و بدون رونمایی از جزئیات در حال تکمیل شدن در هیات دولت است: «لایحه اصلاح قانون بیمه بیکاری». و نکته اینجاست که همه این لوایح اصلاحی یا به عبارتی تخریبی، بدون نظرخواهی و مشارکت جامعه هدف یا همان کارگران به صورت آمرانه و فرمایشی در دولت تدوین و برای تصویب به مجلس ارسال میشود. اینگونه است که آنچه از پرده بیرون میافتد، تلاش ظاهری دولت برای بهبود وضعیت شغلی و زیستی کارگران است که مثلاً میخواهند مشکلات موجود را از سر راه بردارند! اما از قرار معلوم در پشت پرده دستهایی در حال از میان برداشتن حمایتهای قانونی هستند. اصلاحات تخریبی در قانون بیمه بیکاری تدوین لایحه اصلاح قانون بیمه بیکاری، یکی از آخرین تلاشهای وزارت کار است که اطلاع دقیقی از چند و چون تغییرات آن در دست نیست، فقط هر بار که مسئولان مربوطه در رسانهها صحبت میکنند، گوشههایی از ماجرا از پرده بیرون میافتد؛ گوشههایی مانند اینکه آموزشهای مهارتی الزامی است و اگر متقاضی بگوید نیاز ندارم، مقرری او قطع میشود؛ مثل اینکه قرار است فقط یک سال دریافت مقرری بیکاری جزو سنوات کارگر محسوب شود به این بهانه که کارگران دنبال تن آسایی و مقرری بگیری از صندوق بیمه بیکاری نروند (اینها بخشی از صحبتهای مدیرکل جبران خدمت وزارت کار در رادیو اقتصاد در صبح ۲۹ اردیبهشت است) و دیگر اینکه قرار است کارگران هر ماه مبلغی علیحده به صندوق بیمه بیکاری بپردازند، در واقع آن ۳ درصدی که از حق بیمه کارگر برمی دارند کافی نیست، میخواهند مبلغ حق بیمه را بازهم افزایش دهند تا اعتبار بیشتر برای صندوق بیمه بیکاری فراهم شود. « آخرین پناهگاه کارگران در حال تخریب
احسان سهرابی، فعال کارگری، با بیان اینکه «بیمه بیکاری آخرین پناهگاه کارگران است که در حال تخریب آن هستند» میگوید: مدیران فعلی وزارت کار جز ایجاد نارضایتی کار دیگری نکردهاند؛ اینها با اصلاح قانون بیمه بیکاری، به دنبال درآمدزایی از جیب کارگران هستند؛ تاوان ناترازی صندوق و سوءمدیریت را باید کارگری بدهد که پس از سالها خدمت با تن نحیف و بیمار، از کار بیکار شده و حالا باید مدت بیمه بیکاریاش هم کم شود! او اضافه کرد: سوئیتها و ویلاهای تفریحی تامین اجتماعی برای مدیران و کارمندان ارشد و حقوقهای نجومیِ آقایان، همه از منابع خدماتی و حمایتی کارگران تامین میشود؛ پولهایی که سالیان دراز در تامین اجتماعی اندوخته شده، صرف کارگران نمیشود؛ حالا یک گام فراتر برداشته و به فکر کاهش خدمات حمایتیِ ناچیز و ناکافی افتادهاند؛ مدعی هستند اگر زمان مقرری بگیری کارگر زیاد شود، تنپروری گسترش مییابد! انگار مقرری بیکاری، صدقه و انعام است، این مقرری حق کارگر است و از سه درصد حق بیمه او در طول سالهای اشتغال تامین میشود؛ چرا یکجانبه برایش نسخه میپیچید؟!
به گفته سهرابی، آموزشهای مهارتی اجباری بعد از شش ماه نیز نادرست است؛ چراکه دایره کلاسهای مهارتی فنی و حرفهای آن چنان گسترده نیست که بخواهد همه مشاغل را پوشش دهد ضمن اینکه ۹۰ درصد تعدیلها هیچ ربطی به سطح مهارت کارگران ندارد.
دست بردن در قوانین حمایتی بدون قائل شدن حق مشارکت برای کارگران، دستبرد در حقوق عامه است؛ هزاران کارگر در این فضای تبآلود اقتصاد ناخواسته شغل خود را از دست میدهند، حالا قرار باشد سر و ته بیمه بیکاری را هم قیچی کنند، معیشت کارگران عائلهمند و بدون پس اندازی که بعد از سالها کار صادقانه بیکار شدهاند، همه مرزهای بحران را پشت سر خواهد گذاشت، ابربحران در دوران بیکاری اتفاق میافتد.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.