رفتن به محتوا
سام سرویس
کد خبر 654936

رشد پتروشیمی در انتظار صلح

ساعت 24 - صنعت پتروشیمی ایران طی دهه‌های گذشته، علی‌رغم برخورداری از منابع عظیم گاز و موقعیت راهبردی، عمدتاً در دام خام‌فروشی و تولید محصولات پایه باقی‌مانده است؛ ساختاری که با هر شوک تحریمی و نوسان بازارهای جهانی، آسیب‌پذیری خود را بیش از پیش نمایان می‌کند. اکنون و در آستانه احتمال توافق ایران و آمریکا، این صنعت بار دیگر در بزنگاهی تاریخی قرار گرفته است؛ بزنگاهی که می‌تواند مرز میان تکرار گذشته یا ورود به مسیر توسعه واقعی و پایدار باشد.

در چنین موقعیتی، سوال کلیدی این است که آیا رفع تحریم‌ها و باز شدن روزنه‌های همکاری بین‌المللی می‌تواند مسیر صنعت پتروشیمی را از خام‌فروشی و سرمایه‌گذاری دولتی، به خلق زنجیره ارزش یکپارچه و ورود فعال بخش خصوصی داخلی و خارجی تغییر دهد؟ یا این فرصت، مانند بسیاری از موقعیت‌های پیشین، با تصمیم‌های کوتاه‌نگرانه و تداوم وابستگی به صادرات مواد پایه از دست خواهد رفت؟

برای واکاوی ابعاد این تحول، چالش‌های سرمایه‌گذاری خارجی، موانع کسب تکنولوژی و ضرورت عبور از ساختار فعلی، با علیرضا معتمد، استاد اقتصاد انرژی و مشاور بین‌المللی در حوزه پتروشیمی، گفتگویی تفصیلی انجام داده‌ایم که خواندن آن برای فعالان و سیاست‌گذاران این صنعت، ضرورتی استراتژیک است.

سوال: مهم‌ترین فرصت‌هایی که صنعت پتروشیمی در صورت توافق ایران و آمریکا به دست می‌آورد چیست؟

معتمد: مهم‌ترین فرصت، امکان بازگشت ایران به جریان اصلی تجارت جهانی پتروشیمی است. صنعت ما سال‌هاست از تکنولوژی روز، تامین سرمایه خارجی و دسترسی به بازارهای پرسود فاصله گرفته. لغو تحریم‌ها و توافق، سه دریچه اساسی می‌گشاید:

۱. وارد شدن سرمایه خارجی به پروژه‌های بزرگ و پیچیده با مشارکت شرکت‌های صاحب‌تکنولوژی مانند باسف، توتال و شل؛

۲. به‌روز شدن تکنولوژی و توسعه واحدهای پایین‌دستی که ارزش افزوده بالا ایجاد می‌کند؛

۳. باز شدن بازارهای جدید منطقه‌ای و جهانی برای محصولات.

بدون این سه عنصر، ظرفیت خالی ما همچنان بالا می‌ماند و خام‌فروشی ادامه خواهد یافت.

درباره سرمایه‌گذاری خارجی، چرا این سرمایه‌ها «ضرورت» اند و آیا سرمایه‌گذار خارجی به راحتی ورود خواهد کرد؟

الزام سرمایه خارجی به سه دلیل ساختاری و فوری است؛

۱. محدودیت منابع مالی داخلی: خصولتی‌ها و بانک‌ها زیر بار چند صد هزار میلیارد تومانی بدهی‌اند؛ هیچ واحد جدید با بدهی داخلی نمی‌چرخد.

۲. فقدان تکنولوژی: تجهیزات روز، دانش فنی و حتی تامین کاتالیست، تماماً وابسته به تامین‌کنندگان غربی و آسیایی‌اند.

۳. مدیریت ریسک و بازار: سرمایه‌گذار خارجی نه فقط پول، که مدل حکمرانی، مدیریت پروژه و شبکه بازار خود را هم وارد می‌کند.

اما ورود آن‌ها به سه شرط عملی می‌شود: تضمین امنیت بازگشت سرمایه و سود (بخشی از نگرانی سیاسی است)؛ شفافیت در مالکیت و تصمیم‌گیری شرکت‌های پتروشیمی ایرانی و زیرساخت حقوقی روشن برای انتقال تکنولوژی و اصل مالکیت معنوی.‌

همزمان، با رفع تحریم آیا تهدیدها یا دام‌هایی برای صنعت ایران وجود دارد؟

بزرگ‌ترین خطر اتفاقاً تکرار الگوی قدیمی است؛ یعنی استفاده از پول یا تکنولوژی خارجی برای توسعه واحدهای خوراک‌محور و استمرار تولید محصولات پایه و خام‌فروشی. دومین دام، بازشدن درهای واردات بدون توسعه توان رقابتی داخل است؛ ممکن است سیل تجهیزات دست‌دوم وارد شود، بدون اینکه دانش فنی واقعی انتقال یابد. تهدید دیگر، رقابتی‌شدن صادرات است: بازگشت ایران به بازار جهانی، واکنش کشورهای عربی و روسیه را حتمی می‌کند، باید برای رقابت قیمت و کیفیت آماده باشیم.‌

اصلی‌ترین تفاوت توسعه مبتنی بر سرمایه خارجی با توسعه صرفاً داخلی چیست؟

توسعه صرفاً داخلی تابع محدودیت‌های نقدینگی، سیاست‌گذاری و ریسک بالای اقتصاد بی‌ثبات ایران است. سرمایه‌گذار خارجی منابع ارزی، استانداردهای زیست‌محیطی، نظام بهره‌وری و بازار جهانی را به ارمغان می‌آورد. اما شرط موفقیت تبدیل سرمایه خارجی به زنجیره ارزش واقعی است: اگر نتوانیم صنایع پایین‌دستی و محصولات فرموله‌شده راه‌اندازی کنیم، سرمایه خارجی فقط سود خام‌فروشی را بالا می‌برد، نه سودآوری ملی را.

 

نظرات کاربران
نظر شما

ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

تازه‌ترین خبرها