ایران قربانی بازی استراتژیک روسیه
ساعت 24 - مهدی مطهرنیا در جهان صنعت نوشته است: روابط ایران و روسیه همواره پیچیده و پر از موازنههای ظریف بوده است اما در شرایط کنونی، این روابط به نقطهای بحرانی رسیده که میتواند پیامدهای جدی برای ایران داشته باشد. در دنیای سیاست بینالملل، جایی که هر کشوری برای پیشبرد منافع خود به دنبال تاکتیکهای متنوع است، ایران در وضعیت خطرناکی قرار گرفته است. روابط ایران با روسیه، بهویژه در زمینههای نظامی و اقتصادی، در حال حاضر در معرض تهدیدات جدید قرار دارد.
با توجه به تحولات جهانی، از جمله بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تغییرات در معادلات جهانی، ایران باید در تحلیل و ارزیابی وابستگیهای خود به مسکو تجدیدنظر کند. روابط ایران و روسیه همواره تحت تاثیر متغیرهای ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و منافع متقابل دو کشور بوده است. با این حال، در طول تاریخ، این روابط بیش از آنکه بر پایه یک مشارکت متوازن و عادلانه شکل گرفته باشد، نشاندهنده نوعی عدم تقارن است که در آن ایران نقش آسیبپذیرتری داشته است.
همواره به این موضوع پرداختم و دیدگاههایی انتقادی نسبتبه نقش روسیه در مناسبات با ایران ارائه کردهام. براساس آنچه بارها متذکر شدهام، ایران در بسیاری از موارد قربانی بازیهای استراتژیک روسیه شده است بنابراین در این مقاله تلاش میشود تا این مساله از چند بعد کلیدی مورد بررسی قرار گیرد. 1- نظریه بازیهای استراتژیک در روابط ایران و روسیه بر این باور است که روسیه از ایران بهعنوان یک «ابزار» در بازیهای استراتژیک و ژئوپلیتیک خود استفاده میکند. به بیان دیگر، مسکو از موقعیت جغرافیایی، منابع انرژی و مسائل امنیتی ایران برای تقویت موقعیت خود در برابر غرب، بهویژه ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا، بهرهبرداری کرده است.
به عنوان مثال در موضوعاتی همچون برنامه هستهای ایران، روسیه همواره سیاستی دوگانه داشته است: از یکسو، از ایران در برابر فشارهای غرب حمایت کرده و از سوی دیگر در مقاطع حساس با غرب همراهی کرده است. من این رفتار را نوعی «بازی دوگانه» مینامم که در آن روسیه تلاش میکند از هر دو طرف (ایران و غرب) امتیاز بگیرد. این امر نشان میدهد که روسیه در روابط خود با ایران، به منافع کوتاهمدت و بلندمدت خود اولویت داده و ایران را بیشتر بهعنوان یک مهره موقتی در بازی بزرگتر خود میبیند. 2- رویکرد روسیه به ایران بهعنوان سپر ژئوپلیتیک یکی دیگر از جنبههای این بحث نسبت به تحلیل روسیه بهعنوان یک قدرت اوراسیاگرا بازمیگردد. باور دارم که روسیه ایران را بهعنوان یک سپر ژئوپلیتیک در برابر نفوذ غرب در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی میبیند.
از دید روسیه، ایران میتواند در جلوگیری از گسترش نفوذ ناتو و ایالاتمتحده در مناطق استراتژیک اوراسیا نقشآفرینی کند. با این حال، این نقش بیشتر در جهت تامین منافع روسیه تعریف شده است و نه ایران. به عنوان نمونه، در بحران سوریه، روسیه توانست با استفاده از همکاری ایران در حمایت از دولت بشار اسد، جایگاه خود را در خاورمیانه تقویت کند اما در نهایت، مسکو بیشترین دستاورد را از این همکاری داشت چراکه توانست با حضور نظامی مستقیم در سوریه، نفوذ خود را به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تحمیل کند در حالی که ایران با متحمل شدن هزینههای اقتصادی و سیاسی سنگین، دستاوردهای کمتری به دست آورد. 3- فروش تسلیحات و فناوری نظامی؛ ابزاری برای وابستگی ایران همواره به مساله وابستگی ایران به روسیه در حوزه تسلیحات و فناوری نظامی و تلاش برای نفوذ در جامعه نظامی- امنیتی ایران توسط روسیه تاکید دارم. روسیه همواره از این وابستگی بهعنوان ابزاری برای کنترل ایران و حفظ نفوذ خود استفاده کرده است. تاخیرهای متعدد در تحویل سامانههای دفاعی مانند اس-300 نمونهای از این سیاست روسیه است. این تاخیرها اغلب به دلیل فشارهای غرب یا تمایل روسیه برای استفاده از این موضوع بهعنوان اهرم فشار در مذاکرات بینالمللی رخ داده است. اعتقاد دارم که این رفتار روسیه نشاندهنده عدم تعهد استراتژیک مسکو به ایران بهعنوان یک شریک راهبردی است. در واقع، روسیه تنها در شرایطی که منافع خود ایجاب کند، از ایران حمایت میکند و در غیراین صورت حاضر است از منافع ایران چشمپوشی کند. 4- همکاریهای اقتصادی؛ روابطی بر پایه منافع یکجانبه روابط اقتصادی ایران و روسیه نیز از دیگر جنبههایی است که من بارها به آن پرداختهام. بر این باورم که این روابط بیشتر به نفع روسیه بوده و ایران نتوانسته است از این همکاریها بهطور کامل بهرهبرداری کند. به عنوان مثال، در حوزه انرژی، روسیه همواره به دنبال حفظ برتری خود در بازارهای جهانی گاز و نفت بوده و از همکاری با ایران برای تقویت جایگاه خود در اوپک و سایر نهادهای بینالمللی بهرهبرداری کرده است. سرمایهگذاریهای روسیه در ایران از سوی دیگر عمدتا محدود به پروژههایی بوده که منافع فوری و مستقیم برای مسکو داشته است. این مساله باعث شده است که ایران نتواند از ظرفیتهای اقتصادی خود برای ایجاد یک رابطه متوازن با روسیه استفاده کند. 5- نتیجهگیری: ایران، قربانی یا شریک؟ براساس تحلیلهای قبلی که بارها اعلام کردهام، ایران در بسیاری از موارد بیش از آنکه بهعنوان یک شریک استراتژیک برای روسیه عمل کند، نقش یک قربانی را در بازیهای ژئوپلیتیک مسکو ایفا کرده است. این نابرابری در روابط ایران و روسیه ناشی از تفاوتهای ساختاری در قدرت، اولویتهای استراتژیک و دیدگاههای متفاوت دو کشور نسبت به نظام بینالملل است.
برای تغییر این وضعیت، ایران نیازمند بازنگری در سیاست خارجی خود و تلاش برای ایجاد تنوع در شرکای بینالمللی است. تنها از طریق کاهش وابستگی به قدرتهایی مانند روسیه و تمرکز بر منافع ملی میتوان از تکرار این الگو جلوگیری کرد. در غیر این صورت، ایران همچنان بهعنوان ابزاری در بازیهای بزرگ قدرتهای جهانی باقی خواهد ماند. بنابراین میتوان به نکات زیر اشاره کرد: – در سالهای اخیر، ایران بهشدت به روسیه در عرصههای مختلف اقتصادی و نظامی وابسته شده است. این وابستگی، بهویژه در زمینههایی همچون همکاریهای نظامی، فناوریهای نوین دفاعی و صادرات نفت، ایران را به مسکو پیوند داده است. این وابستگی فزاینده به روسیه، همراه با بیاعتمادیهای داخلی در مقامات امنیتی ایران نسبت به حمایتهای تسلیحاتی روسیه، نشانهای از آسیبپذیری جدی است.
این واقعیت که روسیه بارها از درخواستهای ایران برای تامین تسلیحات و پشتیبانی از گروههای مقاومت سرباز زده است، نشاندهنده آن است که در بسیاری از مواقع، مسکو ملاحظات استراتژیک خود را بر منافع ایران ترجیح داده است. روسها و قربانیکردن ایران برای اهداف خود روسیه، بهعنوان یک قدرت جهانی با منافع چندگانه، هیچگاه منافع ایران را در اولویت اول قرار نداده است. گزارشها حاکی از آن است که مسکو نهتنها در برخی موارد درخواستهای ایران را نادیده گرفته بلکه در راستای منافع خود، حاضر است منافع ایران را قربانی کند. در این راستا، روسیه حتی توانسته است با انتقال فناوریهای حساس ایرانی، از جمله پهپادها، به کشور خود، به تولید مستقل برسد. این حرکت نهتنها نشاندهنده عدم تعهد بلندمدت روسیه به ایران است بلکه بهطور مستقیم در جهت کاهش قدرت چانهزنی ایران در منطقه و جهان حرکت کرده است. هزینههای بینالمللی وابستگی به روسیه وابستگی ایران به روسیه، بهویژه در حوزههایی مانند همکاریهای دفاعی و حمایت از جنگ اوکراین، هزینههای سیاسی و اقتصادی زیادی را برای تهران به دنبال داشته است. ایران بهواسطه این همکاریها، فشارهای بینالمللی قابلتوجهی را تجربه کرده و در جامعه جهانی بیش از پیش منزوی شده است. همکاریهای نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین، نهتنها به تحریمهای بیشتر علیه ایران منجر شده بلکه در مسیر تنشزدایی مسکو با غرب، ایران به یک ابزار فشاری تبدیل شده است که در نهایت به ضرر منافع ملی کشور خواهد بود. روسیه و اولویتهای متغیر؛ تهدیدی برای ایران در دنیای سیاست بینالملل، منافع کشورها همچون یک پازل پیچیده است که بهطور مداوم تغییر میکند. روابط روسیه با کشورهای عربی عضو اوپک، بهویژه عربستان سعودی و تمایل مسکو به کاهش تنشها با غرب میتواند بهطور مستقیم منافع ایران را تحت تاثیر قرار دهد. در این میان، ایران ممکن است بهعنوان یک مهره فرعی در معادلات استراتژیک روسیه تبدیل و حتی در مواقعی به ابزاری برای پیشبرد اهداف روسیه در برابر غرب استفاده شود. ضرورت بازنگری استراتژیک در سیاست خارجی ایران ایران اکنون در موقعیتی حساس قرار دارد و لازم است که بهطور جدی به بازنگری در استراتژیهای خود در قبال روسیه بپردازد. در صورتی که ایران همچنان به وابستگیهای خود به روسیه ادامه دهد، ممکن است در نهایت به یک قربانی در بازی استراتژیک روسیه تبدیل شود. سیاست خارجی ایران باید بهگونهای تنظیم شود که در عین حفظ منافع ملی، به تنوع روابط بینالمللی و کاهش آسیبپذیریهای ناشی از وابستگیهای یکجانبه توجه ویژهای داشته باشد. در نهایت، ایران باید به این نتیجه برسد که هیچکدام از قدرتهای بزرگ، از جمله روسیه، بهطور دائمی و بدون در نظر گرفتن منافع خود بهطور کامل به منافع ایران پایبند نخواهند بود.
در واقع در این فضای پیچیده و پر از تغییرات سریع، ایران برای حفظ جایگاه خود در جهان باید سیاست خارجی خود را متوازن و مبتنی بر منافع ملی تنظیم و از وابستگی به هر کشور خاص پرهیز کند.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.