یحیی آلاسحاق خواستار هزینه دادن برای برخورد با حذف سلطانها شد
همه جور سلطان داریم؛ سلطان شکر، سلطان برنج، سلطان ذرت و...
ساعت ۲۴- یحیی آلاسحاق حالا آنقدر دانش، تجربه، آیندهنگری و نیروی کارشناسی دارد که بدون تامل سخن نگوید و خوب میداند که سخنانش بازتاب دارد. او که از ۳۷ سال پیش در بخشهای مختلف بازرگانی دولتی، خصوصی و حتی نهادهای عمومی فعالیت داشته و دارد از جمله افرادی است که دیدگاههایش درباره تجارت خارجی بر پایه مشاهدات عینی و تحلیلهای دقیق است.
این کارشناس ارشد اقتصاد و تجارت ایران که به پرسشی درباره مشکلات بانکی ایران و آثار آن بر توسعه صادرات سخن میگفت، تاکید کرد: این سلطانها ذینفعان بازدارنده در اصلاح ساختار بانکی هستند و چون شرایط موجود برای این عده کمال مطلوب است اجازه تغییر و تحول در نظام بانکی نمیدهند زیرا منافع آنها تداوم فضای رانتی و عدم شفافیت است.
آلاسحاق افزود: اگر ورق برگردد و شرایط بانکی نظم و سامان پیدا کند این سودبرندگان ناکام میمانند. برخورد با این افراد دو راه دارد. یک راه این است که با آنها کنار بیاییم و راه دیگر برخورد با آنهاست. یا باید با سلطانها کنار آمد و به آنها قبولاند که با قرارگیری در چارچوب درست، مننافعشان در جهت منافع کشور باشد و بحران درست نکنند. اگر نمیتوانیم با آنها کنار بیاییم باید آنها را از سر راه برداشت.
به گزارش ساعت ۲۴، وی در پاسخ به این پرسش نشریه ستبران که چرا به رغم تاکید فراوان بخش دولتی و خصوصی به ضرورت افزایش ظرفیتهای صادراتی کشور،هنوز شاهد افزایش صادرات و حل مشکلات اقتصادی کشور از این رهگذر نیستیم و اساسا اهم موانع پیش روی چرخه صادراتی کشور را چه مواردی میدانید؟ توضیح داد: یک دسته از دلایل به خارج از کشور و بازارهای هدف مربوط میشود و دستهای به شرایط داخلی ما مربوط میشود. در رابطه با بازارهای هدف محصولات ما باید به گونهای باشد که در جنگ کالایی موفق باشد و بر رقبای خود پیروز شود. در بازارهای جهانی تقاضایی نیست که در مقابل آن عرضهکننده نباشد، از رب گوجهفرنگی گرفته تا ایجاد نیروگاه و پالایشگاه به اندازه کافی با عرضهکنندگان متعدد با خصوصیات و خدمات پس از فروش گوناگون فراهم است.
رب گوجهفرنگی در این زمینه مثال خوبی است. پایین آوردن یک رب گوجهفرنگی از قفسهای در یک فروشگاه دوبی از جایگزین کردن آن با یک رب گوجهفرنگی ایرانی به مراتب سختتر است. قرار گرفتن این رب گوجهفرنگی در قفسه فروشگاه مزبور برآیندی پیچیده اعم از کیفیت کالا، قیمت، منافع فروشنده و مطلوبیت مصرفکننده را طی کرده است؛ بنابراین برای پایین آوردن آن بایستی همه این زنجیره شکسته شده و باور پشت آن را تغییر دهد. در حوزه صنعت برق نیز اینگونه نیست که در بازارهای هدف عرضهکنندگانی غیر از ما وجود نداشته باشند. این دقیقا مانند یک جنگ است که باید در آن با ابزار لازم موفق شد. این امر در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... مصداق دارد.
محصولات ما در برخی جاها از نظر کیفیت، قیمت تمام شده، خدمات پس از فروش، ثبات تامین نیازها و... قابل رقابت با محصولات خارجی نیستند و در تامین کالاهای صنعتی کار سختی داریم. بنابراین با مشکلات عدیده داخلی مواجه هستیم. ضمن اینکه بازارهای هدف نیز صاحب دارند و ما نیاموختهایم با آنها شریک شویم. ما گمان میکنیم باید صاحبان بازار را از آن بیرون کرد. روش دیگر هم جوینت شدن به گونهای است که در تولید یک محصول شریک شویم و کار مشترک انجام دهیم و ما این کا ر را نیز نیاموختهایم.
ما در حوزه، مارکتینگ دچار ضعف هستیم؛ نه سازمانهای بازاریاب قوی داریم و نه خودمان در بخش خصوصی از بازاریابان قوی و متخصص برخوردار هستیم. ضمنا توجه نداریم که تا سازمان بازاریاب قوی نداشته باشیم، کاری از پیش نمیبریم. واقعیت این است که شناخت تخصصی بازارها به گونهای است که نمیتوانیم در هر واحد صنعتی واحد بازاریابی مستقلی تعبیه کنیم تا همه اجزای بازار هدف را بشناسد، یک شخص یا یک واحد نمیتواند یک تنها از عهده همه فاکتورهای موثر در بازار صادرات برآید. این کار هزینه مطالعاتی بالایی دارد و بسیار مشکل است. در برخی کشورها هزینه بالایی پرداخت میکنند تا فرضا به اطلاعات یک بازار خارجی اعم از اینکه چه کالایی در آن پرمصرف است و کدام بازیگران در آن موثر هستند، دست یابند. بدون کار مطالعاتی بعید است در مناقصات شرکت کرده و به راحتی برنده شویم.
ساعت 24 از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.